«از جمله کارهای در خور ذکر آلیسون (سفیر وقت انگلستان در ایران) این بود که مقامات لندن را واداشت تا به جای مقر هیئت نمایندگی که سر گور اوزلی بنا کرده بود سفارت خانه تازه ای ساخته شود. آلیسون با مهارت اظهار داشت قصری که ساخته شده بر اثر زمین لرزه ۱۸۳۰ سخت آسیب دیده و به سرعت در شرف انهدام است از این رو بهتر است هیئت نمایندگی به محل مناسب تری در حومه شمال شهر که در سالهای اخیر ایجاد شده است انتقال یابد. او اضافه کرد روس ها قصر تازه بزرگی ساخته اند و وزرا و اعیان ایرانی هم برای خود خانه های بزرگتر و بهتری می سازند.سرانجام به آلیسون اجازه داده شد ۳۲۰۰۰ لیره خرج این کار کند که شامل ۸۰۰۰ لیره برای خرید پانزده جریب زمین بود.
در بیابانی که در آن هنگام در بیرون باروی شمال شهر بود مقر وسیعی با دفاتر کار،خانه های جداگانه برای منشیان و پزشک و استبل برای نگه داری ۵۱ اسب ساخته شد. هیئت های سیاسی دیگر از این کار تقلید کردند و خیابانی که این سفارت خانه ها در دو طرفش قرار گرفته بودند به خیابان اروپایی یا خیابان سفارتخانه ها معروف شد و این نخستین خیابانی بود که با چراغ گاز روشن شد.
آقای ویلد از موزه سوث کنسینگتون و از طراحان نمایشگاه بزرگ هایدپارک در سال ۱۸۵۱ تحت نظر او نقشه ساختمان را به سبک ساختمان های انگلیسی هند کشید.دو انگلیسی دیگر از کارکنان تلگرافخانه پیرسون را یاری می کردند و بقیه کارکنانش ایرانی بودند. علاوه بر اینها یک باغبان آلمانی هم در خدمت او بودند که در زمین بایر ۱۵۰۰ نهال کاشت و آنها را از قنات سفارت آبیاری کرد.
همچنین آلیسون باعث ساخته شدن نخستین خانه های یلاقی سفارت در قلهک شد.قلهک در آن هنگام روستای کوچکی در ده کیلومتری شمال شهر بود.
اعضای سفارت در آن هنگام از چند سال پیش، ماه های تابستان را در آنجا اطراق می کردند.ولی تا سال ۱۸۶۲ شاه رسما اجازه تملک زمینی را به سفارت نداده بود. در آن هنگام آلیسون به وزارت خارجه اطلاع داد ساختن خانه های کوچک برای وزیر مختار و اعضای سفارت ارزانتر از برافراشتن و برچیدن خیمه و چادر در یک مدت طولانی خواهد بود.با این همه پس از مرگ آلیسون در قلهک مسئله ای پیش آمد. او زمین را نه به نام سفارت بلکه به نام خودش خریده بود و از این رو به همسر ارمنیش رسید و از او به دختر نامشروعش ویکتوریا انتقال یافت که بر اثر ازدواج با یک روس به تابعیت روسیه در آمده بود. ویکتوریا که از طرف روس ها حمایت میشد تا سال ۱۹۰۶ زمین را نگاهداشت تا در این هنگام سفارت انگلیس که بر اثر توسعه املاکش در ۴۵ جریب باغ مشجر و دارای آب و قنات سخت مشتاق به دست آوردن زمین بیشتری بود توانست رضایت او را برای فروش به دست آورد. اعضای سفارت ماه های تابستان را آنجا در اتاق های خنک می گذراندند که دارای دیواره های ضخیم و سقف های بلند بود و بیش از بناهای انگلیسی یا ایرانی به ساختمان های هند شباهت داشت. در اواخر اردیبهشت یا اوایل خرداد جمعی نوکر اثاث، رختخواب و باروبنه را از تهران به قلهک می بردند و در مهرماه که شب ها سرد می شد آنها را دوباره به تهران بر می گرداندند.
پی نوشت
در سال ۱۸۳۵ محمدشاه به وزیر مختار بریتانیا اختیارات زیادی در مورد قلهک داد. به ماموران ایرانی قدغن شده بود به اهالی قلهک که در آن تحت الحمایه انگلیس بودند کاری نداشته باشند و از خدمت سربازی معاف بودند و مالیات سالانه خود را به وزیر مختار می پرداختند و او برایشان کدخدا تعیین می کرد.جز ایرانیان و انگلیسیان حق داشتن ملکی را در قلهک نداشتند و خارجیان پیش از برافراشتن پرچمشان باید از سفارت انگلیس اجازه می گرفتند.روس ها حقوق مشابهی در روستای مجاور یعنی زرگنده داشتند .آنان در ۱۹۲۱ از این حقوق صرف نظر کردند و انگلیسیان هم در ۱۹۲۸ با بی میلی از آن چشم پوشیدند.
منبع
سر دنیس رایت، انگلیسیان در ایران، ترجمه غلام حسین صدری افشار، تهران، اختران، ۱۳۸۳، صص۴۳-۴۵
نحوه بنای عمارت سفارت انگلیس در قلهک
به نقل از کتاب انگلیسیان در ایران، سر دنیس رایت
پنجشنبه ۲۴ تیر ۱۳۹۵
منبع:
اختصاصی مورخان
نظر شما
سایر مطالب
در تکاپوی ترسیم هویت ایرانی؛
دواخانه شورین! اصلاح قانون اساسی و انحلال سلطنت قاجار
تخته قاپوی عشایر
«مراد اریه» پدر کاشی و سرامیک ایران
فایدۀ تاریخ (تاریخ در ترازو)
دکتر کاظم خسروشاهی کارآفرینی از نسل ایران سازان
تاریخ آلترناتیو؛ ضرورت ها و ملاحظات
شورش های دهقانی؛ زمینه ساز نهضت فراگیر جنگل شدند!
«حسن نفیسی»؛ دولتمردی سخاوتمند در ایراد اتهام به رقیبان!
روایت تاریخ به انتخاب مورخ به سبک کلایدسکوپ