آنچه در ادامه می خوانید متن سخنرانی، اکبر ایرانی مدیر عامل مرکز پژوهشی میراث مکتوب در پنجمین سالگرد درگذشت شادروان استاد ایرج افشار است که در سازمان اسناد و کتابخانۀ ملی ایران در ۱۸ اسفند ۱۳۹۴ ایراد شده است.
اتهامات فراماسونی که به آن مرحوم میزدند
در سالهای ۶۲ و ۶۳ دو کامیون کتاب از مرکز تحقیقات فارسی پاکستان برای فروش توسط بابک افشار که کتابفروشی تاریخ را داشت، فرستاده شده بود. مدیر بین الملل وقت وزارت ارشاد گفته بود که چون ایرج افشار فراماسون بوده ما نمی توانیم اجازه ترخیص این کتابها را بدهیم. بابک افشار خاطره جالبی را برای آقای آل داوود نقل می کنند. بابک افشار نقل می کرد که پدرم به من گفته بود که وقتی من بعد از ظهر دارم استراحت می کنم اگر کسی زنگ زد مرا بیدار نکن مگر تقی زاده. روزی با ناراحتی آمد و گفت که حتی اگر آقای تقی زاده هم زنگ زد مرا بیدار نکن. پرسیدم چرا؟ گفت: چون مرا به عضویت در ماسونیت دعوت کرده و من از این کار بیزارم. آل داود نقل می کرد رفتم این موضوع را به مدیر بین الملل ارشاد وقت گفتم و ایشان هم گفت پس ما استعلام می کنیم. دو ماه بعد اجازه ترخیص کتابها را دادند و گفتند پاسخ استعلام هم منفی بود.
هیچ وقت ماسون نبودم
یادم هست مرحوم افشار در یکی از شماره های بخارا هم به صراحت نوشته بودند که من هیچگاه به فرقه ماسونی وارد نشدم، با این حال عده ای به دلایل نامعلوم چه قبل از فوت آن مرحوم و چه بعد از فوتش همچنان بر طبل تو خالی اتهام ماسونی به آن یگانۀ عصر حاضر می کوبند.
چرا برای افشار مجلس یادبود می گیرید؟
پس از انتشار خبر دیدارخصوصی ایشان با مقام معظم رهبری و انتشار تصاویرآن دیدار در وبگاه به نام معظم له بنده جرأت یافتم مجلس یابودی در دانشگاه تهران با همکاری دانشکده ادبیات و علوم انشانی دانشگاه تهران با ۱۵ سخنرانی و نیز به مناسبت اولین سالگرد درگذشت ایشان در تالار اجتماعات کتابخانه ملک با همکاری کتابخانه ملک با رونمایی از سردیس آن مرحوم برگزار کنم. یکی دوماه پس از این مراسم، روزی در وزارت ارشاد جلسه ای داشتم تا موضوع درخواست کمک از ارشاد را مطرح کردم، یکی از معاونان وزیر ارشاد وقت، گفت: چند روز پیش سردبیر فلان روزنامۀ خاص به ما اعتراض کرده چرا میراث مکتوب برای آن فراماسون چند مجلس یادبود و بزرگداشت برگزار کرده؟ که من هم موضوع جلسه دیدار مقام معظم رهبری را مطرح کردم و اظهار شگفتی از چنین سخنانی! حالا ببینید ما در جامعه گرفتار چه بداخلاقیها و جزم اندیشیهایی هستیم. چرا عده ای چشم خود را بر این همه خدمت و افتخار و بزرگی انسانی می بندند که دهها سال مام وطن چون او را نخواهد زایید، و با اتهامات واهی و پوچ که هیچگاه ثابت نشده، مفاخر و مشاهیر جامعۀ خودمان را چنین بناحق داوری می کنند؟ به قول سنایی غزنوی:
سالها باید که تا یک سنگ اصلی زآفتاب/ لعل گردد در بدخشان یا عقیق اندر یمن
ماهها باید که تا یک پنبه دانه ز آب و خاک / شاهدی را حله گردد یا شهیدی را کفن
عمرها باید که تا یک کودکی از روی طبع / عالمی گردد نکو یا شاعری شیرین سخن
بداخلاقی و جزماندیشی در حق شادروان استاد ایرج افشار
همچنان بر طبل تو خالی اتهام ماسونی به آن یگانۀ عصر حاضر میکوبند
پنجشنبه ۱۵ مهر ۱۳۹۵
منبع:
میراث مکتوب
نظر شما
سایر مطالب
در تکاپوی ترسیم هویت ایرانی؛
دواخانه شورین! اصلاح قانون اساسی و انحلال سلطنت قاجار
تخته قاپوی عشایر
«مراد اریه» پدر کاشی و سرامیک ایران
فایدۀ تاریخ (تاریخ در ترازو)
دکتر کاظم خسروشاهی کارآفرینی از نسل ایران سازان
تاریخ آلترناتیو؛ ضرورت ها و ملاحظات
شورش های دهقانی؛ زمینه ساز نهضت فراگیر جنگل شدند!
«حسن نفیسی»؛ دولتمردی سخاوتمند در ایراد اتهام به رقیبان!
روایت تاریخ به انتخاب مورخ به سبک کلایدسکوپ