مجلس در نگاه ایرانیان، به روایت هوگو گروته

از مظهر وحدت تا هیولایی که باید به او پیشکش داد!

«مجلس»! این چند ماهی که در ایران به سیر و سیاحت مشغولم، این نام بارها و بارها به گوشم خورده است. عده ای آن را مظهر وحدت و همبستگی ملّی می دانستند و با تحسین و احترام از آن یاد می کردند...

یکشنبه ۲۷ تیر ۱۳۹۵
«مجلس»! این چند ماهی که در ایران به سیر و سیاحت مشغولم، این نام بارها و بارها به گوشم خورده است. عده ای آن را مظهر وحدت و همبستگی ملّی می دانستند و با تحسین و احترام از آن یاد می کردند. عده ای دیگر به عکس، آن را یک پدیدۀ نو و خارجی می دانستند و از وجودش در سرزمین مقدس ایران شرم داشتند. گروه سوم، که تعدادشان از همه بیشتر بود، هیچ شناخت درستی از آن نداشتند و با بی تفاوتی از آن یاد می کردند و آن را پدیده ای می دانستند که فقط به علما و دانشمندان تهران و تبریز مربوط می شود.
گروه دیگری با احساس بیم و تردید از آن سخن می گفتند و معتقد بودند، که مجلس یک «هیولای» دیگری است و حال باید علاوه بر شاه و وزرا به افراد بانفوذ مجلس، هم هدیه و پیشکش داد...
منبع
گروته، هوگو (۱۳۶۹)، سفرنامه گروته (ترجمه مجید جلیلوند)، تهران: مرکز، ص ۲۱۸.
منبع: اختصاصی مورخان
نظر شما