ایران تا کنون شاهد ظهور و سقوط سلسله های مختلفی از آغاز تاریخ تا دوران معاصر خود بوده است. قاجاریه نیز یکی از سلسله های تاریخی ایران پس از اسلام بود که وقایع و تحولات مهمی را برای ایران رقم زد. با این حال در طول تاریخ ایران سابقه نداشت که سلسله ای از جانب مجلس و نمایندگان مردم و رأی ایشان به صورت قانونی منقرض شود.
به طور کلی اگر بخواهیم نگاهی به روند انقراض حکومت قاجاریه بیندازیم، متوجه میشویم که سقوط و ضعف این سلسله پس از جنبش رژی، قتل ناصرالدین شاه و صدور فرمان مشروطیت، به طور غیر مستقیم قطعی شده بود. عواملی که نشان از بیداری مردم و خروج از اندیشه شبان-رمگی که تاریخ تفکر سیاسی این دوره را تا قبل از انقلاب مشروطه دربرمی گرفت، تلقی می شد. انتظارات جامعه ایران پس از مشروطیت، با اتتظارات ایشان در زمان استبداد و سلطنت مطلقه متفاوت بود. یکی از این انتظارات که پس از مشروطه، ملت ایران از سیاسیون و دولتمردان خود داشتند، برقراری امنیت بود. امنیتی که با پراکندگی، هرج و مرج و تحولات بین المللی ناشی از جنگ اول جهانی دچار معضل گشته بود. از این رو این جامعه در وهله اول خود را نیازمند به یک دولت مرکزی مقتدر و بانفوذی می دانست تا در سایه امنیت آن بتواند به اهداف مشروطیت دست پیدا کند و آن را از ناکامی نجات دهد. نمایندگان ادوار چهارم و علی الخصوص پنجم مجلس شورای ملی با ایجاد زمینه جهت قدرت گیری رضا خان نقش مهمی در تاریخ معاصر ایران ایفا کردند، طوریکه با اقدامات و حمایت های خود سرنوشت یک ملت و تاریخ یک کشور را با خلع ید قدرت از یک خاندان و سپردن آن به صورت قانونی و مشروع به خاندانی دیگر تعیین نمودند.
متأسفانه سلسله قاجار در شرایطی بر سرزمین ایران حکم می راند که دنیا دگرگون شده بود و به سبب همین دگرگونی در بسیاری مواقع از جانب دولتمردان سیاست هایی اتخاذ می شد که بر خلاف انتظارات روشنفکران و مصلحان جامعه بود. از این رو روشنفکران و اصلاح گران عصر قاجار هم در جنبش مشروطه و هم در خلع قاجاریه از سلطنت تأثیر بسزایی داشتند و مطبوعات و روحانیت و سایر اقشار جامعه را نیز برای رسیدن به این اهداف با خود همراه می کردند. با این حال اگر بخواهیم به صورت افقی به تاریخ و علل تحولات بنگریم، هر حکومت و سلسله ای آغاز و زوالی دارد. جالب این جاست که هم آغاز قاجاریه و هم زوال آن با بحران های متعدد در کشور توأمان بود، بطوریکه در تاریخ ایران پس از اسلام آن را نسبت به دیگر ادوار تاریخی متمایز نمود. یکی از عواملی که سبب این تمایز گردید، برخورد مستقیم با دنیای غرب و اصلاحات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و اندیشه ای صورت گرفته در جامعه از جانب برخی سیاسیون آگاه و منورالفکرانی بود که بدنبال پاسخ به این پرسش و دغدغه بودند که "علل ضعف و عقب ماندگی ما نسبت به دنیای غرب چیست؟" مواردی که هم جنبه سنتی داشت و هم مدرن و ناصرالدین شاه قاجار مشهورترین پادشاه این سلسله به گونه ای افتخار این را پیدا کرد که در تاریخ ایران زمین، بعنوان آخرین شاه سنتی و نخستین شاه مدرن ایران شناخته شود. در نتیجه اگر بخواهیم کارنامه کشور ایران در دوران قاجار را ارزیابی کنیم، می بایست هم به عوامل ریشه ای و دراز مدت و هم به علل کوتاه مدت و سریع السیری بربخوریم که در سقوط این سلسله نقش داشته است. گاهی باید قضاوت تاریخ را به خوانندگان آن واگذار کرد و ایشان را به تأمل واداشت تا پاسخ دغدغه های خویش را به شخصه و با ارزیابی درست وقایع و درک صحیح شرایط بیابند و خود پی ببرند که چه شد سلطنت ۱۳۴ ساله قاجار (۱۳۴۴-۱۲۱۰ ه.ق) با آن همه فراز و فرود و نکات مثبت و منفی که برای ایران قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم میلادی به همراه داشت، طی یک ماده واحده که شرح آن در ذیل می آید، منقرض گردید؟!
امروز نهم آبان ماه سالروز انقراض حکومت قاجار بنا به تصمیم مجلس پنجم شورای ملی ایران در تقویم تاریخ به ثبت رسیده. مجلسی که سرانجام با طرح این ماده واحده سیر تحولات در تاریخ ایران را دگرگون و ما را وارد دوره جدید و نوینی از تاریخ کشورمان کرد:
مجلس شورای ملی به نام سعادت ملت انقراض سلسله قاجاریه را اعلام نموده و حکومت موقتی را در حدود قانون اساسی و قوانین موضوعه مملکتی به شخص آقای رضا خان پهلوی واگذار می نماید.
سلطنتی که توسط مجلس منقرض شد
به مناسبت نهم آبان ماه سالروز انقراض سلسله قاجاریه
دوشنبه ۱۰ آبان ۱۳۹۵
منبع:
اختصاصی مورخان
نظر شما
سایر مطالب
در تکاپوی ترسیم هویت ایرانی؛
دواخانه شورین! اصلاح قانون اساسی و انحلال سلطنت قاجار
تخته قاپوی عشایر
«مراد اریه» پدر کاشی و سرامیک ایران
فایدۀ تاریخ (تاریخ در ترازو)
دکتر کاظم خسروشاهی کارآفرینی از نسل ایران سازان
تاریخ آلترناتیو؛ ضرورت ها و ملاحظات
شورش های دهقانی؛ زمینه ساز نهضت فراگیر جنگل شدند!
«حسن نفیسی»؛ دولتمردی سخاوتمند در ایراد اتهام به رقیبان!
روایت تاریخ به انتخاب مورخ به سبک کلایدسکوپ