«انتشار کتاب دیدار در پاریس چیزی شبیه معجزه است.» این جملهای بود که حجتالاسلام سید محمود دعایی، مدیر مسئول روزنامه اطلاعات در مراسم رونمایی از کتاب «دیدار در پاریس»، تازهترین کتاب از مجموعه تاریخ شفاهی موسسه امام موسی صدر تکرار و بر گفتوگو نکردن و مصاحبهگریزی دکتر حسن حبیبی تاکید کرد.
کتاب «دیدار در پاریس» بخشی از خاطرات حبیبی از امام موسی صدر و اتفاقاتی بود که بعد از مفقود شدن ایشان رخ داده است. گفتوگویی که در دورانی که دکتر حبیبی بیمار بود توسط حمید قزوینی و حورا صدر مدیر موسسه امام موسی صدر گرفته شد و نیمه کاره ماند. درگذشت حبیبی، معاون اول رئیسجمهور در دولتهای سازندگی و اصلاحات در سال ۹۱، این گفتوگو را با بسیاری نقاط تاریک نیمه کاره گذاشت.
به گزارش «تاریخ ایرانی»، پدرام الوندی که این کتاب را تدوین کرده از دکتر حبیبی به عنوان سیاستمدار گرهگشا نام برد و گفت بخشهایی از این کتاب با همراهی خانم شفیقه رهیده همسر دکتر حبیبی کاملتر شده و با اضافه کردن مطلبی از خود حبیبی در قالب کتاب منتشر شده است. به گفته الوندی، دکتر حبیبی به سختی حاضر به چنین گفتوگویی شده است: «بیشتر روزنامهنگاران پیشکسوت اطلاع دارند که مصاحبه با دکتر حبیبی کار بسیار بزرگی است و اهمیت بسیار دارد، چرا که ایشان از گفتوگوهای مطبوعاتی بسیار حذر داشته و حتی روزنامهنگاران و خبرنگاران نزدیک به ایشان نیز نتوانسته بودند دکتر را برای انجام یک مصاحبه راضی کنند.»
این نکتهای بود که سید محمود دعایی به عنوان معجزه از آن نام میبرد. به گفته دعایی، دکتر حسن حبیبی از افرادی بود که خیلی راضی به گفتوگو نمیشد و بخصوص در ایامی که بیمار بود به هیچ کسی حتی نزدیکانش که در مطبوعات بودند نیز اجازه نمیداد که برای گفتوگو نزدشان بیایند: «اینکه مصاحبههای این کتاب در دوران بیماری ایشان انجام شده، به نظرم کاری در حد معجزه صورت گرفته است. معجزه بعدی البته حضور خانم شفیقه رهیده در این کتاب است که ایشان نیز بسیار از مصاحبه رویگردان هستند، حتی با روزنامه اطلاعات نیز گفتوگو نمیکنند.»
دعایی که به گفته برگزارکنندگان مراسم قرار نبود در این برنامه شرکت کند پس از حضور غیرمترقبهاش دعوت شد تا از خاطرات مشترکی که با دکتر حبیبی و امام موسی صدر داشت صحبت کند. او که یکی از افرادی است که در پروژه تاریخ شفاهی موسسه امام موسی صدر خاطرات خود را گفته در مراسم رونمایی کتاب «دیدار در پاریس» خاطره نخستین دیدارش با امام موسی صدر را روایت کرد که در گفتوگویی که با موسسه داشته فراموش کرده بود به آن اشاره کند.
دعایی، امام موسی صدر را اولین بار زمانی دیده بود که به همراه گروهی از دوستانش در قم نشریهای به اسم بعثت را منتشر میکردند: «در دوران پیش از انقلاب برخی از طلاب حوزه علمیه قم از جمله من فعالیتهای سیاسی مخفیانه داشته و نشریهای با عنوان «بعثت» منتشر میکردیم. در کنار این فعالیتها، کارهای پژوهشی نیز انجام میدادیم که یکی از آنها کاوش در زمینه مبانی حکومت اسلامی بود که اگر زمانی حکومت شاهنشاهی عوض شد ما مبنای تئوریک برای اداره حکومت داشته باشیم.»
این مبنای تئوریک بهانه خوبی بود تا در زمانی که امام موسی صدر به دعوت حکومت به ایران آمده بود از ایشان دعوت کنند که دیداری با روحانیون و طلبههای مبارز قم داشته باشد و با آنها به گفتوگو بنشیند و درباره شیوههای حکومت با او مشورت کند. این دیدار در خانه هاشمی رفسنجانی انجام شد؛ به گفته دعایی «در این جلسه کسانی چون مرحوم آیتالله ربانی شیرازی، آیتالله مصباح یزدی، حجتالاسلام خسروشاهی، من و برخی دیگر حضور داشتند. در میانههای جلسه نیز مرحوم آیتاللهالعظمی حسینعلی منتظری وارد شد. امام موسی صدر به محض دیدن وی بلند شد و چون قد بلندی داشت و مرحوم منتظری کوتاه قامت بود، خم شد و دست ایشان را بوسید.»
به گفته دعایی دیدن چنین حرکتی از امام موسی صدر که در آن زمان مرجع و رهبر شناختهشدهای بود، بسیار عجیب بود: «امام موسی صدر شخصیتی کاریزماتیک داشت و این کار او برای ما حیرتانگیز بود. بعدها تعریف کرد که زمانی که در قم بوده به کلاسهای درس آیتالله منتظری میرفته و ایشان استادش بوده است و به دلیل حق شاگردی، دست ایشان را بوسیده است. این حرکت امام برای ما بسیار آموزنده و جالب بود.»
سرپرست روزنامه اطلاعات همچنین در بخش دیگری از صحبتهای خود به سابقه آشناییاش با دکتر حسن حبیبی اشاره کرد و آن را به ذکر خاطرهای از هجرت امام خمینی از نجف به کویت و بعد از آن فرانسه متصل کرد و گفت: «دکتر حبیبی در فرانسه وظیفهای داشت که من در عراق در محافظت و همراهی امام خمینی ایفا میکردم.»
به گفته او «زمانی که قرار شد امام از عراق به فرانسه بروند حاج احمدآقا به او گفت که شما تا فرودگاه بغداد ما را همراهی خواهید کرد و بعد از آن آقای دکتر حبیبی در فرودگاه پاریس همراهمان خواهند شد و اقامت ما را درست خواهند کرد.»
دعایی فشار دولت ایران به دولت عراق را مهمترین دلیل تصمیم امام برای خروج از نجف دانست و تشریح کرد که روند حرکت امام به کویت و بعد از آن به فرانسه چگونه بوده است.
دکتر حسین مهرپور از دوستان دکتر حبیبی سخنران بعدی بود که به پیشنهاد خانواده معاون اول دولت اصلاحات درباره او صحبت کرد. مهرپور که جزو نخستین اعضای حقوقدان شورای نگهبان بود، گفت زمانی که حبیبی وزیر دادگستری بود، با او آشنا شده است.
او همچنین با اشاره به نقش مهم امام موسی صدر در جهان اسلام گفت: «امام موسی صدر در سال ۱۳۳۸ به لبنان رفتند و من نیز در همان سالها برای ادامه تحصیل به حوزه علمیه قم آمدم، بنابراین سعادت دیدار با ایشان را نداشتم. با این اوصاف تلاشهای ایشان در بهبود جامعه شیعی در لبنان و تاسیس جنبشهایی چون «امل» را دنبال میکردم.»
مهرپور از تعبیر چهار پسرعموی مشهور خانواده صدر یعنی امام موسی صدر، شهید آیتالله محمدباقر صدر، آیتالله حسین خادمی و شهید آیتالله دکتر بهشتی استفاده کرد و گفت: «از بین این شخصیتهای برجسته من صرفا با شهید بهشتی ارتباط بسیار داشتم. همچنین در آن دوران در قم از شخصیتهایی چون امام موسی صدر، آیتالله بهشتی و حجتالاسلام دکتر علیاکبر صادقی با صفت روحانیون خوشتیپ یاد میشد. در دوران همکاری با شهید بهشتی به عظمت روحی و اخلاقی ایشان پی بردم و امیدوارم که خداوند با گرفتن ایشان، حداقل امام موسی صدر را به جامعه ما بازگرداند.»
عضو بازنشسته هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی، دکتر حبیبی را زمینهساز تحول و پیشرفت وزارت دادگستری در ایران دانست و گفت: «در اولین دوره شورای نگهبان قانون اساسی من به عنوان عضو حقوقدان این شورا انتخاب شدم. در همان دوران دکتر حبیبی نیز به عنوان سومین وزیر دادگستری پس از پیروزی انقلاب از طرف نخستوزیر وقت انتخاب شد. بر اساس قانون اساسی، وزیر دادگستری اختیار چندانی نداشت و وظیفهاش صرفا برقراری روابط بین قوای قضاییه، مقننه و مجریه بود. دو وزیر نخست دادگستری از این وضعیت ناراضی بودند. با تلاشهای دکتر حبیبی این مساله در شورای نگهبان مطرح شد که وزیر دادگستری حداقل امور استخدامی و اداری وزارتخانه و شورای عالی قضایی را بر عهده داشته باشد اما این شورا واگذاری این اختیارات را مخالف قانون اساسی خواند. در سال ۱۳۶۷ نیز قانون واگذاری اختیارات بیشتر به وزیر دادگستری در مجلس تصویب شد، اما شورای نگهبان آن را رد کرد. در نهایت این قانون به مجمع تشخیص مصلحت نظام رفت که مجمع با توجه به شخصیت دکتر حسن حبیبی آن قانون را تصویب کرد.»
مهرپور همچنین به حضور حبیبی در شورای نگهبان قانون اساسی اشاره کرد و گفت: «حضرت امام خمینی، دکتر حسن حبیبی و چند نفر دیگر را مامور بازنگری قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران کرد. پس از اصلاح قانون، حبیبی به عنوان عضو حقوقدان شورای نگهبان نیز انتخاب شد. مدتی از عضویت دکتر حبیبی در شورای نگهبان نگذشته بود که ایشان به دلیل آنکه مورد توجه و علاقه تمام نهادهای حکومتی در ایران بودند، از طرف رئیسجمهور وقت به عنوان معاون اول نیز انتخاب شد. در این زمان این سؤال مهم پیش آمد که آیا یک عضو دولت میتواند همزمان عضو شورای نگهبان هم باشد یا خیر که خود ایشان قصد استعفا از شورای نگهبان را داشتند.»
الوندی نیز در سخنانی با اشاره به اینکه به دلیل سالها حضور دکتر حبیبی در سطح نخست اجرایی کشور، قطعا خاطرات وی بیش از دهها جلد کتاب خواهد شد، «دیدار در پاریس» را صرفا برش کوچکی از خاطرات او دانست که در آن اطلاعات باارزشی به خواننده ارائه میشود: «به عنوان مثال یکی از نکات مهمی که برای نخستین بار در این کتاب آمده، آشنایی شهید دکتر چمران با امام موسی صدر است، امام ابتدا تصمیم داشت وظیفه تاسیس و مدیریت مدرسه صنعتی جبل عامل را به دکتر حسن حبیبی واگذار کند که البته این اتفاق رخ نداد.»
شفیقه رهیده در کتاب «دیدار در پاریس» درباره سرنوشت خاطرات و دستنوشتههای حبیبی گفته است: «کار خاصی آقای دکتر کرد که شاید ما به یک سری از چیزها دسترسی نداشته باشیم. شاید ده، پانزده روز قبل از فوتش تمام کاغذهایی را که در خانه بود، برد. محافظ اصلیاش که همیشه همراهش بود، به من گفت یک دستگاه خردکن گرفت و شاید صد کارتن کاغذ و کتاب را نگاه میکرد، ورق میزد ساعتها و میگفت که بگذار در خردکن و خردش کن، تا از بین برد. این اواخر خیلی به ایشان اصرار کردند که چیزهایی بنویسید، میگفت که یا آدم باید دروغ بنویسد تا اتفاق خاصی بیرون نیفتد، اختلاف ایجاد نشود و گرفتاری برای کسی ایجاد نشود، یا اگر واقعیت را نوشتی، بعد دیگر تکفیر میشوی و خلاصه اگر زنده بودی که ممکن است به بد و بلا گرفتار شوی، اگر هم مرده باشی که لعنت برایت میفرستند. نوشتن این مطالب چه فایدهای دارد؟ البته به صورت خاطرات، ما یکی دو تا دفترچه پیدا کردیم، ولی چیز زیادی ندارد، مربوط به دورههای اول انقلاب است.»
چه بر سر خاطرات حسن حبیبی آمد؟
حبیبی گفت یا باید دروغ بنویسی یا اگر واقعیت را نوشتی، تکفیر میشوی
یکشنبه ۲۸ شهریور ۱۳۹۵
منبع:
تاریخ ایرانی
نظر شما
سایر مطالب
در تکاپوی ترسیم هویت ایرانی؛
دواخانه شورین! اصلاح قانون اساسی و انحلال سلطنت قاجار
تخته قاپوی عشایر
«مراد اریه» پدر کاشی و سرامیک ایران
فایدۀ تاریخ (تاریخ در ترازو)
دکتر کاظم خسروشاهی کارآفرینی از نسل ایران سازان
تاریخ آلترناتیو؛ ضرورت ها و ملاحظات
شورش های دهقانی؛ زمینه ساز نهضت فراگیر جنگل شدند!
«حسن نفیسی»؛ دولتمردی سخاوتمند در ایراد اتهام به رقیبان!
روایت تاریخ به انتخاب مورخ به سبک کلایدسکوپ