دکتر کاظم خسروشاهی کارآفرینی از نسل ایران سازان

روایت فرجام نسلی از کارآفرینان وطن دوست

حسین میرزانیا
کاظم خسروشاهی نام فرعی و دوم کتاب یادداشت های خود را با عنوان «بر ما چه گذشت ؟» برگزیده تا خواننده ایرانی و هم میهن او از سرنوشت و زوایای تاریخ پر از رنج و درد ایران و کارآفرینان ایرانی از پس آرمان ها و آرزوها و ادعاها و وعده های داده شده؛ تجربه بیندوزد و درس گیرد ، گفتمان توسعه را بشناسد و راهبرد و ریل حراست از منافع ملی و ترقی را گم نکند و در سودای سعادت سر از ترکستان و ظلمت بادیه در نیاورد ! به طوریکه به گفته دکتر خسروشاهی « در سال ۱۳۵۷ درآمد سرانه در کشور ما با درآمد سرانه در کشور کره جنوبی برابری میکرد و اکنون درآمد سرانه آن کشور ( احتمالا ۱۳۸۰سال نگارش کتاب ) شش برابر درآمد سرانه ایران است .» ...

چهارشنبه ۱۱ مرداد ۱۴۰۲
نگاشتن و گفتن و شنفتن از نسل طلایی که در واپسین سالهای سلسله قاجاریه زاده شدند یا وارد بازار کار شدند و بعدها به نام کارآفرینان نسل طلایی ایران در یکصد سال اخیر نام گرفتند هم شوق انگیز است هم حزن انگیز ! خاندان ها ، خانواده ها و اشخاصی که با پیشینه ای اصالت دار و بسیار سخت کوش و متعهد و مسئولیت شناس برای آبادانی ایران کمر همت بستند و از سازندگان خوش نام و بلند آوازه ریل توسعه و ترقی در ایران گشتند . کندوکاو و آگاهی از زندگی و زمانه و فرجام این کارآفرینان برای تجربه اندوزی و درس آموزی نسل امروز و نسل های فردا امری ضروری و اجتناب ناپذیر است . دانش ، تجربه ، پشتکار ، روشن بینی ، شکوفایی و شکفتگی و موفقیت هایشان شوق آور و فرجام کوشش هایشان در وطن حزن انگیز و دردناک است ! دردناکتر اینکه چنان به دیار نسیان و فراموشی رانده شدند که حتی گاه به مقدار چند سطر نمی توانی از آنان خبری بیابی !
درباره خاندان خوشنام خسروشاهی و خدمات آنان به ایران خاصه دکتر کاظم خسروشاهی با اطلاعات بسیار اندکی مواجه میشوی ! به طوریکه غمگسارانه نمی توانی از سال تولد و مرگ یکی از شریف ترین و پرافتخارترین کارآفرینان میهن که روزگاری حتی به سمت وزارت هم رسیده خبری بیابی و این درد در عصر اطلاعات و ارتباطات حیرت آور و شگفت انگیز است !

چهار نسل کارآفرینی :

خاندان شریف خسروشاهی از روستایی در نزدیکی شهر تبریز با نام خسروشاه می باشند . سه برادر با نام های حاج حسن ، حاج غفار و حاج حسین بودند که به شهر تبریز کوچ می کنند و در بازار تبریز به شغل تجارت مشغول می شوند . چای ، شکر ، البسه ، پارچه فاستونی و کاغذ وارد میکردند و خشکبار و فرش صادر میکردند . این سه برادر نسل نخست کارآفرینان خاندان خسروشاهی بودند که با مشارکت هم کارخانه پارچه بافی آذربایجان را در قزوین تاسیس کردند . نسل دوم از این خاندان علی خسروشاهی فرزند حاج غفار بود که از جمله یادگاران ماندگار او کار بزرگ و سترگ و شگفت انگیز تاسیس کارخانجات عظیم و محبوب مینو است و دیگری کاظم خسروشاهی فرزند حاج حسن می باشد .
مطالعه ، تحقیق یا دانستن از زندگی و کارنامه کاظم خسروشاهی هم دشوار و هم حیرت انگیز است ! درباره ی یکی از رجل خوشنام ، میهندوست ، موثر و کارآفرین تاریخ معاصر ایران در دنیای ارتباطات و اطلاعات میخواهی چیزی بخوانی و بدانی ولی در حد چند سطر از تولد و کارنامه و مرگ او پیدا نمیکنی ! حتی برخی از اطلاعات اندک موجود نیز دارای اشتباهات و اغلاط فاحش است ! علی خسروشاهی که فرزند حاج غفار خسروشاهی است را فرزند حاج حسن ( پدر کاظم خسروشاهی ) معرفی کرده اند و برخی از اقدامات کاظم خسروشاهی را در ذیل اقدامات علی خسروشاهی آورده اند !
آنچه که از جستجو برای نام و نشانی از منابع اندکی که از دوران کودکی و جوانی کاظم خسروشاهی در دسترس بود این است که کاظم خسروشاهی فرزند حاج حسن خسروشاهی مجتهد و تحصیلکرده نجف ، معتمد بازار و رییس اتاق بازرگانی ؛ متولد سال ۱۳۰۰ خورشیدی است . کاظم پنج برادر به نام های نصرا... دارای دکترای داروسازی ، محمد مهندس مکانیک و سه برادر دیگر با نام های جواد ، مجید و احمد که این سه تن تا پایان دوره متوسطه تحصیل کردند و پس از آن روانه بازار کار در نزد پدر می شوند . همچنین کاظم خسروشاهی یک خواهر هم داشته است که نام او در جایی ذکر نشده است .

تاجر زاده ای در جستجوی دانش :

علاقه به کار عملی ، ساخت بادبادک ، آموختن شنا و والیبال ، نجاری و برپایی کارگاه نجاری، بنایی ، برق کاری ، مطالعه زیاد ، بازبینی ، آزمایش و شکست و تکرار آزمایش از ویژگی های دوران کودکی کاظم می باشد‌ .

کاظم در مدرسه رشدیه تبریز مشغول به تحصیل می شود و تا سوم دبیرستان در این مدرسه درس میخواند اما دیپلم خود را از مدرسه تجارت در تهران می گیرد . در این مدرسه دفترداری ، حسابداری ، قانون تجارت و زبان را می آموزد . پس از اخذ دیپلم یک سال در بازار کنار پدر و برادرانش مشغول کار میشود سپس در دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران در رشته اقتصاد قبول شده و دانشجو در رشته ای میشود که تا پایان عمر نامش با اقتصاد عجین است . هنوز تحصیل در رشته اقتصاد را به پایان نرسانده است که تصمیم به مهاجرت به کشور آمریکا می گیرد .

مهاجرت سرنوشت ساز :

در روزهای نخست سال ۱۳۲۴ پیش از پایان جنگ جهانی دوم کاظم خسروشاهی سفرش را آغاز میکند . « نخست به کشور عراق و سپس به کراچی و بمبئی سفر میکند . پس از چهار ماه انتظار در هند با یک کشتی حامل سربازان آمریکایی عازم ایالات متحده میشود . در طول سفر یک ماهه با کشتی ، تمرین نجات غریق و اصول نظامی را می آموزد . پس از ورود به آمریکا نخست چند دوره کوتاه مدت مدیریتی را طی میکند . شبها درس میخواند و روزها به دنبال یافتن فرصت های اقتصادی و تجاری برای پدر و برادرانش است .

سرانجام موفق میشود نمایندگی شرکت دارویی « ماکسون رابینز» را برای برادرش دکتر نصرا... و نمایندگی محصولات O T C را برای جواد برادر دیگرش بگیرد . در این مدت دوره مدیریت را نیز در دانشگاه هاروارد طی میکند . او پس از دو سال به ایران بازگشت و مشغول به کار شد و با عزت مقدم در سال ۱۳۲۹ ازدواج کرد . در حین کار در رشته اقتصاد دانشگاه تهران پذیرفته شد و موفق به اخذ درجه ی دکترا از دانشگاه تهران میشود» . (تارنمای اقتصاد ایرانی/۱۲ خرداد ۱۳۹۲)

کوچ‌ از تجارت به صنعت :

تولد «تولید دارو با نام‌ تجاری TD »

به تدریج و گام به گام حاج حسن خسروشاهی و پسرانش تصمیم به شروع مرحله تازه ای در شغل و کار خود می گیرند و آن همانا ورود از بخش تجارت به صنعت است . از سال ۱۳۳۵ در نیویورک و هامبورگ دفاتر خود را با نام گروه البرز افتتاح میکنند و شرکت تولید دارو را بنیاد میگذارند . شرکتی که جهت تولید ، توزیع ، واردات و صادرات انواع داروها و لوازم بهداشتی و آرایشی راه اندازی میشود .
حاج حسن خسروشاهی به همین مناسبت در پیامی خطاب به پرسنل شرکت در یکم دی ماه سال ۱۳۳۶ خورشیدی می نویسد : « کارگران و کارمندان عزیز ، فرزندان من کارگاهی که در آن کار میکنید مثل خانه شما است ، بکوشید خانه خود را خوب نگه دارید و نظم و ترتیب را در آن رعایت کنید . آنچه که برای خود نمی پسندید برای دیگران روا ندارید . نتیجه کوشش شما و ما در این موسسه ، درمان بیماران و تسکین آلام دردمندان می باشد . راز موفقیت در : ۱- ایمان به خداوند ۲- احساس مسئولیت ، صمیمیت و دلسوزی ۳- راستی و درستی و امانت در کار ۴- پاکیزگی و بهداشت در کار ۵- مهربانی با زیردستان ، فرمانبرداری و احترام به کارفرمایان ۶- رازداری در کار » است . (یادداشتهای کارآفرینی صص ۱۲۶ و ۱۲۷)
بدین ترتیب فصل نوینی در تکاپو و کنشگری اقتصادی خانواده خسروشاهی در ایران شروع شد .

کاظم خسروشاهی برای رونق کارزار جدید شغلی خانواده دست به ابتکار جدیدی زد . تا آن زمان پخش دارو در اختیار عمده فروشی ها بود و خانواده خسروشاهی داروهای خود را باید به عمده فروشی ها می سپردند و بخشی از سهم فروش به آنان تعلق میگرفت از این رو تصمیم گرفتند در خیابان ناصرخسرو تهران مغازه ای خریداری کنند و خود اقدام به پخش دارو کنند . طبق مدل فروش شرکت های آمریکایی در هر استان دفتر پخش ، انبار و حمل ایجاد شد و دارو مستقیم به دست فروشندگان‌ دارو در داروخانه ها ، بیمارستان ها ، فروشگاه ها و مغازه ها می رسید . ویزیتورهای متخصص و متبحر داروساز به خدمت گرفته شدند که مسئول معرفی داروها به شکل هدیه های رایگان به مراکز مصرف بودند تا در صورت پسند سفارش خرید بدهند . اخلاق و درستکاری ، روابط احترام آمیز با آنها ، کار گروهی ، سیستم تفویض اختیار ، گفتگوی آزاد بین مدیران و کارکنان ، انتقاد از یکدیگر و تحمل نقد ، برخورد ایده ها و کار جمعی محور سازمانی در شرکت بود .
« طبق گزارش هیئت مدیره شرکت به مجمع عمومی در سال ۱۳۵۷ فروش شرکت ۳۹٪ نسبت به سال گذشته داشته است و این در حالیست که تمام اقلام در سراسر کشور به قیمت یکسانی عرضه شده و به فروش رفته است و قیمت محصولات دارویی در طی ده سال تغییری نداشته یا تغییر چندانی نداشته است . همچنین سود شرکت نیز ۹۷٪ افزایش را نشان میداد . شرکت ۴۰۰۰۰ داروخانه ، بیمارستان و فروشگاه و مغازه را تحت پوشش قرار داده بود و همه این فعالیتها را از طریق واحدهای کامپیوتری شرکت در مرکز تحت کنترل داشت . تولیدات شرکت نیز به ۶۰۰ محصول دارویی ، بهداشتی ، الیاف مصنوعی و سموم و دفع آفات نباتی ارتقا یافته بود و این در حالی بود که مهندس اصغر خسروشاهی فرزند احمد خسروشاهی نیز به عنوان نسل سوم خسروشاهی ها و با مسئولیت مدیر تولید وارد چرخه ی کار و تولید شده بود» . (تارنمای اقتصاد ایرانی / ۱۲ خرداد ۱۳۹۲ و یادداشت های کارآفرینی)
تولید دارو و گروه البرز بر اساس تخصص ، اطلاعات فنی بالا و سیستم مناسب با شرکت های بزرگ جهان مانند آمریکن سایانمید ( لدرلی ) ، مرک اند شارپ اند دوم ، پوندز ، جنرال فودز ، سیبا گایگی و ...‌همکاری نزدیک داشت . در آخرین ماه های سال ۵۷ کاظم خسروشاهی سفری به فرانسه کرد تا مقدمات خرید یک کارخانه را در فرانسه برای شرکت سهامی البرز فراهم کند . علت این اقدام طبق گفته خسروشاهی این بود که داروهای تولیدی ایران اجازه صادرات پیدا کنند زیرا داروهای ایرانی به علت نداشتن کنترل دارویی مانند FDA در آمریکا امکان صدور نداشت . همچنین به علت تفاوت هزینه دستمزد نیروی انسانی بین ایران و فرانسه و استفاده از گیاهان طبی ایران در تولید دارو این کار به نفع هر دو طرف بود که با وقوع انقلاب ایران همه این طرح ها متوقف شد .

طی پروسه ای ۲۲ ساله کاظم خسروشاهی اقدام به تشکیل شرکت سرمایه گذاری البرز میکند که حاصل آن تاسیس شانزده شرکت صنعتی و تجاری زیرمجموعه سرمایه گذاری البرز است .
این شرکتها عبارتند از : ۱- شرکت سهامی تولید دارو ۲- شرکت سهامی سویران ( سپیا گایکی ) ۳- شرکت سهامی کیوان ( تولید مواد خوراکی ) ۴- شرکت سهامی تیدی ۵- شرکت سهامی پایور ( برای صادرات محصولات به بازار منطقه تاسیس شد ) ۶- شرکت سهامی پایه گذار ۷- شرکت سهامی تکنوصنایع ۸- شرکت سهامی کامپیوترالبرز ۹- شرکت سهامی آروکا ۱۰- شرکت سهامی تولیفارما (البرزدارو)۱۱- شرکت سهامی پیازر ۱۲- شرکت سهامی کار آزاد ۱۳- شرکت سهامی سولفاتیک ۱۴- شرکت سهامی پخش البرز ۱۵- شرکت سهامی سایانمید ( k B C ) ۱۶- شرکت سهامی تولی پرس

تاسیس بزرگترین کارخانه مواد شوینده در ایران :

در میان شرکت های تولیدی و بسیار موفق بنیادگذاری شده به دست دکتر کاظم خسروشاهی به جز شرکت تولید دارو شرکت سهامی تولی پرس نیز جایگاه و اعتبار خاصی داشت . «این شرکت نخست در جنوب تهران به عنوان بخشی از واحد تولید دارو با نام واحد دترجنت در سال ۱۳۴۳ شروع به کار کرد و اولین محصول خود را با نام پودر لباسشویی دریا تحت عنوان کاروان دریا راهی بازار کرد . پس از مدتی دکتر خسروشاهی متوجه میشود که پساب این واحد شرکت باعث آلودگی زمین های روستاییان شده است . همچنین افزایش تقاضا و لزوم افزایش تولید و تنوع محصولات نیز ایجاب میکرد تا مکان شرکت تغییر کند . از همین رو تصمیم به جابه جایی این واحد و جبران خسارت وارده بر روستاییان میگیرد . نخست یک چاه عمیق و یک درمانگاه مختص روستاییان تاسیس میکند و سپس اقدام به تاسیس شرکت جدید و بزرگی با نام تولی پرس به تاریخ ۱۳۵۱/۱۲/۱۵باشماره ۱۶۶۴۹در اداره ثبت شرکتها در تهران و شهرصنعتی البرز قزوین میکند » (نامه بازرگانی . شماره ۶۲ . اسفند ۱۳۹۰) این شرکت عظیم به سال ۱۳۵۲ خورشیدی در شهرصنعتی البرز به عنوان یک شرکت تولیدی انواع شوینده ها تاسیس شد که از جمله محصولات نام آشنای آن عبارتند از : پودر لباسشویی دریا و تک ، پودر ماشین لباسشویی شوما ، مایع ظرفشویی جام و آبشار ، مایع نرم کننده لباس هاله و سفید کننده زدا است . محصولات شرکت تولی پرس به کشورهای خاورمیانه و آسیای مرکزی هم صادر میشد .

در کارنامه سراسر کار و تولید و کارآفرینی دکتر کاظم خسروشاهی چند تجربه شغلی و خدمت دیگر در امور بانکی و بورس و مدیریت نیز می باشد که قابل توجه است به ویژه آنکه دکتر غلامرضا مقدم برادر همسرش از موسسان و رییس یکی از بانکها بود .
۱- عضو هیئت رییسه اتاق صنایع و معادن ایران
۲- عضو هیئت مدیره بانک اعتبارات صنعتی
۳- عضو هیئت مدیره بانک ایران و عرب
۴- عضو هیئت مدیره بانک سرمایه گذاری ایران
۵- عضو شورای بورس با پیشنهاد وزارت دارایی و وزارت اقتصاد
۶- رییس انجمن مدیریت ایران
۷- رییس هیئت مدیره شرکت سهامی پارسیلون
۸- عضو مرکز پژوهشهای خواص و کاربرد مواد و نیروی دانشگاه صنعتی آریامهر
۹- پیشنهاد تشکیل سپاه صنعت به محمدرضا شاه
۱۰- وزیر بازرگانی دولت تکنوکرات جمشید آموزگار از اواخر امرداد ۱۳۵۶ تا اوایل شهریور ۱۳۵۷
دوره وزارت دکتر کاظم خسروشاهی :

جمشید آموزگار با دکترکاظم خسروشاهی از دوران تحصیل آشنایی و دوستی داشت از این رو هنگامیکه مامور تشکیل دولت در امرداد سال ۱۳۵۶ شد به اصرار از کاظم خسروشاهی درخواست کرد تا مسئولیت وزارت بازرگانی را بر عهده بگیرد . خسروشاهی هم با شرط آزادی عمل و با انگیزه کوچک‌کردن وزارتخانه و سپردن کارها به بخش خصوصی در بحرانی ترین شرایط تاریخی ایران عهده دار وزارت بازرگانی شد . او علت پذیرش وزارت را« مسئولیت پذیری در برابر امکاناتی که از کشور در جهت آموزش ، ثروت و رفاهی که کسب کرده بود می دانست . در عین حال معتقد بود اگر در تصمیم های دولت حضور داشته باشند و کمک کنند که مشکلات رشد اقتصادی هر چه سریع تر حل گردد ، مردم آسوده تر و صاحبان صنایع نیز آرامش بیشتری خواهند داشت .»( نامه اتاق بازرگانی /اسفند ۱۳۹۰/شماره ۶۲ )
خسروشاهی بلافاصله پس از پذیرش مسئولیت وزارت بازرگانی شش معاون خود را تغییر داد و طبق ارزیابی ساواک شخصیتی با کفایت ، سخت کوش و پیشرو بوده است . از آزادی تجارت میان ایران و ایالات متحده حمایت میکند و انتخابش با استقبال مقامات بازرگانی مواجه میشود . خسروشاهی به سیستم آزاد جهانی اعتقاد شدید داشته و حامی مشارکت بیشتر بخش خصوصی در امور بازرگانی و پروژه های توسعه دولت و کاهش مقررات دولتی و کنترل تجارت بوده است .
اما دیری نپایید که خسروشاهی از وزارت بازرگانی استعفا داد . کاظم خسروشاهی میگوید : «وقتی مطمئن شدم که در اجرای وظایف محوله آزاد نیستم و علاقه ای هم به وزارت نداشتم تصمیم به استعفا گرفتم که از سوی آموزگار پذیرفته نشد. » تا اینکه دولت آموزگار پس از یک سال پر تنش در شهریور ۱۳۵۷ استعفا کرد . (یادداشت های کارآفرینی ص ۱۷۶)



از دیگر موارد عدم تفاهم بین کاظم خسروشاهی و دیگر دولتمردان اختلاف بر سر اعتقاد و باورش به بازار آزاد و استقلال در تصمیم گیری ها بود .خسروشاهی الزام موسسات صنعتی جهت فروش ۴۹٪ از سهام خود به کارکنان و کارگران با قیمت نازل و اجبار دولت بدین کار را زیر سوال رفتن مالکیت شخصی میدانست که فرجام آن هم ایجاد انحصار ،بازار سیاه ،فساد و سواستفاده و در نهایت تورم ارزیابی میکرد.همچنین تصمیمات آمرانه و دخالت خارج از وزارت بازرگانی را به وزیر نقض استقلال وزارتخانه می دانست و زیر بار این تصمیمات اغلب غیر تخصصی و غیر کارشناسی نمی رفت.
خسروشاهی در توصیف تجربه خود از ۳۵ سال کارآفرینی می نویسد : «توضیح مشروح کار و نحوه مدیریت من با همکاری دیگر اعضای خانواده ام ،نمونه ای است که شاید جوانان فعال و کاردان آتی کشور که به مقام مدیریت می رسند بتوانند از آن بهره گیرند و اگر دیگر مدیران بخش خصوصی دوران پهلوی که با موفقیت ،واحدهای بزرگ صنعتی ایجاد کرده و توسعه داده اند ، شرح فعالیتها و موفقیت های خود را بازگو کنند ، نه تنها به اهداف من در راه توسعه و پیشرفت و رشد و دوام بخش خصوصی در آینده ایران کمک کرده اند بلکه برای نسل فعلی و آتی کشور روشن می سازند که ایجاد اکثر صنایع و واحدهای صنعتی دوران پهلوی ،نتیجه کوشش ها و تلاش های شبانه روزی یکی دو نسل از سرمایه گذاران و موسسان و به خصوص کارآفرینی مدیران لایق و کاردان آنها بوده است .بدیهی است نقش بسیار بجای دولتها در حمایت قانونی و تشویق صاحبان صنایع و ایجاد امنیت اقتصادی غیر قابل انکار است .» همچنین کاظم خسروشاهی گوشزد میکند که « حسادت دولتیان یا دخالت های نا آگاهانه و تصمیمات خلق الساعه می تواند به وضع نامطلوبی بینجامد.»
خسروشاهی یادآور میشود که: «آنچه ما را از کاروان پیشرفت غرب جدا میسازد ،طرز تفکر و نحوه آینده نگری ما بوده است، زیرا در مقابل طرز کار عملی و ریاضی دنیای غرب ما بیشتر به شعر و شاعری و بحث در هفت وادی عشق پرداخته ایم !با یک تفکر علمی به آسانی میتوان ثابت کرد دو دو تا چهار است ولی یک شعر را میتوان به معانی مختلف تفسیر کرد و در نشئه آن به خواب فرو رفت!»
او برای ایرانیان بافرهنگ و میهن دوست چنین آرزو میکند « این کتاب (یادداشتهای کارآفرینی) باعث گام های مثبت در نیل به آرمان های ملی و میهنی و در نهایت احیای رونق اقتصادی کشور عزیزمان باشد .»

فرجام‌‌ اموال و دارایی های یک کارآفرین میهن پرست :

در روزهای پرتلاطم انقلاب کاظم خسروشاهی در پاریس به سر می برد و تصور نمیکرد که روزی اموالش مصادره شود ، به همین دلیل می خواست قراردادهای جدید برای توسعه فعالیتهای اقتصادی در فرانسه ببندد ،زیرا با توجه به روحانیت پدرش که مخالف درآمد غیر مشروع بود نگرانی از تحویل دولت به دست مذهبی ها نداشت و احساس خطری برای صاحبان سرمایه نمیکرد ، به همین دلیل برای بازگشت به ایران مرتب برنامه ریزی میکرد .اما تمامی این تصورات کاظم خسروشاهی غلط از آب در آمد و با پیروزی انقلاب موج مصادره ها شروع شد .سیل بنیان برانداز مصادره ها با توجه به وجه چپ گرای انقلاب که طی سالهای ماقبل انقلاب رسالت خود را مبارزه با سرمایه داری و بسط عدالت بر می شمردند و با توجه به اینکه حکومت پهلوی را نماینده یک حاکمیت سرمایه داری وابسته به امپریالیسم و جهان سرمایه داری و به طور مشخص غرب و آمریکا اعلام کرده بودند و مالکیت خصوصی را نمادی از استثمار تلقی میکردند و توده های مردم را علیه همه صاحبان سرمایه و کارخانه داران بسیج کرده بودند اجتناب ناپذیر بود .
موج اول مصادره ها با صدور فرمان ۹ اسفند ۱۳۵۷ از اموال مقامات سیاسی ،نظامی و هنرمندان و...حکومت پیشین اعم از دارایی های نقدی و غیر نقدی و زمین ها و املاک و ...شروع شد و در ادامه آن بانکهای خصوصی بودند که در موج بعدی مصادره ها و طبق مصوبه شورای انقلاب در ۱۷ خرداد ۱۳۵۸ مصادره شدند و در نهایت موج سوم مصادره ها از راه رسید و این بار مصوبه دهم تیرماه ۵۸ شورای انقلاب بود که قانونی را با عنوان قانون حفاظت و توسعه صنایع ایران برای جلوگیری از وابستگی به سرمایه داری غارتگر جهانی و اداره صحیح صنایع تصویب کرد . طبق بند ب این قانون «صنایع و معادن بزرگی که صاحبان آن از طریق روابط غیر قانونی با رژیم گذشته ، استفاده نامشروع از امکانات و تضییع حقوق عمومی به ثروت های کلان دست یافته اند و برخی از آنها از کشور متواری هستند و دولت طبق لایحه قانونی شماره ۶۷۳۸ مورخ ۲۶ خرداد ۱۳۵۸ مدیریت آنها را بر عهده گرفته است سهام این گونه اشخاص به تملک دولت در می آید . »
از همین‌ رو شورای انقلاب بلافاصله نام ۵۱ یا بنا به برخی لیست ها ۵۳ کارآفرین و صاحبان کارخانه ها و صنایع را برای مصادره اعلام کرد که نام کاظم خسروشاهی هم جزو این افراد بود ... البته به مرور نام های دیگری در سالهای بعد بدان افزوده شد و تعداد اموال مصادره شده ها به صدها تن رسید.



کاظم خسروشاهی نام فرعی و دوم کتاب یادداشت های خود را با عنوان «بر ما چه گذشت ؟» برگزیده تا خواننده ایرانی و هم میهن او از سرنوشت و زوایای تاریخ پر از رنج و درد ایران و کارآفرینان ایرانی از پس آرمان ها و آرزوها و ادعاها و وعده های داده شده پیش و پس‌از ۵۷ تجربه بیندوزد و درس گیرد ، گفتمان توسعه را بشناسد و راهبرد و ریل حراست از منافع ملی و ترقی را گم نکند و در سودای سعادت سر از ترکستان و ظلمت بادیه در نیاورد ! به طوریکه به گفته دکتر خسروشاهی « در سال ۱۳۵۷ درآمد سرانه در کشور ما با درآمد سرانه در کشور کره جنوبی برابری میکرد و اکنون درآمد سرانه آن کشور ( احتمالا ۱۳۸۰سال نگارش کتاب ) شش برابر درآمد سرانه ایران است .» ( ص ۳۱۴ یادداشت ها)
یک قلم بسیار کوچک از تاوان این غفلت و خواب رفتگی یا خطای محاسباتی ، تاراج و نابودی سرمایه و دسترنج و دارایی های سه نسل از خانواده دکتر کاظم خسروشاهی و پدر و برادرانش به همراه تمامی دانش و تجربه و استعداد و مهارت آنان بود که با یک مصوبه بر باد رفت و شرکت های عظیمی همچون تولید دارو و شرکت سرمایه گذاری البرز که بیش از ۵۰۰۰ مدیر و کارمند و کارگر داشتند به همراه ۱۶ شرکت بزرگ و تولیدی اعم از تولی پرس تا کامپیوتر البرز و سولفاتیک و پخش البرز و ... در اختیار بنیادها و نهادها قرار گرفت و بعدها پس از پایان جنگ طبق طرح خصوصی سازی که ملقب به خصولتی سازی و خودمانی سازی شد و به ثمن بخس فروخته شد و یا اغلب آنها که شرکت ها و برندهای معتبر و سود ده بودند ورشکست شده و تبدیل به سوله های انباری شدند .

فرجام تراژدی سه نسل کارآفرینی خسروشاهی و خانواده خسروشاهی برای ایران را دکترکاظم خسروشاهی این گونه روایت میکند : «برادرم جواد که در سن بازنشستگی بود،در برابر حوادث و مشکلات انقلاب و دخالت کمیته های انقلاب اسلامی فرسوده شد و مجمع عمومی صاحبان سهام را دعوت کرد و شرکت را موقتا در اختیار مدیران انتخابی مجمع قرار داد و ایران را ترک نمود تا بعد از آرامش اوضاع برگردد...فقدان هیئت مدیره و مدیرعامل مجرب ،سبب عدم کفایت نمودار سازمانی گروه برای اداره شرکت عام گردید و قبل از برگشت برادرم جواد،فرصت طلبان ،موقع را مغتنم شمردند و بر خلاف قوانین کشور به بهانه کمک به بازماندگان شهدای ۱۵ خرداد ، آنرا در تاریخ ۱۳۶۴/۱۱/۹ با حکم حکومتی به چنگ آوردند.» و بدین ترتیب تمامی دارایی و اموال خانواده کاظم خسروشاهی به نفع بنیاد ۱۵ خرداد مصادره شد. یادداشتهای کارآفرینی ص ۱۰۹
کاظم خسروشاهی کارآفرینی که به سبب نقش درخشانی که در بخش خصوصی و تعامل با کشورها داشت و بنا به گزارش سفیر ایران در اسپانیا مورد تجلیل قرار گرفته بود و همین باعث شد که شخص محمدرضاشاه در زیر گزارش سفیر بنویسد «از این قبیل افراد در هیئت دولت استفاده شود »_ ص ۱۵۳ یادداشت های کارآفرینی _ در هنگام مرگ تنها نامی که از او در زادگاه و وطنش یاد شده اطلاعیه ی یادبودی است که در روزنامه اطلاعات مورخ ۱۶ بهمن ۱۴۰۰ خورشیدی منتشر شده است . خسروشاهی در بهمن ماه سال ۱۴۰۰ دور از وطن چشم از جهان فرو بست بدون آنکه در تمامی ۴۳ سال پس از ۵۷ دارایی های غصب شده او بازگردانده شود یا نکوداشت و بزرگداشتی در حیات و ممات برایش برگزار گردد !

اینک نسل چهارم خسروشاهی ها ( دارا ، کاوه ، مهرداد ، امیر و فرزاد خسروشاهی و همچنین علی و هادی پرتوی ) و در فقدان زنده یادان علی و کاظم خسروشاهی دو پسرعموی کارآفرین بزرگ ، در کانادا و آمریکا با همت و تلاش و استعداد خود کارآفرین شده اند و نام شایسته خاندان خسروشاهی را سربلند و سرافراز نگاه داشته اند .
یادکرد از کارآفرینان ایرانخواه توسعه گرا و دلبسته سرافرازی ایران و ملت ایران ادای دین کوچکی است نسبت به آن نسل ایران دوست شریف و پاک مهر نیکوخصال ( خسروشاهی ها ، خیامی ها ، لاجوردی ها ، ارجمندها ، فرمانفرماییان ها ، ابتهاج ها ، نمازی ها ، عمید حضورها ، رستگار تهرانی ها ، فاتح یزدی ، ایروانی ، برخوردار ، آزمایش ، قندچی ، ثابت پاسال ، عالیخانی ، سادات طهرانی، اریه ، عضد و ... ) که در دامان مام میهن روییدند و بالیدند ، بدین بوم و بر وفادار ماندند و خواسته ای جز ایران و سعادت و نیک نامی و توسعه میهن و رفاه ایرانیان نداشتند .


منابع :
۱- تارنمای « نامه اتاق بازرگانی » اسفند ۱۳۹۰ شماره ۶۲
۲- وب سایت خبری تحلیلی اقتصاد ایرانی . رازهای مینو
۳- سایت تجارت فردا ۲۷ مهر ۱۳۹۲
۴- پایگاه اینترنتی ایران نامک زمستان ۱۳۹۹
۵- روزنامه اطلاعات ۱۶ بهمن ۱۴۰۰
۶- پایگاه خبری تحلیلی اقتصاد و بازار ۱۰ شهریور ۱۳۹۸
۷- کتاب یادداشتهای کارآفرینی کاظم خسروشاهی نشر کتاب فرزانه چاپ سوم ۱۳۸۶
۸- تارنمای اقتصاد آنلاین . داستان مینو و تولید دارو .تحقیق فریدون شیرین کام و ایمان فرجام نیا
نظر شما