تعزیه، آیین سوگ شیعیان

نگاهی به سیر تطور نمایش دینی در ایران

نفیسه باقری، پژوهشگر تاریخ
نقل‌قول‌های معروف همه بر آن‌اند که وقتی دیلمیان در صدر امور بودند و خلیفه عباسی را کنترل می‌کردند، سوگواری برای خاندان علی(ع) از نهان بیرون آورده‌ و به‌واسطه قدرت سیاسی آن‌ها، مناسک مذهبی شیعه به عرصه عمومی کشانده‌ شد. مناسک عزاداری از دوره آل‌بویه، با حمایت حاکمیت، به هویت اجتماعی و سیاسی شیعیان پیوند خورد. در رأس همه آن‌ها مراسم سوگواری برای سیدالشهدا بود که شخص معزالدوله در این راستا دستوراتی صادر کرد...

چهارشنبه ۱۲ مهر ۱۳۹۶
نقل‌قول‌های معروف همه بر آن‌اند که وقتی دیلمیان در صدر امور بودند و خلیفه عباسی را کنترل می‌کردند، سوگواری برای خاندان علی(ع) از نهان بیرون آورده‌ و به‌واسطه قدرت سیاسی آن‌ها، مناسک مذهبی شیعه به عرصه عمومی کشانده‌ شد. مناسک عزاداری از دوره آل‌بویه، با حمایت حاکمیت، به هویت اجتماعی و سیاسی شیعیان پیوند خورد. در رأس همه آن‌ها مراسم سوگواری برای سیدالشهدا بود که شخص معزالدوله در این راستا دستوراتی صادر کرد. بنابراین، با آغاز‌شدن محرم، بازارها سیاه‌پوش و تعطیل می‌َشدند و دسته‌های عزاداری به راه می‌افتادند و مردم در روز عاشورا به شکل جمعی، حزن و اندوه‌شان را بروز می‌دادند. آن‌طور که منابع می‌گویند، در دوره دیلمیان، مظالم خلفا و داستان جان‌گداز کربلا شبیه‌سازی می‌شد، اما این نمایش‌ها صامت بود و افراد با پوشش‌های مخصوص، سواره یا پیاده، مراسم را اجرا می‌کردند.
عزاداری‌های محرم در بدو امر صورتی ساده داشت. اول دسته‌های عزاداران بودند که سوگواری‌شان جمعی بود. کم‌کم افرادی حوادث کربلا را نقل می‌کردند که واقعه‌خوان نام گرفتند. اندکی بعد نقال‌ها به شکل و شمایل شهدای کربلا تغییر شکل دادند و شرح ماوقع را در آن شمایل بازگو کردند. این بازگویی در مرحله بعد، از حالت تک‌گویی خارج شد و به شکل اجرای گفت‌وگویی میان چند نفر درآمد.
باری، این خوش‌اقبالی برای شیعیان دیری نپایید و حکام سنی که یکی پس از دیگری به قدرت رسیدند سر سازگاری با آیین‌های شیعی نداشتند. گرچه پس از حمله مغولان و تسلط حکام تابعه آن‌ها ایران روزگار خوشی نداشت، در سایه تسامح مذهبی مغولان، شیعیان نیز برای پرداختن به آیین‌های خود مجالی یافتند. اگر بخواهیم در جریان رونق‌گرفتن مراسم تعزیه نقاط عطفی مشخص کنیم، قطعا کتاب «روضه‌الشهدا»ی ملاحسین واعظ‌کاشفی اولین آن‌هاست. این کتاب که در قرن نهم هجری به نثر و نظم نگاشته شده است روایتگر وقایع عاشوراست و رسمی را بعد از خود بر جای گذاشته که تا‌کنون ماندگار است؛ روضه‌خوانی پدیده‌ای بود که از دل متون پرسوزوآه این کتاب برآمد. البته تعزیه‌نویسان نیز به‌زودی مشتاق آن شدند و برای سرودن اشعار متون آن را سرمشق تعزیه خود قرار دادند. این کتاب در دوره صفویه مهم‌ترین ابزار توسعه فرهنگ شیعی در ایران بود.
در این‌که برگزاری تعزیه به روش مرسوم امروز دقیقا از چه زمانی رخ داد، اتفاق نظر وجود ندارد و برخی رد اشکالی از آن را در دوره دیلیمان می‌گیرند و گروهی دیگر آن را تا دوره صفویه به تأخیر می‌اندازند. به عقیده دسته دوم، تعزیه در اواخر صفوی پدیده‌ای تثبیت‌شده بوده و در دوره زندیه کاملا رواج داشته است.
در حکومت صفوی که از اساس با تشیع آمیخته بود و داعیه شیعی‌گری داشت، واقعه کربلا ضرورتا اهمیت می‌یافت. از همین رو، روضه‌خوانی شدت بیشتری گرفت و علاقه شخصی شاهان صفوی و ارادت آن‌ها به ائمه(ع)، عزاداری محرم را فراگیر و مهم کرد. تاورینه و کمپفر ازجمله سیاحان اروپایی هستند که در ماه محرم گزارش‌هایی از برگزاری مراسم عزاداری ثبت کرده‌اند. انبوه گزارش‌های ثبت‌شده از دوره صفویه نشانه این است که در این زمان در سرتاسر ایران تعزیه و شبیه‌خوانی برگزار می‌شده است.
اما رونق اصلی تعزیه را قاجاریه رقم زد. کیفیت برگزاری آن در این دوره به اوج خود می‌رسد. علایق شخصی پادشاهان قاجاری به تعزیه به رونق گرفتن تکایا، به‌عنوان مکان اجرای این مراسم، منجر شد. علاوه بر این تکایای جدیدی نیز به‌این منظور ساختند. شور تعزیه آن‌چنان فراگیر شد که سفارتخانه‌های روس و انگلیس نیز در ترتیب دادن چنین مراسمی وارد میدان شدند. رقابت‌ها در برگزاری مجلل مراسم بالا گرفت و احداث تکیه‌دولت در دوره ناصری اوج تلاش برای هر چه باشکوه‌تر برگزارکردن مراسم تعزیه بود.
گرچه قاجاریه تعزیه را به اوج رونق رسانید، افول آن نیز در همین دوره به وقوع پیوست. جریان مشروطه و فضای ملتهب سیاسی کشور کمتر مجال پرداختن تمام و کمال به تعزیه می‌داد و روشنفکران تازه‌ازراه‌رسیده به این نوع مناسک روی خوشی نشان ندادند. نسیم زوال مراسم تعزیه که وزیدن گرفت، عمر حکومت حامی آن نیز به سر رسیده بود. این بار حکومت پهلوی مانعی در برابر سوگواری‌های محرم بود. این ممانعت از جنس مخالفت‌های سلف خود نبود بلکه تب‌وتاب تجدد و مخالفت با هر آن‌چه بوی کهنگی می‌داد، تعزیه را مسکوت گذاشت. در تجدد رضاخانی شعائر مذهبی از جمله مواردی بود که در جریان مدرن‌کردن کشور جایی نداشت و از این رو سنت‌هایی چون عزاداری محرم ممنوع شد.
نظر شما