شهریاری علم تاریخ

پاسخ به ادعای یک از اهل فضل

علیرضا عسگری، کارشناس تاریخ جهان
تمام شاخه های علوم اجتماعی و سیاسی در حکم فرزندان علم تاریخ هستند. تاریخ ( و نه حتی فلسفه ای که من به اندازه تاریخ ارج می نهمش) مادر علوم انسانی است.
تاریخ علم دیدن جزئیات در جریان های کلی است. تاریخ علم شناخت قواعد کارکرد سازمان های بشری و تکوین و انحطاط تمدن ها و جوامع است. تاریخ علم شناخت انسان است. تاریخ است که موتور اصلی علوم اجتماعی و سیاسی را روشن نگاه می دارد و من بعنوان یک تاریخ پژوه برای علوم انسانی بریده از مادر خود اعتباری قائل نیستم....

دوشنبه ۳۰ بهمن ۱۳۹۶


دکتر محسن خلیلی استاد علوم سیاسی دانشگاه فردوسی مشهد اخیرا فرموده اند که (( علوم سیاسی را دیهیم دار علوم انسانی دانسته اند، صاحب تاج و تخت، افسر علوم اجتماعی)) در پاسخ به این ادعا من به جمله ای از تاریخ دان، اقتصاددان و فیلسوف بزرگ قرن نوزدهم، کارل مارکس استناد می کنم که (( ما تنها یک علم می شناسیم و آن علم تاریخ است)) تمام شاخه های علوم اجتماعی و سیاسی در حکم فرزندان علم تاریخ هستند. تاریخ ( و نه حتی فلسفه ای که من به اندازه تاریخ ارج می نهمش) مادر علوم انسانی است. علم تاریخ است که به ما جریان ها و کنش و واکنش های بشری در طول زمان در جوامع گوناگون را نشان می دهد. بدون علم تاریخ تمام این فلسفه بافی ها و نظریات انتزاعی جز اوهامی در خلا نیستند، ضعف بزرگ بسیاری از سیاسی ها و اجتماعی ها ندانستن تاریخ است، حتی من در میان برخی از بزرگانشان دیده ام که ابتدایی ترین مسائل تاریخی را نمی دانند و در عین حال دست به نظریه پردازی می زنند. تاریخ علم دیدن جزئیات در جریان های کلی است. تاریخ علم شناخت قواعد کارکرد سازمان های بشری و تکوین و انحطاط تمدن ها و جوامع است. تاریخ علم شناخت انسان است. تاریخ است که موتور اصلی علوم اجتماعی و سیاسی را روشن نگاه می دارد و من بعنوان یک تاریخ پژوه برای علوم انسانی بریده از مادر خود اعتباری قائل نیستم. حتی رشته ای مانند اقتصاد که متاسفانه در جریان جهانی نیز کاملا انتزاعی و ریاضیاتی شده بدون نگاه تاریخی و فلسفی از درجه اعتبار کامل ساقط می شود چراکه بقول جری مولر در کتاب " ذهن و بازار" (( نظام سرمایه داری موضوعی است بسیار مهم تر و پیچیده تر از آنکه تنها به اقتصاددانان واگذار شود)) فلذا استاد باید در ادعای خود تجدید نظر کنند، خصوصا علوم سیاسی زیر مجموعه تاریخ حساب می شود، مگر می توان بدون درک و شناخت تاریخ آلمان، سیاست و حکومت در جامعه امروز آن را درک کرد؟ سیاسی ها دچار تبر تقسیم هستند؛ از یک دوره به قبل را تاریخ می خوانند و به آن کاری ندارند همچنانکه برخی از تاریخی ها نیز دچار این اشتباه می شوند و تاثیر گذشته بر حال را نادیده می گیرند. امروزه در سطح جهانی علم تاریخ بعنوان طلایه دار علوم انسانی و موتور محرک آن وارد عرصه های متعدد پژوهش های نظری و عملی، کتابخانه ای و میدانی شده و برخلاف ایران، اهل علوم انسانی از طریق مطالعات میان رشته ای به خلق مطالعات جدیدی دست یازیده اند. همیشه فکر من این بوده که اهل تاریخ بی نگاه فلسفی و اهل علوم انسانی و اجتماعی بی نگاه تاریخی نمی توانند ره به جایی برند. الخصوص که تاریخ و فلسفه از اکابر این حوزه هستند و سایر رشته ها باید از آنها وام بگیرند. در پاسخ آخر به استاد باید بگویم که اصول حکومت و زمام داری بدون شناخت و درک صحیح و کافی تاریخ آن کشور و جامعه میسر و ممکن نیست وگرنه در دام نظریه بافی های خیالی می افتیم که چه بسی سر از ایدئولوژی انتزاعی درآورد.
پی نوشت: در این میان باید دانشمندی چون دکتر جواد طباطبایی را الگو قرار داد که با نگاه تاریخی هوشمندانه در قلمرو اندیشه سیاسی قلم زده اند.
منبع: مورخان
دیدگاه

افشین اخلاقی
سلام. من یک سری سوالات در مورد علم تاریخ دارم.احتمالا تاریخ انقضای ایمیل من تمام شده .به همین خاطر من میخاستم شماره موبایلم رو بزارم تا آقای علیرضا عسگری یا افراد دیگری که از دانش آموختگان علم تاریخ هستن با من تماس بگیرن تا من سوالاتمو از ایشون بپرسم.ممنون.
۰۹۱۴۴۳۱۸۳۳۶

دوشنبه ۱۷ بهمن ۱۴۰۱ ساعت ۱۲:۱۲
نظر شما