گروه تاریخ ماهنامۀ «برای فردا» در شمارۀ نوزدهم این ماهنامه، پروندۀ تاریخی ظلالسلطان را بررسی کرد؛ حاکمی که سیوپنج سال بر اصفهان حکومت کرد و ردپاهای بسیاری نیز در این شهر از خود به یادگار گذاشت. او ابتدا تأسیس و سپس تخریب را در کارنامۀ خود دارد. هنوز هم در این شهر خاندانی هستند که نسبشان به ظلالسلطان برسد؛ بنابراین با جستوجوهای فراوان و موافقت خاندان ظلالسلطان، در این شماره (شمارۀ بیستم) موفق شدیم به سراغ خاندان ظلالسلطان برویم و پای خاطرات این شاهزادگان بنشینیم. زمانی که برایمان قهوه آوردند گفتند: بفرمایید قهوۀ قجری. [خندیدیم و گفتیم: تیترمان را هم پیدا کردیم]. هرچند با همین قهوۀ قجری دشمنان خودشان را هم میکشتند، این قهوۀ قجری واقعاً دوستانه و دلچسب بود. این دو شاهزاده بهمثابۀ شهروندان معمولی، با دو نگاه متفاوت گفتوگو را برایمان شیرین کردند؛ یکی از آنها حاضر نشد نامش در حکم شازدۀ قجر در تاریخ این شهر ثبت و ضبط شود؛ بنابراین نام مستعاری برای او انتخاب کردیم (شازدۀ گمنام). علاوهبر نام، خودش را هم از اینکه از نوادگان قجر و شاهزادگان است، پنهان میکند. او معتقد است مردم ظلالسلطان را نمیشناسند؛ بااینحال هرکس از او میپرسد شما با ظلالسلطان نسبتی دارید یا نه، این نسبت را کتمان میکند تا مبادا بخواهد به ملت جواب پس بدهد.
شازدۀ دیگر خاطرات فراوانی برای گفتن داشت. گاهی با بغض از این خاطرات میگفت و گاهی آنچنان از خاطرات خود تعریف میکرد که انگار همین دیروز برای او اتفاق افتاد است و علاقۀ چشمگیری به گفتن خاطرات خود داشت. آری ساعتها و روزها و ماهها باید پای صحبتهایش بنشینید تا برایتان از دوران قاجار و پهلوی و سفرهایش به دور دنیا بگوید. او از این شهر خاطره ندارد؛ چون در هجدهسالگی این شهر را ترک کرد و جزو ارتش نیروی دریایی شاهنشاهی شد؛ او تجربههای بسیار از سفرهای خود به دور اروپا دارد و اطلاعات خوبی هم در این سفرها به دست آورده و سردوگرم روزگار را بسیار چشیده است. او کسی نیست جز حسینعلی مسعود، متولد سال ۱۳۲۶ خورشیدی.
*متن این مصاحبه خواندنی را در شماره بیستم ماهنامه برای فردا می توانید بخوانید.
پرونده تاریخی شماره بیستم از ماهنامه «برای فردا» در ادامه شماره قبلی این مجله، به بررسی زندگی و زمانه «ظل السلطان» اختصاص یافته است. همچنین در این شماره یادداشت هایی از دکتر علیرضا ابطحی، حسینعلی مسعود، پروین کارگر، مجید علیپور، الهه باقری، پریسا امینیان، یاسمین سهیلی و محمدرضا کشانی درباره ابعاد زندگی ظل السلطان و نقش او در تاریخ سیاسی و اجتماعی ایران خواهید خواند.
یک فنجان قهوۀ قجری در گفتوگو با شاهزادگان قاجاری
شاهزادگانی بهمثابۀ شهروندان معمولی
این دو شاهزاده بهمثابۀ شهروندان معمولی، با دو نگاه متفاوت گفتوگو را برایمان شیرین کردند؛ یکی از آنها حاضر نشد نامش در حکم شازدۀ قجر در تاریخ این شهر ثبت و ضبط شود؛ بنابراین نام مستعاری برای او انتخاب کردیم (شازدۀ گمنام). علاوهبر نام، خودش را هم از اینکه از نوادگان قجر و شاهزادگان است، پنهان میکند. او معتقد است مردم ظلالسلطان را نمیشناسند؛ بااینحال هرکس از او میپرسد شما با ظلالسلطان نسبتی دارید یا نه، این نسبت را کتمان میکند تا مبادا بخواهد به ملت جواب پس بدهد.
شازدۀ دیگر خاطرات فراوانی برای گفتن داشت. گاهی با بغض از این خاطرات میگفت و گاهی آنچنان از خاطرات خود تعریف میکرد که انگار همین دیروز برای او اتفاق افتاد است و علاقۀ چشمگیری به گفتن خاطرات خود داشت. آری ساعتها و روزها و ماهها باید پای صحبتهایش بنشینید تا برایتان از دوران قاجار و پهلوی و سفرهایش به دور دنیا بگوید. او از این شهر خاطره ندارد؛ چون در هجدهسالگی این شهر را ترک کرد و جزو ارتش نیروی دریایی شاهنشاهی شد؛ او تجربههای بسیار از سفرهای خود به دور اروپا دارد و اطلاعات خوبی هم در این سفرها به دست آورده و سردوگرم روزگار را بسیار چشیده است. او کسی نیست جز حسینعلی مسعود، متولد سال ۱۳۲۶ خورشیدی.
*متن این مصاحبه خواندنی را در شماره بیستم ماهنامه برای فردا می توانید بخوانید.
...
دوشنبه ۴ دی ۱۳۹۶
سایر مطالب
در تکاپوی ترسیم هویت ایرانی؛
دواخانه شورین! اصلاح قانون اساسی و انحلال سلطنت قاجار
تخته قاپوی عشایر
«مراد اریه» پدر کاشی و سرامیک ایران
فایدۀ تاریخ (تاریخ در ترازو)
دکتر کاظم خسروشاهی کارآفرینی از نسل ایران سازان
تاریخ آلترناتیو؛ ضرورت ها و ملاحظات
شورش های دهقانی؛ زمینه ساز نهضت فراگیر جنگل شدند!
«حسن نفیسی»؛ دولتمردی سخاوتمند در ایراد اتهام به رقیبان!
روایت تاریخ به انتخاب مورخ به سبک کلایدسکوپ
نیروی دریایی ارتش شاهنشاهی نه "ارتش نیروی دریایی شاهنشاهی"
دوشنبه ۴ دی ۱۳۹۶ ساعت ۲۲:۴۹