مروری بر ماجرای کشتار ارامنه در دوران حکومت عثمانی
رویدادی شرم آور در تاریخ معاصر
در طول یک سده پایانی حکومت عثمانی، دشمنان این امپراطوری با تمرکز بر موضوع قومیتهای مختلف تحت حاکمیت آن، سعی کردند زمینه استیصال تُرکهای حاکم بر سراسر این امپراطوری را فراهم آورند. آشوریها، ارمنیها، عربهای مسلمان، یهودیها، کُردها، یونانیها، علویها و سایر اقوام، در طول قرنها از قدرت به دور مانده و زیر سایه عثمانی های حاکم قرار داشتهاند. قدرتمندان گیتی با طرح پیشنهادهایی مبنی بر ارائه استقلال به این اقلیتها و قومیتها پس از فروپاشی احتمالی عثمانی توانستند زمینه نظر مساعد آنها در این باره را جلب کنند. در این میان برخی از جوانان ارمنی که فرصت را برای اعتراض به سالیان طولانی تبعیض مذهبی و نژادی مساعد یافته بودند دست به اقداماتی زدند که نهایتاً و در سالهای پایانی حکمرانی عثمانی و ابتدای شکلگیری حکومت ترکان جوان به جنگ خونینی میان ترکها و ارمنیها منجر شد.
هنگامی که در تابستان ۱۹۱۴ میلادی آتش جنگ جهانی اول شعلهور و توجه اروپاییان به رویدادهای جنگ معطوف شد، دولت وقت عثمانی فرصتی مناسب یافت تا مسأله اقلیتهای مسیحی خصوصاً ارمنیان را برای همیشه حل کند. سه نفر از رهبران اصلی این جریان به نامهای «محمد طلعت پاشا» وزیر اعظم وقت عثمانی، «اسماعیل انور پاشا» وزیر جنگ و «احمد جمال پاشا» وزیر دریاداری که در رأس امور قرار گرفتند از اندیشههای نژادپرستانه استفاده میکردند و انهدام کامل نژاد ارمنی به دست این کمیته و بویژه سه شخص فوق به شکلی دقیق و محرمانه برنامهریزی شد....
پنجشنبه ۶ اردیبهشت ۱۳۹۷
در طول یک سده پایانی حکومت عثمانی، دشمنان این امپراطوری با تمرکز بر موضوع قومیتهای مختلف تحت حاکمیت آن، سعی کردند زمینه استیصال تُرکهای حاکم بر سراسر این امپراطوری را فراهم آورند. آشوریها، ارمنیها، عربهای مسلمان، یهودیها، کُردها، یونانیها، علویها و سایر اقوام، در طول قرنها از قدرت به دور مانده و زیر سایه عثمانی های حاکم قرار داشتهاند. قدرتمندان گیتی با طرح پیشنهادهایی مبنی بر ارائه استقلال به این اقلیتها و قومیتها پس از فروپاشی احتمالی عثمانی توانستند زمینه نظر مساعد آنها در این باره را جلب کنند. در این میان برخی از جوانان ارمنی که فرصت را برای اعتراض به سالیان طولانی تبعیض مذهبی و نژادی مساعد یافته بودند دست به اقداماتی زدند که نهایتاً و در سالهای پایانی حکمرانی عثمانی و ابتدای شکلگیری حکومت ترکان جوان به جنگ خونینی میان ترکها و ارمنیها منجر شد.
هنگامی که در تابستان ۱۹۱۴ میلادی آتش جنگ جهانی اول شعلهور و توجه اروپاییان به رویدادهای جنگ معطوف شد، دولت وقت عثمانی فرصتی مناسب یافت تا مسأله اقلیتهای مسیحی خصوصاً ارمنیان را برای همیشه حل کند. سه نفر از رهبران اصلی این جریان به نامهای «محمد طلعت پاشا» وزیر اعظم وقت عثمانی، «اسماعیل انور پاشا» وزیر جنگ و «احمد جمال پاشا» وزیر دریاداری که در رأس امور قرار گرفتند از اندیشههای نژادپرستانه استفاده میکردند و انهدام کامل نژاد ارمنی به دست این کمیته و بویژه سه شخص فوق به شکلی دقیق و محرمانه برنامهریزی شد.
«اسمائیل رائین» مورخ و محقق ایرانی در کتاب قتل عام ارمنیان در خصوص طرح و برنامه ترکهای جوان چنین مینویسد: «این برنامه جز قلع و قمع مسیحیان امپراطوری عثمانی چیز دیگری نبود، زیرا جنگ موجب شده بود تا همان کنترل بسیار جزئی هم که قبلاً توسط دولتهای اروپایی در زمینه حمایت از آنها وجود داشت موقتاً برطرف شود و دولت عثمانی از زیر بار آن رهایی یابد.»
همچنین «آرنولد جی توین بی» مورخ انگلیسی در کتاب خود تحت عنوان کشتار یک ملت درباره مقدمات طرح و برنامه ترکهای جوان در خصوص نابودی ملت ارمنی چنین مینویسد: «ظاهراً این طرح و برنامه در نهایت پنهانکاری، هوشمندانه و از مدتها پیش صورت گرفته است، زیرا تردیدی نیست که اجرای چنین طرحی قطعاً با عکسالعمل و مقاومت متشکل یا پراکنده ارمنیان مواجه میشد. از اینرو باید ترتیبی داده میشد، که احتمال هرگونه مقاومتی از میان برود یعنی همه نیروهایی که میتوانند به مقاومت بپردازند فلج شوند و این نیرو در وهله اول روشنفکران و در وهله دوم مردان جوان را شامل میشدند.»
دولت ترکهای جوان، برنامه خود را از اواخر سال ۱۹۱۴ آغاز کردند. اوایل، کشتارها بهصورت سری و مخفی انجام میگرفت. حکومت به بهانه جمعآوری سرباز و کارگر برای ساخت راهآهن، مردان بین ۱۵ تا ۵۲ ساله را به بهانه اعزام به جبهههای نبرد به ارتش فراخواند سپس با خلع سلاح، آنها را گروه گروه و بهطور مجزا از بین برد. هدف از اتخاذ چنین تصمیمی قبل از هر چیز این بود که سلاحهای جنگی از دست ارمنیان خارج شود تا ارمنیان قادر به مقاومت نباشند. این فشار تا حدی بود که ارمنیان از ترس تفتیش مأموران به قیمت گزاف از آشنایان یا همسایگان خود اسلحه خریدند و به مأموران ترک دادند. جمال پاشا وزیر دریاداری و یکی از عاملان اصلی وقوع این کشتار در نشریه ولایات منتشره ۱۹۱۵ به این نکته اعتراف کرده و مینویسد: «به ارامنه فشار زیادی وارد شد، بهطوری که آنها ناچار شدند از ترکها و چرکسها اسلحه خریده و به مأموران دولتی تحویل دهند.»
ترکان جوان پس از خلع سلاح و از بین بردن ساکنان ارمنی و مستعد برای مقاومت و جنگ، از بهار ۱۹۱۵ به کشتار آشکار و عمومی ساکنان ارمنی در ارمنستان غربی روی آوردند.
در شب ۲۴ آوریل ۱۹۱۵ حدود ۲۳۰۰ نفر از رهبران، نویسندگان، اندیشمندان، هنرمندان و سیاستمداران ارمنی در استانبول دستگیر شدند و پس از انتقال به کشتارگاهها به طرز فجیعی به قتل رسیدند. طلعت پاشا خود در برابر یک دیپلمات آلمانی که در این مورد از او سؤال کرده بود، پاسخ میدهد که:
«البته در میان دستگیرشدگان خیلیها کاملاً بیگناه بودند.»(۱) همچنین در همان روز حدود ۵۰۰۰ نفر از ارامنه بیدفاع در استانبول به قتل رسیدند و این سرآغاز قتل عام ارمنیان بود. سپس مردانی را که بهعنوان سرباز در پشت جبهه به بیگاری کشیده شده بودند، گروه گروه به قتل رساندند. بدین ترتیب، دیگر هیچ مانعی بر سر راه ترکان جوان برای اجرای مقاصد خود وجود نداشت.
سپس حکومت ترکهای جوان برنامه نابودی ملت ارمنی را تحت عنوان تغییر مکان و مهاجرت اجباری عملی ساختند. در بهار همان سال فرمان تغییر مکان عمومی ارمنیان به بیابانهای بینالنهرین و سوریه صادر شد.
هفتم مه ۱۹۱۵ دولت عثمانی قانون تبعید ارمنیان به موصل و سوریه را منتشر کرد. مأموران دولت، ساکنان شهرها و روستاهای ارمنی نشین را مجبور به تخلیه کرده و به آنها گفته میشد که چون در منطقه جنگی قرار دارند میبایست به جاهای امن تری منتقل شوند. آنها حتی فرصت نمیدادند که ارمنیان غذا و لوازم ضروری را با خود بردارند. آنان دستههای ارمنی را که بیشترشان زنان، کودکان و سالخوردگان تشکیل میدادند، به طرف صحرای مرکزی سوریه درمنطقه دیرالزور در نزدیکی شهر حلب هدایت میکردند؛ جایی که در زیر آفتاب سوزان از گرسنگی و تشنگی جان میدادند.
مأموران عثمانی در ترابوزان واقع در ساحل جنوبی دریای سیاه، روش آسان تری را برای نابودی ارمنیان به اجرا گذاشتند. آنها ارمنیان را سوار قایق کرده و در دریای سیاه به دریا ریخته و غرق میکردند. در بعضی از شهرهای ساحلی دریای سیاه و همچنین درشهر وان از این روش برای کشتار استفاده میشد.
این مرحله اول بود، که در عین حال راه را برای اجرای مرحله دوم هموار میساخت و امکان هرگونه مقاومت را در مورد مرحله دوم که به مراتب دامنه دارتر و استادانهتر بود مرتفع میساخت. در این مرحله هدف پیرزنان، پیرمردان و کودکانی که بقیه جامعه ارمنیان را تشکیل میدادند، بود. ژاندارمها یک هفته وقت تعیین میکردند که آنها از خانه و کاشانه خود خارج شده و ترک وطن کنند. در حالی که منازل و اموالشان میبایست به عثمانیها منتقل شود.
خروج اجباری آخرین قشر جامعه ارمنیان در اول ژوئن ۱۹۱۵ انجام گرفت. کلیه آبادیها و همچنین بیشتر از سه چهارم شهرها از ساکنان ارمنی تخلیه شده بود. کلیه این فجایع برنامهریزی شده بدون هیچ گونه انگیزه و دلیلی بر ارمنیان ارمنستان غربی نازل شد. دولت عثمانی بعدها در مورد این وقایع این گونه پاسخ دادند: «ما در جنگ بودیم، برای بقای خودمان میجنگیدیم. ارمنیان به پیروزی دشمنان ما دل بسته بودند و توطئه میکردند، تا آنها پیروزی را میسر سازند. آنها در منطقهای جنگی در کمال آزادی دست به خیانت میزدند و ما ناچار بودیم علیه آنها با انضباط نظامی رفتار کنیم.» ولی چنین توجیهاتی کاملاً با حقایق مغایرت دارد، زیرا ارمنیان در مناطق جنگی سکونت نداشتند و هیچ یک از شهرها و روستاهای ارمنی نشین که آنها به طرزی دقیق و طبق برنامه از آنجا به سوی مرگ تبعید میشدند به هیچ وجه به مقر و جبهههای جنگ جهانی اول نزدیک نبود. آنها همگی در داخل ارمنستان غربی یا آناتولی بودند که از جبهه قفقاز و از بغاز داردانل کاملاً دور بود. امکان تشریک مساعی مورد ادعای ترکهای جوان با قوای متفقین وجود نداشت و به همین ترتیب این امکان که خود ارمنیان علم طغیان برافرازند دور از ذهن بود زیرا دارای جامعه متشکل و متمرکز نبودند و در کشور پهناور عثمانی بهصورت گروههای کوچک و پراکنده بسر میبردند. از طرفی نباید این نکته را فراموش کرد که اکثر ارمنیان در امپراطوری عثمانی صنعتگر، بانکدار، آرشیتکت، نویسنده و... بودند و قدرت نظامی نداشتند.(۲)
اقدامات دولت ترکهای جوان در تبعید و کشتار دهها هزار خانواده ارمنی با وجود تلاشهای آنان در پنهان نگاه داشتن وقایع از نظرها، پنهان نماند و به خارج نشر کرد. چنانچه روز بیست و چهارم ماه مه ۱۹۱۵ دول متفق (فرانسه، روسیه، انگلستان) اعلامیهای در این خصوص صادر کردند که در این اعلامیه گفته شد: «از حدود یک ماه پیش ترکها مبادرت به قتل عام ارمنیان کردهاند، کشتارهایی از این دست در اواسط ماه آوریل در ارزروم، بیتلیس، موش، ساسون، زیتون و سراسر سیلیسی بوقوع پیوست. ساکنان حدود یکصد روستای حومه شهر وان به قتل رسیدند و محلههای ارمنی نشین وان توسط عثمانیها محاصره شده است. همچنین موازی با این اقدامات دولت دست به اقدامات خشونتآمیز علیه ارمنیان استانبول زده است. در برابر این جنایات جدید ترکیه علیه بشریت و تمدن دول متفق علناً به اطلاع باب عالی میرساند که از نظر ایشان کلیه اعضای دولت ترکیه و همچنین کارمندانی که در این کشتارها دست داشتهاند مقصر شناخته میشوند.»
«هنری مورگنتاو» سفیر وقت ایالات متحده امریکا در خاطرات خود در خصوص ملاقاتش با طلعت پاشا که برای پاسخگویی در خصوص کمکهای مالی غرب به ارمنیان، فراخوانده شده بود مینویسد: «طلعت پاشا با قساوت و سنگدلی از من پرسید دلیل اینکه شما به این افراد توجه نشان میدهید چیست و چرا این پولها را به ما نمیدهید؟
گفتم کدام پول؟
طلعت گفت: پولی را که تلگرافی از امریکا برای شما فرستادهاند تا به ارمنیان بدهید. شما باید این پول را به ما ترکها بدهید تا به مصرف بهتری برسانیم.»
مورگنتاو در بخش دیگری از ملاقات خود با طلعت پاشا مینویسد: «طلعت با پوزخند خطاب به من گفت: من و شما باید یک روز بنشینیم و درباره مسأله ارمنیان بهطور کلی با هم صحبت کنیم. بعد زیر لبی اضافه کرد ولی آن روز هرگز نخواهد آمد. بعد دوباره از من پرسید من نمیفهمم دلیل شما از حمایت ارمنیان چیست آنها خائن هستند و ما مجبوریم مسأله آنها را حل کنیم. من در این لحظه گفتم فرض کنیم چند ارمنی به شما خیانت کرده باشند، این دلیل نمیشود که شما نسل آنها را از بین ببرید و زنان و کودکان آنها را زجر دهید که طلعت گفت: این اجتنابناپذیر است و دلیل آوردن ما هم بیهوده است. ما هم اینک سه چهارم ارمنیان را از پای درآوردهایم. در حال حاضر نه در وان نه در ارزروم و نه در بیتلیس دیگر یک ارمنی هم وجود ندارد.»
مورگنتاو که در اثر مشاهدات خود از فجایع روی داده بر ارمنیان و بیاثر ماندن مذاکراتش با مقامات عثمانی درمانده شده بود استعفای خود را از دولت امریکا خواستار میشود و در سال ۱۹۱۶ به ایالات متحده امریکا بازمیگردد. او قبل از ترک پایتخت عثمانی یکبار دیگر با طلعت پاشا روبهرو میشود و ضمن گفتوگوهای جاری هنگامی که دوباره مسأله ارمنیان را پیش میکشد چهره طلعت پاشا برافروخته شده و با ناراحتی پاسخ میدهد: «چه فایده دارد باز هم از آنها صحبت کنیم و بعد در حالی که دستش را تکان میدهد اضافه میکند ما آنها را از بین بردیم و تمام شد.»
ناگفته نگذاریم که کشتار ارمنیان با انعکاس وسیعی که در اروپا داشت، سرانجام آلمان دوست و متحد ترکیه نیز از دولت عثمانی خواست در سیاست خود نسبت به ارمنیان تجدید نظر کند. این درخواست موجب شد تا دولت ترکیه در ماه آگوست برنامه کشتار و تبعید اجباری را بهطور موقت متوقف سازد؛ اما پس از یک مدت بسیار کوتاه ادامه یافت. با وجود پرده پوشیها، کتمان کاریها و ظاهرسازیهای دولت عثمانی کشتار ارامنه در خفا همچنان بهطور سیستماتیک ادامه داشت. کشتار و تبعید نه تنها ادامه یافت بلکه بهشدت آن نیز افزوده شد. گواه این مدعا، تلگرامهای محرمانهای است که طلعت پاشا بهعنوان وزیر داخله در تاریخ ۹ و ۱۵ سپتامبر ۱۹۱۵ خطاب به والی حلب با این مضمون ارسال میدارد:.
تلگراف ۹ سپتامبر ۱۹۱۵
«تمام حقوق ارمنیان برای زندگی و کار در خاک ترکیه کاملاً لغو اعلام میگردد و در قلمرو خاک ترکیه، دولت تمام مسئولیتها را میپذیرد و دستور داده شده است که حتی به نوزادان در گهواره نیز رحم نشود.»
تلگراف ۱۵ سپتامبر ۱۹۱۵
«همانطور که قبلاً به اطلاع شما رسیده است دولت طبق دستور کمیته قصد دارد نسل ارمنیان ساکن ترکیه را کاملاً ریشهکن سازد. از اینرو افرادی که درمقابل این دستور سرپیچی کنند، از خدمت دولت اخراج خواهند شد. بدون استثنا قائل شدن برای زنان، کودکان و معلولان و بدون گوش دادن به ندای وجدان باید به موجودیت ارمنیان پایان داده شود. (۳)
منابع:
۱-ژی لاپسیوس پتسدام - کتاب آلمان و ارامنه /۲-همان ۳- آ.آندونیان- اسناد رسمی پیرامون کشتار ارامنه - پاریس ۱۹۲۰
نظر شما
سایر مطالب
در تکاپوی ترسیم هویت ایرانی؛
دواخانه شورین! اصلاح قانون اساسی و انحلال سلطنت قاجار
تخته قاپوی عشایر
«مراد اریه» پدر کاشی و سرامیک ایران
فایدۀ تاریخ (تاریخ در ترازو)
دکتر کاظم خسروشاهی کارآفرینی از نسل ایران سازان
تاریخ آلترناتیو؛ ضرورت ها و ملاحظات
شورش های دهقانی؛ زمینه ساز نهضت فراگیر جنگل شدند!
«حسن نفیسی»؛ دولتمردی سخاوتمند در ایراد اتهام به رقیبان!
روایت تاریخ به انتخاب مورخ به سبک کلایدسکوپ