دیدگاه فرنان برودل درباره کتاب تالیفی خود«تاریخ سرمایه داری و حیات مادی»

تاریخ اقتصادی

دکتر عیسی عبدی
در آن دوران، ما با جهان های اقتصادی روبرو بودیم که با اقتصاد جهانی امروز متفاوت است. اصطلاح امروز economie mondial ,به معنی اقتصاد جهانی معنای دیگری دارد و معادل المانی آن weltwirschaft دارای ایهام است چون هم به معنی اقتصاد جهانی است و هم جهان اقتصادی.مثل شیوه های تولید سرمایه داری معمولا در کانون آن قرار داشتند...

یکشنبه ۱۳ فروردین ۱۳۹۶
فرنان برودل سه جلد کتاب خود با عنوان تاریخ تاریخ سرمایه داری و حیات مادی ( civilisations matérielles ,économies et capitalisme)را در قالب زمان بلند مورد بررسی قرار داده و آن را به سه طبقه یک ساختمان تشبیه می کند. وی به حیات مادی ، اقتصاد و در نهایت به سرمایه داری در کلیت آن می پردازد و اعتقاد دارد که تاریخ پژوهی وی دارای اسلوب خاص خود است و می افزاید تنها با مطالعه پیدایش سرمایه داری و مکانیسم بلند مدت آن می توان روش کار او را درک کرد. وی در جلد اول از سرمایه داری نامی نبرده است و می گوید:«در جلد اول تاریخ سرمایه داری،از سرمایه داری و مکانیسم آن خبری نیست ،من از این اصطلاح ذکری به طور خاص به عمل نیاورده ام،یعنی من به زندگی روزمره و امور عادی پرداخته ام و کاپیتالیسم مورد توجه ام نبوده است.جلد اول ساختار زندگی روزمره است که به امور تکراری، عادتها، پوشاک، خوراک ، افزارمندی،پول،و....مربوط می شود.
در واقع از چیزهایی سخن گفته ام که سرمایه داری در شکل دهی یا پیدایش آنها مسئولیتی ندارد. در جلد دوم به پدیده ها به طور عمودی پرداخته ام یعنی سعی کرده ام که بازی ها و مکانیسم اقتصاد بازار را از بالا-پایین ترسیم کنم یعنی در واقع در رأس زندگی روزمره یا ساختار زندگی هر روز مردم،سیستم اقتصاد بازار قرار دارد که از بالا بر پایین شعاع می افکند و در مناسبات زندگی جامعه کارکرد پیدا می کند.من در این جلد کتابم به بازار،بوتیک،نمایشگاه ها،بورس،بانک،صرافی ها و انچه که در اقتصاد بازار جریان دارد پرداخته ام .مردم با شکل سطحی سرمایه داری، مواجه هستند و به ظاهر چیز پیچیده ای نمی بینند،اما در حقیقت،نظام پیچیده ای در ورای حیات جمعی انها قرار دارد که در زندگی روزمره شان ساده و قابل فهم شده است. بازی های سرمایه داری در رأس،دارای مکانیسمی پیچیده ،پیشرفته و در هم تنیده ،هستند که مردم در زندگی روزانه با آن به طور عمیق،درگیر نیستند.مردم با معادلات ساده،تعریف شده و به ظاهر عادی روبرو هستند و براحتی با مظاهر سرمایه داری ارتباط برقرار می کنند و حتی ممکن است ابهامی را هم احساس نکنند. در جلد سوم بر خلاف جلد دوم،من به پدیده های اجتماعی به طور افقی پرداخته ام. هر نظام یا مجموعه اقتصادی دارای یک کانون پویا یا حوزه مرکزی است که آثار خود را بر پیرامونش به طور افقی برجای می گذارد. در قرن هفدهم برای مثال ،این کانون پویا می توانست آمستردام و یا منطقه ای در انگلستان یا فرانسه باشد. در آن دوران، ما با جهان های اقتصادی روبرو بودیم که با اقتصاد جهانی امروز متفاوت است. اصطلاح امروز economie mondial ,به معنی اقتصاد جهانی معنای دیگری دارد و معادل المانی آن weltwirschaft دارای ایهام است چون هم به معنی اقتصاد جهانی است و هم جهان اقتصادی.مثل شیوه های تولید سرمایه داری معمولا در کانون آن قرار داشتند».(برودل در کتاب تاریخ سرمایه داری اصطلاح جدیدی با عنوان economies_monde وضع می کند تا نشان دهد جهان های خاص اقتصادی مورد نظر او با اقتصاد جهانی امروز متفاوت است.در ان جهان های خاص،روابط میان واحد های سیاسی مستقل مدنظر نیست بلکه آنچه مهم است فرآیندهای اقتصادی درون آن جهان هاست یعنی مجموعه روابط اقتصادی که درون یک کلیت اقتصادی مانند جهان اقتصادی مدیترانه.....برقرار بوده است
نظر شما