به مناسبت روز حافظ

شاعر معلم؛ شاعر مورخ

دکتر محمد حسین فروغی
مروز بیستم مهر و روز حافظ است. حافظ (۷۹۲-۷۲۶ق) از سخنوران بزرگ ایران و یکی از چهار شاعر برتر ایران زمین است که امروز آوازه اش از مرزها گذشته و قلب های فراوانی را به خود متمایل کرده است. حافظ از عارفان مشهور قرن هشتم است. آن قدر به شیراز دل بسته بود و خود را شیرازی می دانست که در اشعار خود شیراز را از هند و اصفهان و یزد و سایر جاها برتر دانسته است. از زندگی حافظ اطلاعات کمی در دست است. می گویند اصالتا کازرونی بوده اما به یاد دارم تویسرکانی ها حافظ را اصالتا از تویسرکان می دانستند و اهل کوهپایه اصفهان نیز حافظ را همشهری خود می دانند....

پنجشنبه ۲۰ مهر ۱۳۹۶
چو بشنوی سخن اهل دل، مگو که خطاست
سخن شناس نه‌ای جان من، خطا این جاست
امروز بیستم مهر و روز حافظ است. حافظ (۷۹۲-۷۲۶ق) از سخنوران بزرگ ایران و یکی از چهار شاعر برتر ایران زمین است که امروز آوازه اش از مرزها گذشته و قلب های فراوانی را به خود متمایل کرده است. حافظ از عارفان مشهور قرن هشتم است. آن قدر به شیراز دل بسته بود و خود را شیرازی می دانست که در اشعار خود شیراز را از هند و اصفهان و یزد و سایر جاها برتر دانسته است. از زندگی حافظ اطلاعات کمی در دست است. می گویند اصالتا کازرونی بوده اما به یاد دارم تویسرکانی ها حافظ را اصالتا از تویسرکان می دانستند و اهل کوهپایه اصفهان نیز حافظ را همشهری خود می دانند.
امروز حافظ را یکی از چهار سخن سرای بزرگ فارسی زبان می دانیم. همواره برای من سوال بوده است که از این چهار سخن سرا چرا یکی(فردوسی) در قرن چهارم و دو دیگر(مولوی و سعدی) در قرن هفتم و حافظ در قرن هشتم آمده اند. اصلا حافظ فقط پنجاه سال بعد از سعدی آمد. به عبارت دیگر رمز نزدیکی زمان حافظ ، مولانا و سعدی در چیست؟ به گمان من باید رمز این موضوع را از متن اشعار ایشان دریافت. به صورت رسمی می توان این سه شاعر اخیر را معلم دانست و فردوسی را مورخ .سوال اصلی من این است که چرا این سه شاعر معلم اند؟ بی گمان جامعه نیازمند معلم بوده است که این سخن سرایان ظهور کرده اند و در عصر فردوسی جامعه به شخصی مانند فردوسی نیازمند بوده است تا هویت برباد رفته را بازیابی کند. در قرون هفتم و هشتم هم اخلاق از جامعه برباد رفته بود که این سه معلم توانا ظاهر شده اند.
گاهی از خودم می پرسم کدامیک از این شعرا امروز مورد توجه بیشتری هستند؟ اگر از میان مردم آمار بگیریم که از میان این چهار شاعر به کدام دلبسته تر هستید حافظ را در مرتبه اول توجه دارند. حال چرا حافظ ؟ در شعر حافظ چه رمزهایی هست؟ در شعر حافظ انتقاد موج می زند. حافظ را می تواند انتقاد کننده ای بزرگ به حساب آورد که شعرش ریاکاری و تزویر را به باد انتقاد گرفته است. به این بیت ها توجه کنید:
واعظان کاین جلوه در محراب و منبر می کنند
چون به خلوت می روند آن کار دیگر می کنند
فقیه مدرسه دی مست بود و فتوی داد
که می حرام ولی به ز مال اوقاف است
حافظ امروز سخت مورد توجه ماست و کمتر کسی هست که این ابیات مذکور را از بر نداشته باشد. اگر از حافظ بپرسیم چرا امروز شعر تو با اقبال مردم ایران روبروست به ما خواهد گفت:
راست چون سوسن و گل از اثر صحبت پاک
بر زبان بود مرا آن چه تو را در دل بود
واقعیتی که من از رمز توجه مردم به شعر حافظ دریافته ام تلخ است. به گمان من امروز روزگار ما از جهت اخلاقیات و ریاکاری شباهت فراوانی به روزگار حافظ دارد از این رو شعر حافظ را به نوعی زبان حال خود می دانند. امروز با فریدون در باره حافظ صحبت می کردم. می گفت حافظ پنجاه سال بعد از سعدی آمده بود. در گلستان درویشان چه مقامی دارند که یکی از ابواب گلستان را هم در برگرفته اما حافظ خود را «رند» می خواند. در دوران قبل از حافظ الواط و اوباش را «رند» می گفتند ولی با شعر حافظ معنی «رند» هم عوض شد. از زمان او به بعد رند منتقد به حساب آمد و شکل مثبتی یافت که تاکنون نیز همچنان است.حافظ رند را در شعر خود به معنای کسی که خلاف جهت جریان و افکار نادرست جامعه اش عمل می کند می اورد. فریدون می گفت حافظ یک اصلاح طلب واقعی و منتقد بزرگ است که از زمان خود تاکنون حکومت کرده است و راست هم می گفت چون خودش گفته است:
بر سر تربت ما چون گذری همت خواه
که زیارتگه رندان جهان خواهد شد.
و بعد از وفات تربت ما در زمین مجوی
در سینه های مردم عاشق مزار ماست
نظر شما