نقد، ارزیابی و آسیبهای مراکز آرشیوی در ایران

در گفتگوی شبانه گروه تلگرامی «جامعه علمی تاریخ پژوهان ایران» مطرح شد

سیدسعید میرمحمدصادق، دکتری تاریخ
دکتر میرمحمدصادق در پی پرسشی از دکتر مجید تفرشی درباب مسائل سازمان های آرشیوی که در گروه تلگرامی «جامعه علمی تاریخ پژوهان ایران» طرح شد، یادداشت زیر را در اختیار «مورخان» قرار دادند که تقدیم مخاطبان گرامی و مسوولان ارجمند قرار می گیرد....

سه‌شنبه ۱۶ خرداد ۱۳۹۶
چندی پیش، وقتی غم نامه ای از آقای دکتر صالحی و روند دریافت اسناد خواندم، احساس کردم، هنوز حساسیت های پژوهش در حوزه سند در بسیاری از مراکز آرشیوی ما درک نشده است. لذا با بررسی که کردم به نتایج ذیل رسیدم:
نخست) سازمان های نگهدارنده اسناد آرشیوی:
امروزه مراکز مهم آرشیوی در ایران - که می توانند آرشیوهایشان را برای پژوهش در اختیار پژوهشگران قرار دهند - بسیار اندک هستند. در میان این سازمان ها انسجام ملی هم دیده نمی شود که اگر سازمان و وزارتخانه ای توان خدمات اسنادی ندارند، بیاید اسناد خود را در اختیار سازمان اسناد ملی قرار دهد، سازمان اسناد ملی هم البته برنامه جامعی در این باره ندارد.
دوم) چرخه ناقص اداری:
کافی است در ایران یک برگ سند بخواهیم، چرخه اداری پرسش ها و پاسخ ها (سنگ اندازی ها) شروع می شود:
۱. معرفی نامه دارید؟ برای چی روی این موضوع کار می کنید؟ برای کی کار می کنید؟ کجا چاپ می شود؟ اسم مرکز ما کجای کار می آید؟ اگر قرار است اسناد ما کار شود ما باید کار را ببینیم و تایید کنیم و ...
۲. شورای نفایس موافقت نکرد، پرونده اش فعلا در دستور کار نیست، با این تعداد سند موافقت نشد، از فلان تعداد سند درخواستی فقط فلان تعداد موافقت شده آن هم ما انتخاب می کنیم، باید تعهد بدید که کار چاپ شد، فلان تعداد نسخه بما بدهید و ...
۳. اسناد ما هنوز فهرست نشده، تا فهرست نشود نمی توانیم در اختیار شما قرار دهیم، سند را فقط می توانید بخوانید و یادداشت بردارید و ...
سوم) فهرست نشدن اسناد:
حال با همه مشقت، پژوهشگر باید، خود با هزار مشقت بفهمد که در این مرکز آرشیوی درباره موضوعی که کار می کند، فلان تعداد سند دارد، آن هم به نوعی با رمل و اسطرلاب و حدس و گمان و پیگری؛ چون بسیاری از مراکز آرشیوی هنوز فهرست مختصر و یا جامع اسناد خود را منتشر نکردند و حتی در اینترنت هم قرار ندادند و نه خود می دانند که چه دارند و نه می گذارند که دیگران بدانند که چه چیزهایی هست.
چهارم) تنوع رفتارهای مدیریتی:
به همه این ها، تنوع رفتارهای مدیریتی و تغییرات اداری را هم بیفزایید و بی پولی سازمان ها را هم چاشنی آن کنید، مشخص می شود که باید چه رنجی کشید تا پژوهشی درباره اسناد انجام شود. در این باره پرسش هایی هم مطرح است:
آیا مدیران مراکز اسنادی در ایران وقوف کامل به کار سند پژوهی دارند؟ هرچند که خوشبختانه مدیران برخی از مراکز اسنادی دانش آموخته تاریخ هستند، اما بعید می دانم که چنین حساسیتی باشد، چرا که دست کم اگر حساسیتی در این باره بود، ما این قدر برای دریافت اسناد با چالش مواجه نمی شدیم؟
آیا مدیران مراکز اسنادی ایران، دغدغه این کار را دارند، یا فقط پست سازمانی است که خالی مانده و به نوعی باید پر شود. با توجه اندک فعالیت هایی که دیده می شود و نیز نداشتن چشم اندازهای سند پژوهی و خدمات آرشیوی در این نوع مراکز مشخص می شود که دغدغه مدیریتی هم نیست.
آیا نیروهای زبده سند پژوه و فهرست نویس اسناد در این سازمان ها وجود دارند؟ با توجه به نوع خدماتی که داده می شود، این هم جزو محالات باید برشمرد، به ویژه کافی است پژوهشگری از مرکزی به دلیل همکاری نکردن، ایرادی بگیرد، بلافاصله پاسخ غیر مستند و غیر علمی که می دهند، مشخص می کند که تا چه اندازه این مراکز فقر کارشناسان خبره دارد.

پنجم) نداشتن چشم انداز سند پژوهی:
امروزه نه دانشگاه ها و مراکز پژوهشی و نه مراکز آرشیوی، برنامه و چشم انداز کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت از سند پژوهی ارائه می دهند. نوعی روزمره گی حاکم است.
ششم) کتاب های اسنادی:
چند سالی است که باچاپ کتاب های سند پژوهی، با نویسندگان و پژوهشگران گوناگونی آشنا می شویم. اما چاپ کتاب ها، به ویژه کتاب هایی که با عنوان گزیده اسناد چاپ می شود، پژوهشگران تاریخ را با نوعی محدویت مواجه می کند. محدودیت از این وجه که ما باید براساس سلیقه سند پژوه به برخی موضوعات ورود کنیم و حتی نمی دانیم شیوه انتخاب سند پژوه برای گزینش اسناد چیست. برای همین این نوع کتاب ها، آسیب جدی همراه خود دارند.
البته استثنائاتی هم در این حوزه هست، مثل کارهای استاد ایرج افشار که هرگاه سند یا مجموعه اسنادی به دست می آورد، یا همه خوانده می شد و یا به صورت عکسی چاپ می کردند.
به نظرم یکی از کارهای الگوی سند پژوهی اسناد مهد علیا کار ماندگار دکتر عبدالحسین نوایی است، که براساس یک موضوع، همه اسناد مربوط را از مراکز آرشیوی در کتابش جمع آوری و تحلیل کرده است.
هفتم) تفاوت ما با آرشیوهای غربی:
اما در فرنگ و کشورهای متمدن، اگر سندی در آرشیوهایشان هست بیشترشان فهرست شده و فهرست ها در دسترس است، اگر قرار باشد ارائه شود، ارائه می شود و اگر سطح دسترسی داشته باشد، اعلام شده، اگر قرار است ندهند می گویند تا چه سالی نمی دهند و ...، یعنی پژوهشگر از ابتدای کار تکلیفش با کار و حوزه پژوهشش مشخص است
منبع: اختصاصی مورخان
نظر شما