در طول تاریخ، زنان همواره وظیفه حفظ و حراست از خانواده را در برابر انواع مشکلات، ازجمله بیماریها، برعهده داشتهاند. شواهد تاریخی نشان میدهد زنان در طب نقش ارزندهای ایفا کردهاند. شاید مهمترین شاخه طب که تا قرنها بهصورت انحصاری در اختیار زنان باقی ماند، مسائل مربوط به بارداری و تولد بود. ازجمله کارهایی که زنان در آن به مفهوم امروزی اشتغال داشتهاند، قابلگی است که به نام «ماماچه» از آن یاد میشود. برخی از کحالان زن نیز به علت مهارت خود شهرتی به هم زدهاند. اولین و اصیلترین طبیبان تاریخ بشر درواقع زنها بودهاند. بریفودر اینمورد مینویسد: «رابطه زنان با امر کشت و زرع و جستوجوی گیاهان و ریشههای خوردنی باعث تخصص در علم گیاهشناسی شد که در بین اقوام بدوی دامنهای گسترده دارد. آنها با خواص نباتات آشنا شدند و بدین گونه اولین طبیبان تاریخ گردیدند.» او ادامه میدهد کلمه طبابت در اصل به معنای «دانش» یا عقل و حکمتِ «عاقله زنان» است. ویل دورانت معتقد است نخستین بار، زنان در جوامع اولیه به کار طبابت پرداختند: «چون سر و کار زنان ابتدا با زمین بوده، از گیاهان اطلاعات فراوانی به دست آورده و توانستهاند فن پزشکی را ترقی دهند و آن را از کسب و پیشه ساحری کاهنان ممتاز سازند. از دورترین زمانها، از زمانی که هنوز از حافظه ما خارج نشده، همیشه زن بوده که بیماران را پرستاری میکرده است. انسان اولیه آنگاه به پزشک مرد و پیشوای مذهبی مراجعه میکرد که زن در انجام وظیفه خود دچار شکست میشد و از معالجه نتیجه نمیگرفت.» به نظر میرسد علاقه زنان به مقوله طبابت و پزشکی، تنها به دلیل انجام پرستاری از مردان و پرداختن به حرفه مامایی نباشد، بلکه ورود زنان به حیطه مسائل درمانی، ناشی از آشنایی آنها با گیاهان دارویی بوده است. آشنایی آنان به داروهای گیاهی که قدمتی دیرینه دارد باعث شده است به صورتی جدی زنان در این شاخه به حساب آورده نشوند، ازاینرو، گاهی نامهایی در مورد آنها بهکار میرود که در ظاهر نمایی ناپسند برای زن امروز دارد، اما نشاندهنده فعالیت زنان در طب است.
مدرسه قابلگی
در گذشته قابله یا ماما به زنی گفته میشد که بهصورت تجربی در کار زایمان زنان مهارت داشت و در زاییدن طفل به آنها کمک میکرد. قابلهها در سایر امور مربوط به بیماریهای زنان مانند سقط جنین و نازایی نیز مداخله میکردند. تا پیش از فراگیرشدن پزشکی نوین و ظهور ماماها در ایران، یعنی تا اوایل دوره پهلوی اول، قابلهها بهطور تقریبی تمامیامور مربوط به زایمان را برعهده داشتند؛ اما قدمت رشته مامایی در ایران به شکل آموزش عالی و آکادمیک، به سال ۱۲۹۷ شمسی برمیگردد. در سال ۱۲۹۷ اولین بیمارستان نسوان تهران با هزینه وزارت معارف تاسیس شد. این بیمارستان از قسمتهای طبی، جراحی، قابلگی و مطب عمومیتشکیل شده بود. در سال ۱۲۹۸ مدرسه قابلگی با ۱۰نفر شاگرد دارالمعلمات در این بیمارستان تاسیس شد و نصیرالدوله، وزیر فرهنگ، مدرسه فرانکوپرسان را به دارالمعلمات تبدیل کرد و دستور داد ۱۰ نفر از شاگردان این مدرسه، هفتهای ۳ روز در بیمارستان زنان، به قابلگی و درمان امراض مشغول شوند و این پایه آموزش مامایی بهصورت علمیدر ایران بود. بهاینترتیب، اولین آموزشگاه مامایی به نام مدرسه قابلگی با ۱۰ نفر شاگرد در بیمارستان بانوان سابق شهر تهران تاسیس شد. معلم مدرسه در ابتدا مادام فراسکینا، پزشک مریضخانه، بود. در آن موقع تعداد زنان باردار که برای وضع حمل به بیمارستان مراجعه میکردند بسیار اندک بود و فقط گاهی در مواقع زایمان غیرطبیعی، زائو را ناگزیر به بیمارستان میآوردند و با این وضع، هر ۱۵ تا ۲۰روز فقط یک زایمان انجام میشد. پس از مادام فراسکینا کمکم پزشکانی با تخصص زنان و زایمان بهایران آمدند و بهاین فکر افتادند تا زمینه گسترش این فن را در جایگاه یکی از شاخههای علم پزشکی فراهم آورند. سه نفر قابله اروپایی به نام دکتر درمس، دکتر پن و دکتر سرکیسیان به مرور در مریضخانه نسوان مشغول بهکار و تعلیم فن قابلگی را عهدهدار شدند. مدرسه قابلگی از مدارسی بود که از آن استقبال بیشتری شد. این مدرسه از سال ۱۳۰۵شروع به کار کرد و دختران با اتمام این مدرسه، هم میتوانستند در رشته پزشکی ادامه تحصیل دهند و هم در مریضخانه فعالیت کنند. در سال ۱۳۰۹ مریضخانه نسوان چندین دکتر زن داشت.تا سال ۱۳۰۵، مدرسه قابلگی آییننامه مدون و مخصوصی نداشت. دوره تحصیلات در حدود ۳سال و شرایط ورود نیز داشتن گواهینامه شش ساله ابتدایی و دانستن زبان فرانسه بود و بیشتر شاگردان و فارغالتحصیلان دارالمعلمات در این مدرسه تحصیل میکردند. در سال ۱۳۰۵، با توجه به آییننامه طب و داروسازی و قابلگی، شرط ورود به مدرسه قابلگی داشتن گواهینامه سه ساله اول متوسطه یا قبولی در آزمون مربوط و همچنین قبولی در امتحان دروس فیزیک و شیمیبه زبان فرانسه تعیین شد. در سال ۱۳۰۸ اولین آموزشگاه عالی مامایی با اعطای مدرک معادل لیسانس در یکی از شعب مدرسه طب آغاز به کار کرد. در سال ۱۳۰۹ آییننامه مخصوص مدرسه قابلگی از تصویب گذشت و این مدرسه که تا این تاریخ یکی از شعب مدرسه طب به شمار میرفت، تحت اداره صحیه کل مملکتی درآمد و شرط ورود نیز داشتن گواهینامه پنج ساله متوسطه دختران تعیین شد و برای تحصیلات قابلگی برنامهای وضع شد. سال ۱۳۱۳ دانشگاه تهران تاسیس و پس از چندی، دانشکده پزشکی آن نیز افتتاح شد. در سال ۱۳۱۹ بیمارستان زنان به دانشکده پزشکی ملحق شد.
مدرسه پرستاری
وجود سیستم کارآمد پرستاری و فعالیت پرستار دورهدیده، در مراحل مختلف درمان همواره شرط کافی بهحساب میآید و بهجرئت باید گفت بدون وجود سیستم پرستاری، نظام بهداشت و درمان ناقص و در عمل غیرکارآمد است. با جستوجو در منابع و اسناد و روزنامهها مشخص شد پیش از سال ۱۳۱۵، هیچ اثری از وجود آموزش منسجم و علمیپرستاری، دستکم در سیستم آموزش دولتــــــی، وجود نداشته است و پرستاران شاغل در مراکز درمانی بهطور عمده تجربه عملی و آموزش غیردانشگاهی داشتهاند. گروهی از پرستارانی هم که از آموزشهای علمیو نظری برخوردار بودند، در مدارس و بیمارستانهای مربوط به میسیونرهای خارجی، بهخصوص در شهرهایی همچون مشهد و تبریز، تحصیل کرده بودند. « اداره صحیهایران در آتیه چون سایر ممالک، شاید پرستاران لایق و تحصیلکرده برای سرکشی منازل اشخاص فقیر استخدام کند تا تعلیماتی در باب حفظ صحت و تندرستی به آنها بدهند و نیز اوضاع صحی مدارس و اطفال را معاینه کرده، از امراض مسری جلوگیری به عمل آید. علاوهبراین از وظایف جمعیت شیروخورشید است که پرستاران قابل استخدام کند تا در مواقع ضرورت از وجود آنها استفاده شود و چنانچه پرستار دارای خانواده شد، بهتر از سایران میتواند پرستاری و مراقبت نونهالان خود را عهدهدار شود.» بهدنبال توسعه در سیستم بهداشت و درمان و احساس نیاز مبرم به وجود پرستار تحصیلکرده و دورهدیده، هیئت دولت به فکر افتاد سیستم آموزش پرستاری را آکادمیک کند. به همین علت طبق تصویبنامه ۲۶شهریورمــــــاه ۱۳۱۵، هیئت وزیران مقرر کرد در سال تحصیلی ۱۳۱۵و۱۳۱۶ در تهران، مشهد و تبریز و در سال تحصیلی ۱۳۱۶و۱۳۱۷ در شیراز و اصفهان آموزشگاه پرستاری دایر شود. دوره آموزشگاههای پرستاری دو سال و شرط ورود بهاین موسسات به پایان رساندن سال سوم متوسطه بود. همچنین مقرر شد کلاس دوم آموزشگاههای ذکرشده در سال ۱۳۱۶ تاسیس و تکمیل شود. بهعلاوه هیئت وزیران در جلسه مورخ ۲۴خرداد۱۳۱۶ تصویب کرد برای ۵ آموزشگاه پرســــتاری کشور ۵خانـــــم پرستار تابعه آمریکا به مدت یکسال از یکمهر۱۳۱۶ بهصورت روزمزد استخدام شوند. به موجب تصویبنامه مورخ ۱۷آذر۱۳۱۶ هیئت وزیران، حقوق ۳تن از پرستاران اعزامیبه مشهد و تبریز و شیراز هرکدام در سال ۹هزار ریال و حقوق ۲نفر از آنان، در هر ماه یکهزار ریال مقرر شد.در جلسه مورخ ۲تیرماه۱۳۱۵ اساسنامه، در ۱۳مهرماه۱۳۱۶ برنامه دروس و در اردیبهشت۱۳۱۷ آییننامه امتحانات آموزشگاههای پرستاری را شورای عالی معارف تصویب کرد. البته خارج از سیستم دولتی، برخی از میسیونرهای خارجی در مدارس و بیمارستانها به آموزش پرستاری مشغول بودند؛ ولی این مسئله عمومیت نداشت. البته خودِ دولت هم مترصد اینگونه فرصتها بود که بخشی از وظایف آموزشی را به بخش خصوصی واگذار کند. چنانکه در ۱۲مهر۱۳۱۵ مجوز تاسیس آموزشگاه پرستاری ویژه اطفال در تهران را به خانم آواگل شاهباز داد. این فرد مدرک قابلگی داشت و درباره شیوه پرستاری از کودکان کتابی تالیف کرده بود.اما نکته جالب توجهاینکهاینگونه پرستاران با اقبال بیمارستانهای ایرانی روبهرو نمیشدند و بهطور معمول در بیمارستانهای خارجی مشغول بهکار میشدند. یکی از این پرستاران به نام ماریانهاراطون طوریاکیان شکوهنامه نوشت که چرا به من در تهران مجوز قابلگی نمیدهند و اظهار کرد که رونوشتِ مدارک من به پیوست آورده شده است.او شکوائیهای نوشت و سرانجام برحسب ماده سوم نظامنامه رسیدگی به دیپلم و مدارک تحصیلی صادر از مدارس خارجی، کمیسیونی تشکیل شد و چنین رای داد که براساس دیپلم گرفتهشده او فقط میتواند در زمینه قابلگی (زایمان طبیعی) کار کند.فرد دیگری به نام هما حاجیزاده نیز همین مشکل را داشت که با نامهنگاری فراوان به وزارت معارف، در تیر۱۳۱۲ کمیسیون رسیدگی به دیپلم و مدارک صادره از ممالک خارجه چنین رای داد که «او قابله است و فقط در زایمان طبیعی میتواند مداخله کند.»با بررسی اسناد این مسئله روشن میشود که حساسیت درباره سطح تحصیلات دانشجویان خارج از ایران مربوط به زمان حال نیست و از گذشته وجود داشته است. اینگونهکه دانشجویان بعد از اتمام تحصیلات در خارج از کشور اگر آزمونهای لازم را با موفقیت میگذراندند به کار گماشته میشدند.
کتابنامه
اسناد سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامیایران/ تاریخ تمدن، ویل دورانت(ج۱) مشرق زمین گاهواره تمدن، ترجمه احمدآرام/ انسان در عصر توحش، ئولین ریـــــد ، ترجمه محمـــــود عنایــــت/«تاثیر مدرنیسم بر سلامت عمومی و جغرافیای پزشکی بیماریهای واگیردار در ایران دوره رضاشاه»، مسعود کثیری، پایان نامـــــه دکتری رشتــــــــه تاریـــــــخ، ص۱۳۸تا۱۴۰ و ص۱۴۱تا۱۴۴.
بررسی تاریخ مامایی ایران بر پایه اسناد
مشارالیها در جستوجوی جواز قابلگی
سهشنبه ۱ مرداد ۱۳۹۸
نظر شما
سایر مطالب
در تکاپوی ترسیم هویت ایرانی؛
دواخانه شورین! اصلاح قانون اساسی و انحلال سلطنت قاجار
تخته قاپوی عشایر
«مراد اریه» پدر کاشی و سرامیک ایران
فایدۀ تاریخ (تاریخ در ترازو)
دکتر کاظم خسروشاهی کارآفرینی از نسل ایران سازان
تاریخ آلترناتیو؛ ضرورت ها و ملاحظات
شورش های دهقانی؛ زمینه ساز نهضت فراگیر جنگل شدند!
«حسن نفیسی»؛ دولتمردی سخاوتمند در ایراد اتهام به رقیبان!
روایت تاریخ به انتخاب مورخ به سبک کلایدسکوپ