در حادثه بزرگ مشروطیت ایران صحنه های مهیج و گوناگونی وجود دارد که در آن رجال و شخصیت ها و عناصر گوناگونی از طبقات مختلف به عرصه ظهور آمده، در حالیکه هر یک نقش های مؤثری در اوضاع روز بازی می کرده اند، یک اثر جاوید و نمایان نیز از خود و از افکار و اعمال خود در اذهان مردم و در تاریخ حیات سیاسی و اجتماعی کشور بر جای گذارده اند.
یکی از این شخصیت ها که وجودش تأثیر عمده در مشروطیت ایران داشته و برجستگی خاصی از او در این حادثه بزرگ تاریخی به نظر می رسد عبدالمجید میرزا عین الدوله است.
عین الدوله در سه دوره متمایز از تاریخ ایران دارای سه قیافه متغیر است: صدراعظم مقتدر زمان استبداد، دشمن شماره یک دوران انقلاب، و بعد از حصول مشروطه در حالی که نفوذ و احترام خود را همچنان حفظ کرده از گردانندگان بنام دولت مشروطه می شود!
چه سری در کار این پرورش یافته مکتب استبداد وجود داشته که در عین به کار بردن تمام قوای موجود در تمام دوران اعتلای قدرت حکومت مالک الرقابی علیه آزادی و حاکمیت ملی، معهذا پس از استقرار مشروطیت، همان عین الدوله نخست وزیر و وزیر دولت مشروطه می گردد و از مجریان عدالت، حامیان آزادی و تأمین کنندگان آسایش و حقوق خلق قلمداد می شود؟!
اینست نکته ای که از هر حیث شایان تأمل می باشد.
آیا عین الدوله مافوق عصر خود بوده؟ آیا نبوغ و کفایتی داشته که برتریت و کمال او را مسلم نموده، سروری و آقائی او را بر عامه تحمیل می کرده؟! یا آیا این سوء تشخیص و یا غبار فراموشی و اغماض بوده که جلو دید و سنجش عمومی را گرفته و مانع از اجرای قضاوت صحیح درباره این بازیگر صحنه های متضاد می شده است؟!
در غوغای عظیمی که آزاد مردانی همچون سید جمال الدین واعظ اصفهانی، سید عبدالله بهبهانی و سید محمد طباطبایی، و زورمندانی مانند محمدعلی شاه و امین السلطان و شیخ فضل الله، و حمیت مندانی از سید عبدالحمید طلبه گرفته تا هزاران مجاهد گمنام دیگر شهید راه حریت و رستاخیز ملی می شوند یا منعزل گشته و متواری می گردند؛ یکی چون عین الدوله که خود از بانیان برجسته انقلاب و مسبب اصلی چنان تحولات شگرفیست در پایان آن کشاکش مهیب همچنان صحیح و سالم بر جای می ماند و در رژیم جدید نیز با قدرت و احترام مصدر کار می گردد و سمت رهبری و راهنمائی ملک و ملت را پیدا می کند. به راستی راز بزرگ این امر عجیب چیست؟
رجالی که زندگی سیاسی آنها دارای برجستگی خاص است، نتیجه اعمال زمامداری آنها بطور کلی از دو صورت خدمت یا خیانت خارج نیست. و ملتی که درباره اینگونه رجال خود عکس العمل نشان نمی دهد و در صدد اجرای عدالت درباره آنها بر نمی آید، این عدم انفعال ممکنست ناشی از گذشت و فراموشی باشد ولی نمی تواند دلیل فقدان حس تمیز و یا عجز از درک حقیقت و واقعیت امور شناخته شود.
عین الدوله یک سمبل برجسته از یک رجل سیاسی است که در بیش از نیم قرن دورات فعالیت عمر طولانی خود همیشه تشنه جاه و مقام بوده و قریب یکربع قرن بر صدر امور سیاسی و اجتماعی ایران جای داشته است.
در جریان این مدت اغراض بیگانه و نوسانات اوضاع داخله گاهی او را خوب و خدمتگزار و زمانی وی را مقصر و مردود، گاهی اوقات محبوب و منشأ اثر و بعضی مواقع منفور و مضر معرفی نموده است.
اما خود او در طول دوره های مختلف زمامداری چگونه فکر می کرده، مقام و منصب را برای چه می خواسته، هدفش در کوران تلاش های مداوم سیاسی چه بوده و چه نفع و نتیجه ای از آن عاید ملک و ملت شده نکاتیست که از سیاهه عمر یک رجل سیاسی از لحاظ تأثیر آن در احوال عمومی یک ملت و مملکت شایان تأمل است.
در دوران پر آشوب انقلاب ایران همه جا نام عین الدوله به چشم می خورد و اصولاً تاریخ انقلاب مشروطیت ایران با نام عین الدوله عجین شده است.
این بانی انقلاب و خالق حوادث که در همه جا نام او بنام "عامل ظالم" یاد گردیده، با وجود اصالت این نسبت و با ایقان هر چه بیشتر این وجه تسمیه، معهذا وجود این ادعا مانع از وجوب این حق برای عین الدوله نیست که منحصراً بر اثر شدت عمل، خشونت، استبداد و حکومت زور و قلدری این فرزند خلف مواریث کهن و ظالمانه بوده که افکار و احساسات عمومی به غلیان آمد و موجبات دگرگونی جبری اوضاع فراهم گردید.
به این جهت عین الدوله حق بزرگی بر گردن انقلاب مشروطیت ایران دارد که مسبب اصلی و بانی عمده انقلاب ایرانست. بدون شبهه اگر عین الدوله آن اندازه پایمردی و لجاجت در ابراز دشمنی با آزادی و آزادی خواهی نمی داشت، و اگر آن اندازه عناد و کینه توزی نسبت به اصول عدالت و حاکمیت ملی ابراز نمی کرد، هرگز بذر آزادی خواهی بدان اندازه قوی در مزرع دلها افشانده نمی شد و نهال حکومت ملی و دموکراسی در شوره زار رژیم استبدادی ایران به بار نمی آمد. و این یک شانس بزرگ برای ملل محروم و معذبست که هیئت حاکمه آنها آنقدر در فساد و بدکاری افراط کنند تا موجبات قهری تغییر اوضاع هر چه زودتر فراهم آید.
از خصائص بارز شاهزاده عبدالمجید میرزا عین الدوله ایمان تزلزل ناپذیر نسبت به معتقدات و افکار خود است و در تمام دوران حیات هم تنها صفت مشخص او که باعث ارزش بخشیدن به شخصیت خاص وی گردیده همین صادق و صمیمی و وفادار ماندن به عقاید و استنباطات خویش بوده است.
او از آن مردان متلون المزاج و ارزان فروش نیست که در مقابل هر عمل و اظهاری بلغزد یا در برابر هر امر و اراده ای تسلیم بشود. سپر انداختن و سر فرود آوردن در مقابل نظریه مخالف در طریقت او کفر است و این عمل آلوده به خفت را هم هرگز "زرنگی" و "سیاست" نمی داند.
خیلی صریح و ساده به آنچه که عقیده دارد پای بند است و خیلی قرص و محکم از آنچه که دکترین خاص سیاسی و اجتماعی وی نامیده می شود دفاع می کند. مشی اش انعطاف ناپذیر و سلول های دماغش عوض نشدنیست. به همین جهت هم هست که خودخواهی ها، خویشتن پرستی ها و قلدرمنشی هایش ابهت دارد و استقامتش در انجام تمایلات و خواستهای خود دارای سطوت و صلابت است.
و حاجت به توضیح نیست که وجود اینگونه صفات و خصائل و ایقان چنین ایمان تزلزل ناپذیر در بازیگران صحنه سیاست و اجتماع یک ملت (اعم از خوب یا بد) موجب تحولات شدید و تغییر صفحات تاریخ حیات آن ملت می گردد.
عین الدوله در طول حیات سیاسی خود فراز و فرود زیادی را پشت سر گذاشت. وی که صدراعظم استبداد و رئیس الوزرای عصر مشروطه بود، قوی ترین کابینه دوره مشروطیت را تشکیل داد. او که در عصر استبداد مظهر شقاوت و بی رحمی بود، در حکومت مشروطه نیز برای حفظ قانون و احترام به دموکراسی و آزادی های فردی پیشرو بود. این مطلب دو پرسش را پیش روی ما می نهد:
۱- آیا رویکرد او نسبت به حکومت مشروطه تغییر کرده بود و او پیش از پیروزی مشروطه تنها به وظیفه خود در برابر آشوب ها عمل می کرد؟
۲- یا آیا این تغییر رویکرد تنها مبین هوش دیپلماتیک این سیاستمدار کهنه کار در راستای حفظ جان خویش یا ادامه حیات سیاسی خویش بوده است؟
به نظر می رسد تا حد زیادی پاسخ هر دوی این پرسش ها مثبت باشد. کارنامه سال های بعد عین الدوله در عهد احمد شاه قاجار نشان دهنده صداقت او در ارائه خدمات به حکومت مشروطه، اجرای وظایف در راستای حفظ حکومت مزبور و تأیید این مدعاست.
برگرفته از کتاب: عینالدوله و رژیم مشروطه تألیف مهدی داودی
گزینش متن: سید مهدی میری
نگاهی به شخصیت عبدالمجیدمیرزا عینالدوله در جنبش مشروطیت
برگرفته از کتاب عینالدوله و رژیم مشروطه تألیف مهدی داودی
شنبه ۲۶ تیر ۱۳۹۵
منبع:
اختصاصی مورخان
نظر شما
سایر مطالب
در تکاپوی ترسیم هویت ایرانی؛
دواخانه شورین! اصلاح قانون اساسی و انحلال سلطنت قاجار
تخته قاپوی عشایر
«مراد اریه» پدر کاشی و سرامیک ایران
فایدۀ تاریخ (تاریخ در ترازو)
دکتر کاظم خسروشاهی کارآفرینی از نسل ایران سازان
تاریخ آلترناتیو؛ ضرورت ها و ملاحظات
شورش های دهقانی؛ زمینه ساز نهضت فراگیر جنگل شدند!
«حسن نفیسی»؛ دولتمردی سخاوتمند در ایراد اتهام به رقیبان!
روایت تاریخ به انتخاب مورخ به سبک کلایدسکوپ