یلدا و گیسوهای بلندِ سیاهِ هزاران ساله‌اش

نگاهی به یلدا سنت دیرینه‌ی ایرانیان

مجتبی دورودی، پژوهشگر فرهنگ و زبانهای باستانی
این روزها و شب‌ها در تمام فضای مجازی و حقیقی سخن از شب یلدا و بازارِ گرمِ خرید و فروش هندوانه است. شبی که همه بلندترین شبِ سالش می‌شناسند و بنابر یک عادت دیرین به استقبالش می‌روند و تا بامدادان با دوستان و فامیل و خانواده در فضایی گرم و شاد آن را سپری می‌کنند؛ اما این باور دیرین از چه زمانی در میان ایرانیان شکل گرفته است؟ ریشه‌هایش به کجا می‌رسد؟ نامش چه مفهومی در بردارد؟ دانش و آگاهی امروزین ما درباره‌ی این شب تا چه اندازه است؟ ...

پنجشنبه ۳۰ آذر ۱۳۹۶
باد آسایش گیتی نزند بر دل ریش
صبح صادق ندمد تا شب یلدا نرود
(سعدی)
این روزها و شب‌ها در تمام فضای مجازی و حقیقی سخن از شب یلدا و بازارِ گرمِ خرید و فروش هندوانه است. شبی که همه بلندترین شبِ سالش می‌شناسند و بنابر یک عادت دیرین به استقبالش می‌روند و تا بامدادان با دوستان و فامیل و خانواده در فضایی گرم و شاد آن را سپری می‌کنند؛ اما این باور دیرین از چه زمانی در میان ایرانیان شکل گرفته است؟ ریشه‌هایش به کجا می‌رسد؟ نامش چه مفهومی در بردارد؟ دانش و آگاهی امروزین ما درباره‌ی این شب تا چه اندازه است؟ اینها و بسی بیش از اینها سئوال‌هایی است که اگر نیک به یلدا بنگریم در ذهن متبادر می‌شود و چه بسا کمتر افرادی که با آن آشنا باشند. در گفتار پیش‌رو یلدا و ریشه‌های آن را به بررسی می‌نشینیم.
پیشینه‌ی شب یلدا
درباره‌ی واژه‌ی یلدا نخست باید اشاره داشت که یلدا ( همریشه با واژه تولد) به معنی زایش و یک واژه سُریانی (soryani) است. سُریانی به زبانی گفته می‌شود که در محدوده‌ی سوریه امروزی به آن سخن گفته می شده است. با اینحال سریانیان نیز باور به این شب را از ایرانیان دریافت کرده بوده‌اند. شبی که ایرانیان آن را شب‌چلّه یا شب زایش می‌خوانده‌اند. بنابر باور ایرانیانِ باستان، این بلندترین شب سال، شبِ زایش مهر یا خورشید بوده است؛ چرا که از فردای آن شب، روزها رفته‌رفته بلندتر می‌گردند و شب‌ها به تدریج رو به کاستی می‌نهند. سابقه‌ی برگزاری آئین یلدا در میانِ ایرانیان در پیوند تنگاتنگ با آئین مهرپرستی است؛ آئینی که سابقه‌ی آن به هزاران سال پیش از آئین زرتشت بازمی‌گردد. بنابر باور ایرانیان باستان تاریکی و سیاهی و شب و سرما از آفریدگان اهریمن به‌شمار می‌رفتند و روشنی و روز و تابش خورشید مظاهرِ نیک بوده‌اند؛ نبرد نور و ظلمت، تاریکی و روشنایی، مهمترین عناصر باورهای ایرانیان را تشکیل می‌داده است و این بلندترین شب سال، تداعی کننده‌ی پیروزی نهایی نیروهای روشنایی در برابر تاریکی است. شب تولد خورشید در نزد ایرانیان پیش از زرتشت، شب آغاز سالِ نو به‌شمار می‌رفت. بنابراین روزگاری ایرانیان، فردای این شب را نوروز نام می‌نهاده‌اند. یعنی می‌توان چنین ابراز داشت که یلدا دارایِ پیشینه‌ای کهن‌تر از نوروز بوده است. شب یلدا شب سال نو مهرپرستانِ ایرانی بوده است و فردای آن روز سال ایرانیان آغاز می‌شده است؛ بعدها ایرانیان با عبور از آئین مهر و پذیرفتن آئین زرتشت است که نوروز را جایگزینِ این شب و روز(شب زایش مهر) کرده‌اند. با اینحال شکوه دیرین این جشن پیشینیان بدان اندازه بوده است که خاطره‌ی آن را به صورت جشن شب یلدایِ کنونی می‌توان بازجست.
حضور یلدا در سرزمینهای غیر ایرانی(روی دیگر سکه)
از سوی دیگر؛ آئین مهرپرستی ایرانی که جای خود را در ایران به آئین زرتشت داده بود؛ در اروپا پذیرفته و منتشر گردید و تا پیش از ظهور حضرت مسیح با نام میترائیسم، آئین بزرگ آنان به‌شمار می‌رفت و همچنان سالِ نو مهری یا میترائی در همین زمستان و شب بود که برگزار می‌شد. امپراتوران روم پیش از کنستانتین همگی به آئین مهر باورمند بوده‌اند. جالبتر اینکه با پذیرفتن آئین مسیح توسط اروپائیان، سال نو میلادی همچنان مطابق است با سال نو در آئین مهرپرستی، به عبارت دیگر نفوذ آئین میترائی در میان اروپائیان بدان اندازه بودکه شب زایش میترا را با تولد عیسی مسیح منطبق کردند که تا روزگار کنونی نیز همچنان باقی است. در اینجا لازم است به این نکته نیز اشاره داشت که برخی از پژوهشگران بر این باورند که هخامنشیان مهرپرست بوده‌اند و برای اثبات آن دلایل قانع کننده‌ای نیز ارائه می‌دهند. درخت کاج و سرو که در نگاره‌های هخامنشی بسیار دیده می‌شود از جمله نمادهای مهریان بوده است که هنوز در سال نو مسیحی به عنوان درخت کریسمس نیز دیده می‌شود.
شب یلدا خوش‌یمن یا بد شگون!
هر چند که با سپری شدن شب یلدا، خورشید متولد می‌گردید اما به نظر می‌رسد در نزد ایرانیان، این بلندترین شب سال شوم و نامبارک بوده است؛ چرا که اهریمن تمام قوای خود را در این شب به میدان می‌کشید و به همین خاطر بود که تا صبح بیدار می‌ماندند در کتاب برهان قاطع درباره‌ی این شب چنین آمده است: « گویند آن شب به غایت شوم و نامبارک است». بنابراین برای چیره شدن بر این شب بود که ایرانیان گرد یکدیگر جمع می‌شدند، آتش می‌افروختند و سفره‌ی ویژه‌ای می‌گستراندند. ابوریحان بیرونی درباره‌ی فردای شب یلدا چنین آورده است: « و نام این روز میلاد اکبر است و مقصود از آن انقلاب زمستانی است. گویند در این روز نور از حدّ نقصان به حد زیادت خارج می‌شود و آدمیان به نشو و نما می‌آغازند و دیوان به فنا روی می‌نهند». همانگونه که در نوروز سفره‌ی هفت‌سین توسط ایرانیان برپای می‌گردد در شب یلدا نیز سفره‌ای گسترانده می‌شده است که« مَیزَد» نام داشته است. که شامل میوه‌های خشک و تر و آجیل بوده است. نگهداری میوه‌ای تابستانی چون هندوانه در شب سرد زمستان نیز، بشارتی به پیروزی گرما بر سرما، نیز روشنی بر تاریکی است.
حاصل سخن آنکه یلدا شبِ تولد خورشید است و پیشینه‌ای دارد به بلندای هزارن سال و در بطن خود سرشار از نور است و امید و بشارتگر چیرگیِ نیکی بر بدی؛ چه خوب است در این شبهای به‌جای مانده از پیشینیان، شادی خود را با محرومان و نیازمندان نیز قسمت کنیم.
شمردم من ز چلّه تا به نوروز
نمانده هیچ، جز هشتادونه‌روز
کنون معکوس بشمارید یاران
که در راه است، فصل نوبهاران
نظر شما