مهرداد بهار پنجمین فرزند و دومین پسر محمدتقی ملکالشعرای بهار بود. مادر وی شاهزاده خانمی قاجاری از خانواده دولتشاه کرمانشاه از نوادگان دولتشاه کرمانشاه و از نوادگان فتحعلیشاه بود. وی تحصیلات ابتدایی را در مدرسه «جمشید جم» و دوران متوسطه را در دبیرستانهای «فیروز بهرام» و «البرز» گذراند. در سال ۱۳۲۸-۱۳۲۹ در رشته زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تهران پذیرفته شد. ۲۱ ساله بود که پدرش را از دست داد. بهار در فروردین ۱۳۳۸ برای ادامه تحصیل به انگلستان رفت و در «مدرسه مطالعات زبانهای شرقی و آفریقایی» در رشته زبانهای ایران باستان تحصیل کرد.
تاسیس پژوهشکده زبانهای ایرانی میانه و باستان
در این زمان در جنبشهای دانشجویی ایران و انتشار نشریههای فرهنگی - دانشجویی همکاری داشت، همچنین یکی از اعضای هیات دبیران کنفدراسیون محصلین و دانشجویان ایرانی در سالهای ۱۳۳۹ تا ۱۳۴۰ عضو هیات تحریریه مجله پژوهشی چاپ لندن و مدتی هم سردبیر آن بود و با نشریاتی چون «نامه پارسی» همکاری داشت.
در انگلستان پس از چهارسال فوق لیسانس گرفت و دو سال هم بر پایان نامه دکتریاش کار کرد. بهار پس از بازگشت به ایران به سبب فعالیتهای سیاسی نتوانست در دانشگاه بهطور رسمی استخدام شود. به ناچار در بانک مرکزی با عنوان دبیر هیات عامل بانک استخدام شد. در همین زمان به صورت حق التدریسی در دانشگاه تهران نیز تدریس میکرد. سپس به صورت کارمند انتقالی از بانک مرکزی، در «بنیاد فرهنگ ایران» به پژوهش پرداخت. در سال ۱۳۵۱- ۱۳۵۲ در «فرهنگستان زبان ایران» موفق به تاسیس پژوهشکده زبانهای ایرانی میانه و باستان گروه زبان پارسی میانه شد که در آنجا طی هفت سال متون پهلوی بسیاری به یاری او انتشار یافت. در کنار فرهنگستان زبان ایران در فرهنگستان ادب و هنر ایران نیز گروه اساطیر را با هدف تدوین دانشنامه اساطیر ایران تشکیل داد. دکتر بهار نخستین کسی بود که در ایران به پژوهش درباره اساطیر ایران پرداخت و در این زمینه شاگردان بسیاری پروراند.
وی سرانجام بر اثر بیماری سرطان خون در روز یکشنبه ۲۲ آبان ۱۳۷۳ در سن ۶۵ سالگی درگذشت و در قطعه هنرمندان بهشت زهرا به خاک سپرده شد.
استاد بهار آثار بسیاری از خود به یادگار گذاشته است که میتوان به «مهر ادیان آسیایی»، «واژهنامه بندهشن»، «واژهنامه گزیدههای زادسپرم»، «اشکانیان»، «پژوهشی در اساطیر ایران»، «رساله سخنی چند درباره شاهنامه»، «ادبیات مانوی»، «داستانهای کودکان: جمشید شاه، بَستور، رستم و دیو سفید» و «از اسطوره تا تاریخ» اشاره کرد. در این گزارش مروری کوتاه بر آثار وی داشتهایم.
«واژهنامهٔ بندهش»؛ دستاورد کلنجار رفتن استاد و درنیافتن درست آن
بندهشن یکی از آثار مهم برجای مانده به زبان فارسی میانه است که گردآوری و تالیف آن در اواخر دوره ساسانی انجام گرفته و تالیف شخصی به نام آذرفرنبغ بوده است. در این متن از موضوعات مختلفی چون آفرینش، انواع آفریدگان، تاریخ، قومشناسی، پیشگویی و نجوم سخن رفته است.
«واژهنامه بندهشن» نخستین اثر منتشر شده دکتر بهار است که دربردارنده واژههای این متن و برابر فارسی آن هاست. وی درباره این اثر مینویسد: «از هنگامی که تحصیل زبانها و فرهنگ ایران پیش از اسلام را آغاز کردم با بندهشن نیز آشنا شدم و در نزد استاد مقداری مناسب از آن را خواندم. از آن پس به هنگامی که درصدد تهیه رساله دکتری بودم، رساله دکتری استاد بیلی را نیز سراسر خواندم و با ترجمه انکلساریا مقایسه کردم. ولی هنوز نارساییهای بسیار در شناخت من از بندهشن وجود داشت. واژهنامه بندهشن نتیجه این دوران کلنجار رفتن با بندهشن و درنیافتن درست آن است.»
«واژهنامه گزیدههای زادسپرم»
گزیدههای زادسپرم از متون فارسی میانه و تالیف زادسپرم پسر گشن جم از علمای دین زرتشتی در قرن سوم هجری است. آفرینش، تاریخ دین، ترکیب انسان و حوادث پایان جهان و رستاخیز موضوعات این کتاب را تشکیل میدهند. «واژهنامه گزیدههای زاداسپرم» دربردارنده واژههای این متن و برابر فارسی آنهاست.
«اساطیر ایران» به روایت مهرداد بهار
این اثر را میتوان نخستین اثر پژوهشی در زمینه اساطیر ایرانی در جامعه علمی ایران برشمرد. این کتاب دربردارنده ترجمه چند متن فارسی میانه و یادداشتهای آنهاست. وی در مقدمهای ۵۰ صفحهای، برداشت کلی خود را درباره اسطوره، شکلگیری آن و نیز تلفیق و ترکیب اسطورهها بیان میکند. بهار مینویسد: «نگارنده بر آن نیست که سخنش قطعی است. تمام تحلیلها و جستجوهای این مقدمه و این کتاب تنها کوششی آغازین در راه تحلیل و پژوهش بزرگی است که برای شناختن فرهنگ ایران ضرورت دارد، چه بسا زمانی فرارسد که این تحلیلها و جستوجوها کهنه و نشانی از کوششی در تاریکی بهشمار آید.»
آفرینش، مردم و فرجام در «پژوهشی در اساطیر ایران»
این اثر همان کتاب «اساطیر ایران» است و در عمل الگوی همان کتاب را دنبال میکند. با این تفاوت که مطالب اسطورهای ترجمه شده در این اثر گستردهتر و در بخش یادداشتها نیز دریافتهای جدیدی ارائه شده است. مطالب ترجمه شده از متونی همچون بندهشن، گزیدههای زادسپرم، روایت پهلوی، دینکرد، زنده بهمن یمن و... برگرفته شدهاند. موضوعات کتاب در ۲۲ بخش و ذیل سه فرگرد «آفرینش»، «مردم» و «فرجام» تنظیم شدهاند.
زندهیاد بهار در دیباچه این اثر درباره این تقسیمبندی مینویسد: «این تقسیمبندی از آن روی انجام یافته است که اصولا اساطیر در سه موضوع به بحث میپردازد: نخستین بحث در چگونگی جهان خدایان، دشمنان محتمل ایشان و آفرینش جهان مادی و معنوی است که در واقع سخن بر سر بیان آغاز هستی و آفرینندگان آن است. موضوع مورد بحث دیگر در اساطیر- به معنای کلی - داستانهای حماسی است که بازمانده دوران شکل گرفتن اقوام و استقرار ایشان در اعصار کهن بهشمار میآید و نیز بعضی قصهها و افسانهها که در کنار آنها قرار گرفته و بازمانده است. سومین موضوع مورد علاقه و بحث اساطیر مسائل مربوط به پایان جهان و زندگی پس از مرگ است.»
جلد دوم «پژوهشی در اساطیر ایران» مشتمل بر دو بخش است. بخش نخست همان اثر پیشین است و بخش دوم کتاب از روی دستنوشته ۱۴۷ صفحهای دکتر بهار و پس از درگذشت ایشان تنظیم شده است. این بخش مشتمل بر دو نوشته با عنوان «اسطوره چیست» و «سرزمین مردم» است.
«جستاری در فرهنگ ایران»
این اثر گزیدهای از مقالات و گفتوشنودهایی درباره فرهنگ، تاریخ و زبان در اعصار باستانی، طی سی سال کوشش مهرداد بهار فراهم آمده و منتشر شده است.
بهار در بخشی از پیشگفتار کتاب «جستاری در فرهنگ ایران» مینویسد: «هرگز مدعی آن نیستم که از همه مطالب کتاب میتوان دفاع کرد، ولی برآنم که این کتاب در تمامیت خود، دیدی مشخص را دنبال میکند. این دید اجتماعی - تاریخی است که در جستوجوی حقیقت ملموس و منطقی است و بر اساس عینی و نه ذهنی، به پدیدههای اجتماعی- تاریخی مینگرد. البته این معنای طرد هر نظر دیگر نیست. شخص باید بتواند آزادانه همه مکاتب فکری را بشناسد و از میان چنین مطالعه وسیعی، راه خویش را در بررسی مسایل برگزیند، زیرا هیچ واقعهای به خودی خود رخ نمیدهد. علل وقوع حوادث اجتماعی-تاریخی، فردی نیست و نیاز به زمینههای مساعد اجتماعی- تاریخی دارد و شرایط جغرافیایی و روانی انسانها در روی دادن حوادث موثر است.
نکته اینجاست که نه هر که مدعی برداشتی عینی است، در واقع به درستی گام برمیدارد و نه هر که در عینی دیدن تاریخ دچار تعصب است، راه راست میپیماید. این نظر که در همه اقوام در اعصار کهن راه مادر سالاری را پیمودهاند و این که همه جوامع بشری عصر بردگی را طی کردهاند، هرچند برداشتی عینی به نظر میآمد اما به کلی با حقیقت بیگانه است و گویندگان آنها حتی تعریفی درست از مادرسالاری و بردگی در دست ندارند یا چنان تعریفی محدود و اروپایی از مادرسالاری و بردگی ارائه میدهند که با حقیقت تاریخ جوامع دیگر قارههای زمین هماهنگ نیست. مطالبی که در این کتاب آمده، توجه به این نکته دارد که از هرگونه تعصبی به دور باشد.»
«از اسطوره تا تاریخ» در یک نگاه
موضوع این کتاب اسطوره، تاریخ و فرهنگ است. کتاب دربردارنده ۲۶ گفتار و سه بخش است. بخش نخست شامل مقالات، بخش دوم مشتمل بر سخنرانیها و مصاحبهها و بخش سوم جایگاه نقد دیدگاههای دکتر بهار است.
بهار در قسمتی از کتاب درباره قداست درخت در ایران باستان مینویسد: «از اعصار کهن تا امروز، درخت مورد احترام و تقدس مردم ایران زمین بوده است. این تقدس و اهمیت در این مبحث مورد توجه قرار گرفته است. به عنوان مثال درخت چنار کار ویژههای خاصی در اعصار کهن در ایران داشته و مظهر غنای طبیعت به شمار می آمده است.»
مهرداد بهار، دانشپژوهی توانا در اسطوره و تمدنهای کهن
به مناسبت ۲۲ آبان، سالروز درگذشت مهرداد بهار
شنبه ۲۲ آبان ۱۳۹۵
منبع:
ایبنا
نظر شما
سایر مطالب
در تکاپوی ترسیم هویت ایرانی؛
دواخانه شورین! اصلاح قانون اساسی و انحلال سلطنت قاجار
تخته قاپوی عشایر
«مراد اریه» پدر کاشی و سرامیک ایران
فایدۀ تاریخ (تاریخ در ترازو)
دکتر کاظم خسروشاهی کارآفرینی از نسل ایران سازان
تاریخ آلترناتیو؛ ضرورت ها و ملاحظات
شورش های دهقانی؛ زمینه ساز نهضت فراگیر جنگل شدند!
«حسن نفیسی»؛ دولتمردی سخاوتمند در ایراد اتهام به رقیبان!
روایت تاریخ به انتخاب مورخ به سبک کلایدسکوپ