این که حکومت ایالات متحده آمریکا از لفظ عربی برای نامیدن خلیج فارس بهره میبرد به سباست یک بام و دو هوای آنها در قبال منطقه باز میگردد. دولت مردان آمریکا گمان می کنند بخاطر حمایت از حکام عربی حاشیه خلیج فارس، می توانند تاریخ را نیز جعل کنند و آن را از یادها ببرند. در حالی که در همان خاک کشور آمریکا، ایران شناسان و مورخانی فعالیت می کنند که هدف شان مغایر با هدف حکومت است. حکومت آمریکا چگونه می تواند در کنفرانس خبری، دریای پارس را خلیج ع.ر.ب.ی بخواند در حالی که در ادبیات تاریخ سیاسی خارجی این کشور، اسناد با نام خلیج فارس آمده اند. پس این هوچی گری ها تنها جنبه حمایتی از متحدان منطقه ای شان دارد ورنه اسناد و مدارک از اعصار کهن تا امروز در اثبات پارسی بودن این خلیج، فراوان است. آنچه تنها نزد مورخان باقی خواهد ماند، انگشت نما شدن حکومت آمریکا و متحدانش برای جعل و تحریف تاریخ است در حالی که حداقل نزد خود، معترف اند مسیری اشتباه می روند. پاسداشت تمامیت ارضی، وحدت ملی و نام ایران بر اراضی و آبها، عین تلاش برای حفظ و پاسداشت تاریخ و تمدن ایران است، امری که زمانه ما می طلبد تا مورخان به جاعلان در ورای هر سوی مرزهای مقدس ایران، پاسخ گویند. جاعلانی که می خواهند با کندن گوشه ای از تاریخ ایران بزرگ، برای خود هویتی دست و پا و آشوبی برپا کنند. طنز تاریخ اینجاست، در سخنان رئیس جمهور کشوری که اکنون یکی از کانون های تاریخ شناسی ایران است، لفظ عربی جاری می شود. باری اگر رقص شمشیر در کنار رئیس قبایل صحاری عربستان نبود، شاید این خلیج بر زبان ترامپ عربی نمی شد. در این سو، حکام عربی گمان می کنند با برج سازی و تجارت ترانزیتی، دولت ملت هایی مدرن تشکیل داده اند و اکنون نیاز به تاریخ دارند! اما هیچ کدام از این کشورهای عربی پیشینه تاریخی و تمدنی بعنوان ملت یا دولت ندارند. آنها مجموعه ای از طوایف و قبایل گرد هم آمده هستند و بقول هایائو میازاکی، متفکر و کارگردان ژاپنی، مردمانی بدون تاریخ و پیشینه همچون غبار در آسمان محو می شوند. حکومت ایالات متحده، هر کار کند، نمی تواند هویت و نام حقیقی دریای پارس را از او بگیرد، چرا که از زمان های دور، از دوره هخامنشیان تا امروز، کشتی های پارسی بر پهنه این امواج، جولان داده اند و خود غربی ها این دریا را دریای پارس خوانده اند. هم آمریکا و هم اعراب بهتر است یاد بگیرند، تاریخ ساخته می شود، آن را نمی سازند.
تمدن و تاریخ ایرانشهر، ایران زمین، غنی تر، پر بار تر و استوارتر از تلاش های مشتی قبایل به رهبری مردمانی در قاره دیگر است که بخواهد هویت خود را از دست بدهد. آقای ترامپ، اگر یک مشاور تاریخی خوب داشت این خبط را نمی کرد، ایران جغرافیایی است که از سغد تا مصر زیر بال تمدنی آن قرار داشته و گذرگاه اقوام و دل عالم است که از حمله اسکندر و مغولان و دشمنانش نه تنها جان بدر برده بلکه هر بار هویت خود را باز آفرینی کرده است. بهتر است با تمدن فردوسی و سعدی، با تمدن ابن سینا و خوارزمی، با تمدن مسجد جامع عباسی و بنای تخت جمشید، شوخی نکند چون تنها مایه ننگ می شود.
همه عالم تن است و ایران دل
نیست گوینده زین قیاس خجل
نظامی گنجوی
خلیج فارسی که پارسی میماند
سیاست آمریکایی در قبال تاریخ
شنبه ۲۲ مهر ۱۳۹۶
منبع:
اختصاصی مورخان
نظر شما
سایر مطالب
در تکاپوی ترسیم هویت ایرانی؛
دواخانه شورین! اصلاح قانون اساسی و انحلال سلطنت قاجار
تخته قاپوی عشایر
«مراد اریه» پدر کاشی و سرامیک ایران
فایدۀ تاریخ (تاریخ در ترازو)
دکتر کاظم خسروشاهی کارآفرینی از نسل ایران سازان
تاریخ آلترناتیو؛ ضرورت ها و ملاحظات
شورش های دهقانی؛ زمینه ساز نهضت فراگیر جنگل شدند!
«حسن نفیسی»؛ دولتمردی سخاوتمند در ایراد اتهام به رقیبان!
روایت تاریخ به انتخاب مورخ به سبک کلایدسکوپ