از جمله مهمترین موضوعات هر علم/دانش/معرفتی روش تحقیق است. امروزه و با گسترش روزافزون شاخههای متعدد علوم و دانشهای مختلف، هر علم/دانشی نیز از روش تحقیق خاص خود برخوردار گشته است؛ به طوری که هر پژوهشگری جهت نیل به هدف غایی آن علم/دانش ناگزیر از پیروی از روش تحقیق خاص همان علم/دانش است. به همین گونه، تاریخ نیز به عنوان معرفتی پر ارزش و خاص از روش تحقیق ویژه خود برخوردار است.
آنچه نگارنده را بر این داشت تا در باب مساله روش تحقیق در تاریخ، سخن گوید کم توجهی به این شاخه از تاریخ-شناسی(در ایران) است که نگارنده این سطور از آن تحت عنوان «فقر روش شناسی» یاد میکند. شاید بتوان این وضعیت را نتیجه جدید بودن تاریخنگاری(به معنای امروزین آن) در ایران دانست. اگرچه که در ایران از گذشته تا کنون تاریخ جایگاهی خاص در میان علوم و معارف داشته است لکن آنچه از آن تحت عنوان تاریخشناسی یاد میشود را میتوان ترکیبی از سنت تاریخنگاری ایرانیان و مسلمانان و آشنایی ایرانیان با غربیها و تاریخنگاری ایشان در دوره جدید دانست. در دوره جدید همپای ورود انواع علوم و فنون جدید همچون روانشناسی، جامعهشناسی، انواع مهندسی و پزشکی و... به ایران معارف قدیمی همچون تاریخ نیز دچار نوعی دگرگونی ساختاری شدند به طوری که عملا نمیتوان تاریخنگاری و تاریخشناسی امروزین را با تاریخ و تاریخنگاری سدههای پیشین یکی دانست. در این مورد جدای از مقوله روش میتوان به توجه نشان دادن تاریخنگاران ایرانی به مسائل اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و... در تاریخ ایران اشاره کرد.
در دوره جدید از جمله موضوعاتی که درباره تاریخشناسی(به معنای امروزین) مطرح شد، روش تحقیق در تاریخ بود. با این حال تاریخشناسان ایرانی آنچنان که باید و شاید به این مقوله توجه نشان نداده اند. تعداد پژوهشهای مستقلی که درباره روش تحقیق در تاریخ/تاریخشناسی صورت گرفته به مراتب کمتر از سایر حوضهها(تاریخ سیاسی، اقتصادی و...) است. البته نباید پژوهشهای صورت گرفته را نادیده انگاشت و اهمیت آنها را انکار نمود لکن اگر از جامعه دانشگاهی تاریخی ایران انتظار داشته باشیم که بیش از پیش به این مقوله بپردازد، انتظار نابجایی نداشتهایم. آثار تالیف و یا ترجمه شده مربوط به روش تحقیق تاریخ در ایران علاوه بر ایرادات و کاستیهایی که دارند کم و انگشتشمار هستند. علاوه بر این، این آثار صرفا در سطح ارائه اطلاعات تکراری و شبیه به هم، تکیه بر روی نکات ویرایشی و آموزش تکنیکها و روشهای پژوهش تاریخی باقی مانده و گامی فراتر ننهادهاند. آنچنان که دکتر حسن حضرتی نیز در سرنوشت کتاب «روش پژوهش در تاریخشناسی» گفته است: روش شناسی تاریخی(methodology) که ناظر به آموزش انواع روشهای توصیف، تبیین و تحلیل تاریخشناسی است و معرفت شناسی تاریخی(epistemology) که ناظر به فهم مباحث معرفت شناختی مانند عینیت و نسبیت در تاریخ شناسی و... است، هنوز مورد توجه تاریخشناسان ایرانی قرار نگرفته است.
عدم توجه شایسته به مقوله روش تحقیق در تاریخ باعث بروز کاستیهای فراوان در تاریخنگاری ایرانیان شده است. مسالهای که نگارنده این سطور از آن با عنوان«بحران روشی در تاریخشناسی ایرانیان» یاد میکند پیامد همین عدم توجه شایسته به روش تحقیق در تاریخشناسی است. «بحرانی» که نمود آن به وضوح در اکثر پایاننامهها، رسالهها، مقالات و کتبی که توسط دانشجویان و اساتید تاریخ نگاشته میشود قابل مشاهده است. به زعم نگارنده، این بحران نه تنها جلوی پیشرفت تاریخشناسی به عنوان معرفتی که موجودیتش در برابر سایر علوم جدید(روانشناسی، جامعه شناسی، علوم سیاسی و...) به خطر افتاده است نمیکند بلکه باعث عقبگرد آن نیز میشود. شاید اگر تاریخشناسان ایرانی همین روند را ادامه داده و بدون در نظر گرفتن «روش تحقیق» و صرفا از روی ذوق، علاقه یا احساس مسئولیت دست به تاریخنگاری بزنند در آیندهای نه چندان دور تاریخشناسی ماهیت خویش را از دست داده و تبدیل به چیزی شبیه شعر(آنچه ارسطو برتر از تاریخ میدانست) شود.
فقر روش شناسی در تاریخ شناسی ایرانیان
یکشنبه ۲۷ فروردین ۱۳۹۶
منبع:
اختصاصی مورخان
نظر شما
سایر مطالب
در تکاپوی ترسیم هویت ایرانی؛
دواخانه شورین! اصلاح قانون اساسی و انحلال سلطنت قاجار
تخته قاپوی عشایر
«مراد اریه» پدر کاشی و سرامیک ایران
فایدۀ تاریخ (تاریخ در ترازو)
دکتر کاظم خسروشاهی کارآفرینی از نسل ایران سازان
تاریخ آلترناتیو؛ ضرورت ها و ملاحظات
شورش های دهقانی؛ زمینه ساز نهضت فراگیر جنگل شدند!
«حسن نفیسی»؛ دولتمردی سخاوتمند در ایراد اتهام به رقیبان!
روایت تاریخ به انتخاب مورخ به سبک کلایدسکوپ