از موضوعات پر اهمیت در چهارصد سال اخیر تاریخ ایران بحث روابط خارجی است. تا پیش از عصر صفوی، شکل و محدوده روابط خارجی ایران متفاوت از آن چیزی بوده است که در دوره معاصر شاهد شکل گیری آن بودهایم. روابط خارجی ایران تا آغاز عصر صفوی محدود به روابط با سرزمینهای همجوار بوده است. با آغاز عصر اکتشافات جغرافیایی پای دریانوردان اروپایی به مشرق زمین گشوده شد و مقدمات آشنایی و رابطه ممالک شرقی با اروپاییان فراهم گردید.
موضوع مطلب پیش رو نقد و بررسی آثاری است که در زمینه روابط خارجی به رشته تحریر درآمده است.
آنچه که اکنون ما به عنوان تاریخنگاری روابط خارجی ایران در دست داریم دارای دو نقیصه ماهوی است. اول تعریف ناقصی است که از روابط خارجی در این آثار ارائه شده است. در اکثر این کتب، منظور از روابط خارجی روابط سیاسی، نظامی و دیپلماتیک است؛ حال آنکه روابط خارجی گستره وسیعی از روابط فرهنگی، اقتصادی، اعتقادی و ... را در بر میگیرد.
دومین نقیصه این گونه آثار که بازنویسی و واگویی تاریخ روابط خارجی ایران را الزامی کرده است رویکرد حاکم بر اینگونه آثار است. در این آثار روایتی از روابط با کمپانی هند شرقی، امپراتوریهای انگلستان و عثمانی و کشورهای روسیه، فرانسه و آلمان ارائه شده است. در آغاز راه بررسی این کتب شباهتِ مطالب این نکته را مشخص میکند که این آثار رونویسیهایی از یکدیگر هستند که روح حاکم و کلی بر آنها به یکسانی حفظ شده است. آنچه از روابط خارجی ایران با کشورهای اروپایی بر اساس روایت این تاریخنگاری ها میدانیم به غیر از جنگهای ایران و روس در اوائل دوره قاجار، نبردهای پراکنده با نیروهای انگلیسی و اشغال ایران در دوره جنگهای جهانی اول و دوم، یک سری معاهدات و قراردادهای سیاسی و تجاری است که در بی اطلاعی ایران و سودجویی طرف اروپایی تنظیم و اجرا شده است. این روایت یک سو نگرانه از وضعیت روابط ایران با کشورهای اروپایی مبتنی بر یک فرض اولیه و بنیادین است که نتیجهای به همراه دارد. فرض اولیه این روایت از این قرار است که ایران کشوری ضعیف در زمینه سیاسی و نظامی بوده است؛ و در بی خبری و بی اطلاعی از وضعیت مغرب زمین به سر میبرده است. این مقدمه زمینه ساز شده است تا تاریخنگاران تاریخ روابط خارجی نتیجه مورد دلخواه خود را از آن استخراج کنند. این نتیجه گیری عبارت است از بهره کشی و سو استفاده طرف غربی از ایران و ایرانی طی دویست سال تاریخ معاصر ایران. نتیجه مذکور تا امروز نیز اذهان ایرانیان و تصمیم گیری هایشان را تحت تاثیر قرار داده است. بازنویسی تاریخ روابط خارجی در دوره معاصر با تکیه بر منابع دست اول به دست پژوهشکران به اصلاح این انگاره یک سونگرانه کمک خواهد کرد.
ضرورت بازنویسی تاریخ روابط خارجی ایران
در دوره صفوی و قاجار
شنبه ۹ اردیبهشت ۱۳۹۶
منبع:
اختصاصی مورخان
نظر شما
سایر مطالب
در تکاپوی ترسیم هویت ایرانی؛
دواخانه شورین! اصلاح قانون اساسی و انحلال سلطنت قاجار
تخته قاپوی عشایر
«مراد اریه» پدر کاشی و سرامیک ایران
فایدۀ تاریخ (تاریخ در ترازو)
دکتر کاظم خسروشاهی کارآفرینی از نسل ایران سازان
تاریخ آلترناتیو؛ ضرورت ها و ملاحظات
شورش های دهقانی؛ زمینه ساز نهضت فراگیر جنگل شدند!
«حسن نفیسی»؛ دولتمردی سخاوتمند در ایراد اتهام به رقیبان!
روایت تاریخ به انتخاب مورخ به سبک کلایدسکوپ