فراخوان مورخان جهت اعلام عمومی و افشای سوءاستفاده های علمی از دانشجویان

مجید علیپور؛ نادر پروانه

سو استفاده فکری و علمی برخی اعضای هیات علمی دانشگاه ها و مراکز علمی از دانشجویان جهت نگارش مقاله، ترجمه یا کتاب به اندازه ای عادی و جزو رویه های معمول قرار گرفته است که کمتر دانشجویی در خود توان ایستادگی در برابر این روند غیرعلمی و غیر اخلاقی را دارد. ...

چهارشنبه ۱۰ آبان ۱۳۹۶
«به جای نفرین به تاریکی؛ چراغی بیافروز»
سو استفاده فکری و علمی برخی اعضای هیات علمی دانشگاه ها و مراکز علمی از دانشجویان جهت نگارش مقاله، ترجمه یا کتاب به اندازه ای عادی و جزو رویه های معمول قرار گرفته است که کمتر دانشجویی در خود توان ایستادگی در برابر این روند غیرعلمی و غیر اخلاقی را دارد. در نظر این افراد،امکان الزام دانشجو به انجام تحقیقات کلاسی یا نگارش پایان نامه و رساله، فرصت و حقی است که آنها را مجاز به هر نوع سواستفاده می کند تا پله های ترقی را از استادیاری به دانشیاری و... به سرعت هرچه تمام تر بپیمایند. در این میان قوانین و سازکارهای آموزشی نیز تا حد بسیار زیادی فضا را برای این امر مهیا کرده اند. این مساله تنها مختص به برخی از اعضای هیات علمی دانشگاه ها نیست بلکه امروزه شاهد این هستیم که برخی از کارمندان دون پایه مراکز تاریخی، علمی و اسنادی به دلیل اطمینان از عدم نظارت دقیق، این حق را برای خود قائل می شوند که با زد و بندهای غیرقانونی قراردادهای کلان پژوهشی را با مراکز مختلف خود منعقد کنند. این افراد خود را بی نیاز از صلاحیت علمی می دانند و با بازی دادن به چند دانشجوی تازه کار، بیکار یا جویای شغل و درآمد و با دادن وعده و وعیدهای بی سرانجام، پروژۀ کنتراتی خود را به سرانجام می رسانند. با این رویه سود مالی کلان نصیب صاحب رانت و زد و بند می شود و سهمی ناچیز هم به دانشجوی بی نوایی که گمان می کند با تن دادن به این سودجویی ها روزی به کار و شغل مورد علاقه خود می رسد؛ بماند که در بعضی موارد هیچ سهمی برای محقق اصلی قائل نمی شوند. در این میان البته آنچه به جایی نرسد فریاد است.
امروزه ضرورت و اهمیت وجود تشکیلات صنفی در هر ارگان، نهاد، سازمان و گروهی که مدافع حقوق صنفی و قانونی آنان باشد آشکار است و طبعا جامعه تاریخ دانان و تاریخ پژوهان کشور نیز از این امر مستثنی نیست. وضعیت شغلی نابسامان و نا امیدی فارغ التحصیلان این رشته از آینده شغلی، عدم نظارت بر وضعیت آشفته گروه های آموزشی دانشگاه های کشور،کیفیت پایین کلاس های برخی از اساتید، به روز نبودن مواد درسی، آشفته بازاری به نام مجلات تخصصی (به ویژه مجلات علمی پژوهشی) و تبدیل شدن آنان به بده بستان های گروهی مقالات و موارد عدیده دیگر؛ اهمیت وجود یک شورای صنفی فعال جهت نظارت موثر و کیفیت سنجی وضعیت علمی و اخلاقی در این جامعه گسترده و پراکنده را بیش از هر زمان دیگری لازم می کند. در حالی که علی رغم برخی تلاشها در سالهای اخیر، از شورای صنفی جامعه تاریخ پژوهان ایران تنها نامی برجا مانده و مثل بسیاری از موارد مشابه تنها به کار طولانی تر شدن بندهای رزومه عده ای آمده است.
بابت همین آشفتگی و ناکارآمدی نهادهای نظارتی است که به صورت روز افزون، خبرهای سوءاستفاده های علمی و متاسفانه اخلاقی برخی از این اعضای هیات های علمی و کارمندان معلوم الحال به گوش می رسد. با نهایت تاسف باید به صدای بلند اعلام کرد که حجم نسبتا زیادی از شکایات بابت تقلبات، سوءاستفاده و استثمار فکری و علمی دانشجو موجود است که بسیاری با ندانم کاری و ابراز ناتوانی در ممانعت از آنها، از کنار آن می گذرند. کم نیستند دانشجویانی که پیام داده اند در فلان مورد مجبور شدیم نام استاد را در مقاله به عنوان اسم اول ذکر کنیم حال آنکه استاد مورد نظر هیچ نقشی در آن نگارش و تدوین مقالات فوق الذکر نداشته است. در بسیاری از جلسات دفاع پایان نامه ها؛ استاد راهنما یا مشاور افاضه می کند که در جریان پایان نامه نیستم. اخیرا در یکی از این موارد، دانشجویی اظهار کرد به هر جمعیتی نالان شدم، اما نتوانستم از استاد راهنما یا مشاورم کمک بگیرم. متاسفانه برخی از اساتید راهنما و مشاور فقط می کوشند هر چه زودتر پایان نامه یا رساله دانشجو با هر ایراد و اشکالی دفاع شود تا بتوانند دانشجوی دیگری بردارند و به خاطر همین کمتر بر صحت مطالب، بایدها و الزامات پژوهشی تاکید می کنند. موارد سواستفاده گردانندگان مجلات از مقاله های دانشجوها نیز به صورت فراوان وجود دارد. در مورد دیگری یک کارمند دون پایه وظیفه اداری خود را با دادن وعده های گوناگون به دانشجویی می دهد، حاصل کار به صورت کتاب برای ادارۀ دیگری با دریافت مبلغی کلان، به صورت شبهه ناک چاپ می شود ولی نه تنها وعده های سرخرمن او به دانشجوی مذکور به جایی نمیرسد، بلکه حتی نام دانشجو (تدوین کننده اصلی مطالب) که بیش از سه سال از عمرش را برای به انجام رساندن آن صرف کرده است، در اثر نهایی و چاپ شده نمی آورد تا از زحمت دیگری برای خود رزومه بسازد. مثال های متعدی از این دست موجود است که به فرصت های دیگر وا می گذاریم. آنچه که ما را به نوشتن این یادداشت واداشت نبود یک نهاد یا مرجع نظارت کننده ی قوی و موثر برای جلوگیری از تکرار چنان بی اخلاقی ها، سوءاستفاده ها و وقاحت هایی است رو شبکه علمی مورخان این امر را وظیفه خود می داند تا زبان حال افرادی باشد که حقوقشان تضییع شده اس تا بلکه جماعتی که با خیالی آسوده سالهاست به زندگی انگلی خود در محیط های علمی و دانشگاهی ادامه می دهند بدانند دوره آسودگی خاطر از عدم رسانه ای شدن نام و اقداماتشان به سر آمده است.
شبکه علمی مورخان از تمامی دانشجویان، پژوهشگران دعوت می کند در صورت مواجه شدن با این گونه بداخلاقی های غیرعلمی و غیر اخلاقی، نسبت به انتشار عمومی آن تعلل نورزند تا به سهم خود در زدودن محیط علمی کشور (حداقل در رشته تاریخ)، انجام وظیفه کرده باشند. این معضل نتیجه کوچک شمردن و بی توجهی های بسیار از سوی همه ماست. در این راه از تمامی اعضای هیات علمی و کارمندانی که به دور از مسائل گفته شده هستند صمیمانه قدردانی و تشکر می نماییم و امیدواریم که آنها هم ما را در این حرکت یاری دهند. در پایان سه نکته را به صورت مختصر اشاره خواهیم کرد.
نخست: شبکه علمی مورخان در این راه، همراه و در کنار تمام افرادی است که حقوقشان تضییع و در دام این مسائل قرار گرفته یا از وقوع آن مطلع هستند و از پوشش خبری و رسانه ای کردن آن ابایی ندارند.
دوم: در صورت تمایل افراد ، مشخصات آنها محفوظ خواهد ماند.
سوم: دوستانی که از قبل پیام هایی به مورخان ارسال کرده اند در صورتی که خود صلاح بدانند، رسانه ای خواهد شد.
منبع: شبکه علمی مورخان کانال ارتباطی اساتید و دانشجویان رشته تاریخ دانشگاه های سراسر کشور
نظر شما