فارغ از برخی اقدامات نظامی، چون جنگ با ازبکان، گورکانیان، عثمانیان و اخراج انگلیسی ها از خلیج فارس و انجام اصلاحات نظامی و دیوانی که در زمان شخص «شاه عباس کبیر» به مجد، عظمت، ترقی و پیشرفت ایران عصر صفوی منتج گشت و برخی اقداماتش هم چون تربیت شاهزادگان در حرمسراها و کشتن و نابینا کردن فرزندان در اواخر عمر و همچنین سیاست تبدیل اراضی ممالک عامه به خاصه که در بلند مدت و پس از مرگش سبب ضعف سلسله صفوی در زمان چهار شاه بعد از او شد، این شاه صفوی دارای خصایل زیادی بود که او را شایسته لقب «کبیر» می کنند.
شاه عباس استراتژیست و طراح نظامی برجسته ای بود که خصوصیت اصلی اش حزم و احتیاط بود. ترجیح می داد به جای جنگ، از طریق دیپلماتیک به مقاصدش نائل شود و در تعقیب اهدافش بی اندازه صبور بود. حضور رهبری چنین باجذبه در میدان، افراد را به کارهایی خارج از تحمل وا می داشت. به افرادی که در جنگ ها از خود شجاعت و رشادت نشان می دادند، پاداش درخور می داد و بالاتر از همه، مردمش او را دوست می داشتند، زیرا از وضع آنها باخبر بود. وی با لباس مبدل اوقات زیادی را صرف قدم زدن در خیابانها و بازارهای اصفهان و صحبت با مردم در چایخانه ها می کرد. قطعاً شاه عباس از وضع رعایایش بی خبر نبود، زیرا با لباس مبدل به قهوه خانه ها و چاپخانه ها و حتی روسپی خانه های اصفهان سر می زد و چنان با جمعیت انبوه میدان نقش جهان می آمیخت که موجبات نگرانی قراولان و نگهبان همراه خود را بابت سو قصد به جانش را فراهم می آورد. او از این فرصت برای راستی آزمایی صداقتِ مقامات و تجار و...استفاده می کرد. مثل زمانی که در لباس یک دهقان از کاخ سلطنتی خارج شد و با خرید از یک نانوا و قصاب و وزن کردن نان و گوشت آنها با پی بردن به کم فروشی این دو، دستور قتل رئیس امنیه و کلانتر اصفهان را به خاطر بی توجهی به این امر مهم صادر کرد. ولی سرانجام با پا درمیانی بزرگان دربار، به این رضایت داد تا نانوا را در تنور انداخته و قصاب را به سیخ بکشند و کباب کنند[!؟]
وی پادشاهی پراگماتیک، متساهل و بسیار شوخ طبع بود و رفتار و جامه اش ساده و بی تکلف بود. جامعه صفوی را در فرهنگ امروز بایست فضیلت سالار (Meritocracy) و نخبه سالار نامید، چرا که این جامعه به طور قطع یک نظام حکومتی اشراف سالار نبود. اگرچه عناصر قدرتمند اشراف سالار هم در آن بودند، چنانکه آدام اولیاریوس سفیر دوک هولشتاین به دربار صفوی با نوشته های خود توجه ما را به این جنبه از جامعه صفوی جلب می کند. او می نویسد که صاحب منصبان براساس ارزش و شایستگی شان و نه براساس نشان به کاری منصوب می شدند. به همین دلیل آنان با شادمانی جان خود را به خطر می انداختند، زیرا می دانستند که این تنها راه ترقی تا بالاترین مدارج است. این مقام ها در ایران موروثی و فروشی نبودند. با اینکه پسران اشراف به احترام خدمات پدران شان برای تصدی مقام پدر در نظر گرفته می شدند، اما این جانشینی تنها براساس شایستگی و خدمات خودشان بود. چه اشخاصی از صنف شیرفروش، خیاط و چوپان که توسط شاه عباس تنها به خاطر داشتن ذکاوت و فراست به مقامات عالیه رسیدند. محمدعلی بیگ که توسط شاه عباس به مقام ناظر کارگاه های سلطنتی و بعدها اداره روابط دیپلماتیک با گورکانیان هند منصوب شد و تاورنیه سیاح ایتالیایی از وی به عنوان «صادق ترین مردی که ایران در طی قرن ها داشته » یاد می کند، فی الواقع پسربچه ای بود که در حین چوپانی و نی نوازی برای گله، توجه شاه عباس را به خود جلب کرد و برای تعلیم و تربیت به دربار فرستاده شد. شیر فروش و خیاطی که شاه عباس آنها را نیز به عنوان فرمانده قراول و وزیر خود منصوب کرد نیز از این دسته افراد بودند.
شاه عباس به هنر از انواع ظریفه گرفته چون نقاشی و خوشنویسی تا سنتی و دست ساخته های هنرمندان چون فرش، چینی و سفال و... احترام و اهتمام قابل توجهی مبذول می کرد. با هنرمندان رابطه انسانی گرمی که خاص خود او بود داشت. در یک مورد، تصویری که رضا عباسی کشیده بود چنان شاه را به وجد آورد که با عظمت شاهانه اش بر دست های خالق آن بوسه زد و در موارد دیگر در حالیکه علیرضا عباسی به خوشنویسی مشغول بود، شخصاً شاه عباس شمع را نگاه می داشت تا این هنرمند در زیر نور کافی به امر خوشنویسی مشغول شود. هنرهای دستی چون فرش، سفال، چینی و نساجی در دوران این شاه صفوی نسبت به دوره های تاریخی قبل از خود به پیشرفت های زیادی نائل شدند و حتی برای نمونه فرش ایرانی به کاخ سلطنتی سیگیسموند پادشاه لهستان راه یافت و حتی جهیزیهٔ دختر این شاه اروپایی شد.
شاید قضاوت ژان شاردن سیاح معروف فرانسوی مناسب ترین حکم دربارهٔ فقدان شاه عباس باشد: «هنگامی که این پادشاه بزرگ از جهان رخت دربست، رونق و رفاه نیز از ایران رخت بر بست.»
پادشاه عملگرا و هنردوست
سالروز درگذشت شاه عباس کبیر
یکشنبه ۳۰ دی ۱۳۹۷
نظر شما
سایر مطالب
در تکاپوی ترسیم هویت ایرانی؛
دواخانه شورین! اصلاح قانون اساسی و انحلال سلطنت قاجار
تخته قاپوی عشایر
«مراد اریه» پدر کاشی و سرامیک ایران
فایدۀ تاریخ (تاریخ در ترازو)
دکتر کاظم خسروشاهی کارآفرینی از نسل ایران سازان
تاریخ آلترناتیو؛ ضرورت ها و ملاحظات
شورش های دهقانی؛ زمینه ساز نهضت فراگیر جنگل شدند!
«حسن نفیسی»؛ دولتمردی سخاوتمند در ایراد اتهام به رقیبان!
روایت تاریخ به انتخاب مورخ به سبک کلایدسکوپ