چندی است که شاهد گسترش و نفوذ نهادهایی به همت اهل تاریخیم که در شبکههای اجتماعی و فضای مجازی پابهپای دیگر معارف و رشتهها پیش میروند. کانالهای تلگرامی و صفحات اینستاگرام و سایتهای خودجوش نظیر «مورخان» بدون هیچ حمایت سازمانی و سرمایهگذاری دولتی در تلاشند تا سهم خود را در تعالی تاریخ و فرهنگ ایران ادا کنند.
شاید در نگاه اول شور و کنجکاوی و همت عدهای از اهل تاریخ محرک این ماجرا باشد اما در نگاه عمیقتر دغدغهها و نگرشهای خاصی برملا میشود. اینکه اهل تاریخ از شمول در مجموعههایی که سهم اندک و نامناسبی برای آنها قائلند خسته و ملول شدهاند. چرا دستاندرکاران و متولیان دیگری باید در فکر اختصاص بخش و سهمی از امکان و بودجه تحقیقاتیشان به معرفت تاریخی باشند و اهل تاریخ را زیرمجموعه خود بدانند؟ چرا باید لازم باشد در نهادهای دولتی و تحت انواع و اقسام محدودیتها مجالی برای فعالیت اهل تاریخ پدید آید؟
محدودیتها و ضعفهایی که بر سیاستهای فرهنگی ایران غالب شده تربیت و فعالیت را در نهادهای آموزشی رشته تاریخ کمفروغ کرده است. اهل علوم اجتماعی و علوم سیاسی که بهعلت جنس و اقتضائات رشتهشان شور و تحرک بیشتری دارند و مصائب مطالعاتی بهنسبت کمتری را برای تحقیق متحمل میشوند گوی سبقت را ربودند و تاریخ را در ظهور اجتماعی و سیاسی به حاشیه راندند. این درحالی است که با تمام بیمهری به فارغالتحصیلان رشته تاریخ و مشکلات استخدامی در این سالها هنوز هم بخش اعظمی از ورودیهای این رشته از میان جوانان بااستعداد و عاشق است. خوشبختانه امکانات جدید در شبکههای اجتماعی باعث شد تا سرمایه عاشقی و شور به کمک دانشجویان و فارغالتحصیلان متعهد بیاید و شاهد نسلی نو از اهل تاریخ باشیم که میتوانند در هر روز زندگی مردم حاضر باشند و سهمی از معرفت تاریخی آنها را با مطالب روزانه تأمین کنند.
مجلات غیر وابسته تاریخی هم میتوانند راهگشای افقی نو به معرفت تاریخی و جایگاه رشته تاریخ در نظام فکری و فرهنگی ایران باشند. مجلاتی که به سازمان و دانشگاه و نهادی وابسته نیستند و تلاش میکنند تا مبرا از محدودیتها و جهتدهیهای نامناسب مسیری شفاف و مفید پی گیرند. مجله «مردمنامه» بهعنوان یکی از اولین نمونههای این تلاش مستحق تقدیر و تحسین و یاری است. شاید مجلات تخصصی و علمیپژوهشی زیادی زیرمجموعه دانشکدهها و پژوهشکدهها در زمینه تاریخ فعال باشند؛ اما هیچکدام مسیر سخت و صعبی را تجربه نمیکنند که یک مجله یا سایت باید بدون حمایت مادی و معنوی طی میکند. از آنجایی که نابرده رنج گنج میسر نخواهد شد میتوان این رنجها را به جان خرید اما به گنجی اندیشید که برای آیندگان به ارث خواهد ماند. به امید روزی که اهل تاریخ مجموعهها و نهادهای داشته باشند که متولی هدایت و حمایت از سایر علوم و معارف باشد و این معرفت را به جایگاه حقیقی خود برساند.
زندگان اهل تاریخ وکیل و وصی نمیخواهند
به مناسبت انتشار شماره نخست مجله «مردمنامه»
پنجشنبه ۲۰ آبان ۱۳۹۵
منبع:
اختصاصی مورخان
نظر شما
سایر مطالب
در تکاپوی ترسیم هویت ایرانی؛
دواخانه شورین! اصلاح قانون اساسی و انحلال سلطنت قاجار
تخته قاپوی عشایر
«مراد اریه» پدر کاشی و سرامیک ایران
فایدۀ تاریخ (تاریخ در ترازو)
دکتر کاظم خسروشاهی کارآفرینی از نسل ایران سازان
تاریخ آلترناتیو؛ ضرورت ها و ملاحظات
شورش های دهقانی؛ زمینه ساز نهضت فراگیر جنگل شدند!
«حسن نفیسی»؛ دولتمردی سخاوتمند در ایراد اتهام به رقیبان!
روایت تاریخ به انتخاب مورخ به سبک کلایدسکوپ