نام تیمور بختیار و تأسیس ساواک به هم گره خورده است. تا میانه دهه ۱۳۳۰ کشور فاقد سیستم اطلاعاتی یکپارچه و منظم بود و نهایتاً امور اطلاعاتی به رکن دوم ارتش ختم میشد و در کنار ارتش، شهربانی نیز کنترل جریانهای سیاسی و فعالیت احزاب و سندیکاهای کارگری را بر عهده داشت. اوضاع به همین منوال میگذشت تا جریان کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ همزمان که لرزهای بر ستونهای حاکمیت انداخت آن را وادار به ایجاد ساز و کار امنیتی فراگیر کرد. بدین منظور پس از کودتای ۲۸ مرداد با تصمیم شخص شاه ایجاد تشکیلات منظم برای اقدامات اطلاعاتی و امنیتی در دستور کار قرار گرفت و با تصویب قانون تشکیل سازمان اطلاعات و امنیت کشور (ساواک) در سال ۱۳۳۵ در مجلس شورای ملی و سنا شکل رسمی و قانونی به خود گرفت و سازمان در مهرماه ۱۳۳۵ حتی زودتر از تصویب نهایی آغاز به کار کرد. در ماده یک این قانون آمده است سازمان اطلاعات و امنیت کشور وابسته به نخستوزیری تشکیل میشود و رئیس سازمان، سمت معاونت نخست وزیر را داشته و به فرمان شخص شاه منصوب خواهد شد.
ساواک، مولود کودتای ۲۸ مرداد
تولد ساواک از درون ارگانی موسوم به فرمانداری نظامی بود. مستشاران آمریکایی که در ایجاد فرمانداری نظامی نقش داشتند در تأسیس ساواک نیز همراه شدند و ساواک به عنوان نخستین دستگاه رسمی امنیتی کشور با انحلال فرمانداری نظامی کار خود را آغاز کرد. مهمترین نگرانی و دغدغه در این مقطع زمانی بقای رژیم و جلوگیری از نفوذ اندیشههای چپگرایانه و کمونیستی در کشور بود که ایجاد سازمان اطلاعاتی و امنیتی قدرتمندی را ضرورت میبخشید.
تیمور بختیار که پیش از این ریاست فرمانداری نظامی را بر عهده داشت زین پس به ریاست ساواک منصوب شد. ریاست بختیار در ساواک تا سال ۱۳۳۹ به طول انجامید. در سالهای نخستین ساواک هنوز تشکیلات گستردهای نداشت، چهرههای اصلی تجربه کافی نداشتند و سیطره آنها بر سازمانهای دولتی تمام و کمال نبود؛ هنوز مانده بود تا سایه ساواک در عرصه سیاسی کشور سنگین شود.
شاه که تجربه کودتای ۲۸ مرداد را از سر گذرانده بود آن را همچون عقدهای تاریخی در پس ذهن داشت و تقویت اداره ساواک بیشک خواستهای از سر ضرورت و اجبار برای حاکمیت وی بود. در سال ۱۳۳۵ سازمان اطلاعات و امنیت آمریکا (سیا) تعلیم مأموران اطلاعاتی ایران را جدیتر پیگیری کرد و یک سرهنگ ارتش را برای سازماندهی تشکیلات جدید اطلاعاتی فرستاد. علاه بر سیا، سازمان اطلاعات و امنیت اسرائیل (موساد) نیز در تعلیم کادرهای اطلاعاتی نقش داشتند.
تیمور بختیار؛ پدر ساواک ایران
تیمور بختیار به عنوان اولین رئیس سازمان اطلاعات و امنیت کشور به سبب اقدامات خود به «پدر ساواک ایران» ملقب شد و توانست سیستمی را پایهگذاری کند که در تمامی سالهای تأسیس تا انحلال به عنوان سازمانی یکپارچه در سرکوب مخالفان رژیم پهلوی عمل کند. اگرچه سرنوشت آن گونه رقم خورد که خود نیز یکی از قربانیان همین سیستم شود.
بختیار شخصیتی جاه طلب، خشن و مستحکم داشت. به عقیده برخی بختیار هویت ساواک را شبیه به خود بنا کرد، مخوف و بیرحم. یکی از روشهای اقرارگیری در سالهای اولیه استفاده از چوب و شلاق و کتک بود. هنوز از روشهای جدید خبری نبود و شکنجهها طبق روال روشهای فرمانداری نظامی اعمال میشد. میتوان گفت شکنجهها در مقایسه با دورههای دیگر ساواک به ویژه زمان ریاست نصیری، در این دوره صورت ابتدایی داشت. اگرچه نباید از این نکته غافل شد که پایهگذار اعمال خشونت و نهادینه کردن آن در دستگاه امنیتی شخص تیمور بختیار بود.
چهرهای که از ساواک به ویژه از دهه چهل و پنجاه در میان عموم مردم ساخته شد در این سالها هنوز رو نشده بود. دوره ابتدایی ساواک و ریاست بختیار را میتوان از یک سو دوره شناخت و ارزیابی مخالفان سیاسی و جریانهای ضد حکومت در میان گروههای سیاسی و مذهبی قلمداد کرد و از سوی دیگر دورهای است که شخص تیمور بختیار سعی داشت حیطه نفوذ و سیطره خود را در اکثر ادارات دولتی و حکومتی و مراکز علمی و دانشگاهی گسترش دهد. بختیار که از ابتدای آغار فعالیتهای خود و به ویژه در زمان فرمانداری نظامی در پی سرکوب مخالفان سیاسی و مذهبی بود و سابقه قلع و قمع کردن رهبران جمعیت فداییان اسلام و سران حزب توده را پس از کودتای ۲۸ مرداد داشت، تشکیلات منسجم اطلاعاتی و امنیتی را بهترین فرصت برای دنبال کردن جدیتر اهداف خود میدید. در طول سالهای ریاست بختیار بر ساواک، جاهطلبی و اعمال قدرت بختیار به جایی رسیده بود که او را فرد دوم مملکت بعد از شاه میشناختند. قدرت روزافزونی که بزودی شاه را نیز در هراس انداخت.
کارنامه تیمور بختیار در ساواک
تیمور بختیار در کابینههای منوچهر اقبال و جعفر شریف امامی معاون نخست وزیر و رئیس ساواک بود. بختیار به دلیل چهرهای که در ساواک از خود نشان داد به زودی از درجه سرهنگی به سپهبدی ارتقاء یافت و بخاطر شقاوت و بیرحمی در میان نیروهای مخالف حکومت به چهرهای منفور تبدیل شد. بختیار بر روی چند سازمان حساسیت ویژه داشت، منجمله حزب توده که توانست از بسیاری از افراد حزب اعترافگیری کند و کتابی نیز با عنوان «کتاب سیاه» درباره سازمان افسران حزب توده منتشر کرد.
بنابر خاطرات فردوست بختیار به شدت به دنبال کسب مال بود و در ریاست خود بر ساواک زمینه را برای مالاندوزی بسیار مناسب میدید. برای مثال در جایی از خاطراتش آورده بختیار برای یک حاجی بازاری پروندهای مبنی بر تودهای بودن درست میکرد و پس از به زندان انداختن او، معاونش علوی کیا واسطه شده و با مراجعه وی به زندانی و اخذ مبالغی کلان وی را آزاد میکرد. ثروت بختیار روز به روز افزونتر میشد و در شرکتهای بسیاری سهام داشته و شریک بود.
بختیار علیه بختیار
تیمور بختیار تمامی ویژگیهای یک شخص قدرتمند را داشت. تهور و بی باکی، خشونت و قدرت طلبی جاهطلبانه او را به زودی در مسیر پیشرفت در زمینه نظامی قرار داد. او در بلندپروازی تا بدانجا رسید که از حکومت پهلوی هم عبور کرد. دست روزگار بود مردی که روزی برای حفاظت از کیان متزلزل پهلوی پس از کودتای ۲۸ مرداد به ریاست سازمانی رسید که حتی نامش دلهره بزرگی برای مخالفان بود، خود به شخصیتی خطرناک و برانداز برای حکومت تبدیل شود. سرانجام کار، تیمور بختیار که یک روز با درجه سرگردی به ستون اعزامی آذربایجان فرستاده شد تا علیه فرقه تجزیهطلب دموکرات حمله برد و به گفته حسین فردوست «سرلشکر رزمآرا رئیس ستاد ارتش آن قدر از این پیروزی خوشحال شد که شخصاً با بیسیم به بختیار تبریک گفت و درجه وی را به سرهنگی ارتقا داد» به چنان تهدیدی علیه حکومت تبدیل شد که چارهای جز عزل وی برای شاه باقی نگذارد.
تیمور بختیار؛ دوستی که دشمن شد
بررسی عملکرد نخستین رئیس ساواک در زمان پهلوی دوم
پنجشنبه ۲ شهریور ۱۳۹۶
منبع:
روزنامه آسمان آبی
نظر شما
سایر مطالب
در تکاپوی ترسیم هویت ایرانی؛
دواخانه شورین! اصلاح قانون اساسی و انحلال سلطنت قاجار
تخته قاپوی عشایر
«مراد اریه» پدر کاشی و سرامیک ایران
فایدۀ تاریخ (تاریخ در ترازو)
دکتر کاظم خسروشاهی کارآفرینی از نسل ایران سازان
تاریخ آلترناتیو؛ ضرورت ها و ملاحظات
شورش های دهقانی؛ زمینه ساز نهضت فراگیر جنگل شدند!
«حسن نفیسی»؛ دولتمردی سخاوتمند در ایراد اتهام به رقیبان!
روایت تاریخ به انتخاب مورخ به سبک کلایدسکوپ