ما و مساله اروپایی

نیازهای ایران شناسی و مطالعات اروپایی

علیرضا عسگری، کارشناس تاریخ جهان
محقق و اندیشمند ایرانی امروز باید تکلیف خود را با مساله مطالعات اروپا روشن کند. بدلیل نبود متخصص و راهنمای راه در ایران، علاقمندان به بیراهه می روند و قدم در کوره راه هایی می گذارند که ربط وثیقی با دغدغه های شناختی و هویتی ما به عنوان ایرانی ندارد...

دوشنبه ۱۶ مرداد ۱۳۹۶
محقق و اندیشمند ایرانی امروز باید تکلیف خود را با مساله مطالعات اروپا روشن کند. بدلیل نبود متخصص و راهنمای راه در ایران، علاقمندان به بیراهه می روند و قدم در کوره راه هایی می گذارند که ربط وثیقی با دغدغه های شناختی و هویتی ما به عنوان ایرانی ندارد. برای مثال پرداختن به اقتصاد اروپا در دوره کارولنژین یا وضعیت زنان و شهرهای اروپا در قرون جدید یا استراتژی های نظامی جنگ جهانی موضوعاتی هستند که در بدنه جامعه اروپایی معنا می یابند و برای ما در حکم سرگرمی ای بیش نیستند چراکه محقق تاریخ و فرهنگ اروپا در ایران باید بداند ما در مساله خودشناسی درمانده ایم و هنوز کتاب جامع و مفیدی درباره تاریخ سیاسی قاجار جهت تدریس نداریم! تمام آن موضوعات در جای خودشان یعنی در فرهنگ و جامعه اروپایی اهمیت وافر دارند اما چه مشکلی از ما حل می کنند؟
ما از مطالعات اروپا چه می خواهیم؟ آیا نباید راه محمد علی فروغی، اسماعیل سعادت و جواد طباطبایی را برویم؟ یعنی شناخت تمدن و تاریخ اروپایی در راستای اهداف و نیازهای ایران شناسی. ترجمه آثار بسیار تخصصی و بی ربط به مسائل و دغدغه های ما در حوزه تاریخ و فرهنگ اروپا، تنها ابری گذراست که بر سر ما نخواهد بارید. راقم سطور که خود چند سالی به اشتباه در همین مسیر قدم می زد با آزمون و خطا دریافت که کار محققان و مترجمان مطالعات اروپا در ایران دوچندان دیگران است چراکه دیگرشناسی آنها باید همراه خودشناسی باشد تا مفید افتد. این به معنی همه چیز دانی و همه چیز نویسی نیست بلکه نگاهی دغدغه مند و شناختی به مسائل ایران است تا بتوان از تخصص اصلی فرد بهترین بهره را برد. پیشنهاد من به دانشجویان، مترجمان و محققان مطالعات اروپا در داخل و خارج کشور این است که از مطالعه و شناخت خویشتن خویش غافل نشوند وگرنه مطالعات ما راه به جایی نمی برد. شاید این کلام مولوی راهگشای ما باشد: هر کسی کو دور ماند از اصل خویش / باز جوید روزگار وصل خویش
منبع: اختصاصی مورخان
نظر شما