امروزه وقتی درباره تاریخ علم و معرفتمان تحقیق میکنیم نامهای ماندگار محل تمرکز و کانون توجه ماست. نامهایی که بر پایه آثار و افکاری ماندگار جاویدان و درخشان شده اند. ما بر مدار این مراکز علم و ادب و معرفت است که گذشته را میخوانیم و قضاوت میکنیم. چون گذر ایام و تحویل و تبدیل نظامها و رویکردها باعث میشود سنگ و گوهر بهراحتی از هم بازشناخته شود؛ اکنون ما تقریبا میدانیم که هرکدام از علما و فضلای گذشته ما چه سرمایهای به تاریخ علم و فرهنگ ما افزودهاند. ما بر اساس این شناخت درباره لیاقت و بصیرت نظامهای حاکم و شاهد تحلیل میکنیم و زعما و مردمان آن عصر را قضاوت میکنیم. بارها در سخن و ذهن خود از درکنشدن و غربت بسیاری از عالمان و هنرمندان گفتهایم و اما آیا نمیترسیم که آیندگان درباره ما قضاوتهای ناخوشایندی بکنند؟
معلوم نیست که چند سال یا دهه دیگر، اما روزی خواهد رسید که آیندگان درباره نظام ارتقای استادان ما در دانشگاه تحقیق میکنند. آنها مردان بزرگ تاریخ ما را میشناسند. آنها را با آثارشان ارزیابی میکنند؛ با آراءشان؛ با آرمانها و فعالیتهایشان. در آینده کسی ملاحظه و مبالات بسیاری از هییتهای داوری مجلات و هییتهای ممیزه دانشگاهها را نخواهد کرد و با قاطعیت درباره آنچه بر نظام دانشگاهی ما گذشته مطالعه خواهد شد. در آن زمان از ما مردمان، از ما دانشجویان چه نمایی برجای مانده است؟
بسیاری از ما دانشجویان توان تحلیل درباره شخصیت علمی معلمانمان را داریم. در مواقع متعددی ما بر این درک خود سوار میشویم و آن را بهکار میبندیم. اما در مواقعی که این درک و شعور ما باید کاری تاریخساز کند و عامل تغییری باشد ما هیچ نمیکنیم. ما شاهدهای ساکت این ماجراییم. اجازه میدهیم که افرادی در گروههای تخصصی ما در دانشگاه به مقام و مراتب دانشیاری و استادی برسند که بههیچ وقت شایسته آن نیستند. در مقابل بسیاری از سرمایههای علمی و استادان واقعی را در مراتب پایینتر شاهدیم فقط برای اینکه نظام دانشگاهی ما درگیر قضاوتهای رنگارنگی است که در ظاهر به ما مربوط نمیشود.
سرانجام آنچه میماند نشانه غایت ما از نظام دانشگاهی و چگونگی بقا و رویکرد ما در این شرایط است. گمان نمیرود که آیندگان ما را صاحب شعوری نظاممند و نظامساز بدانند چراکه کارنامه ما از تمهیدات لازم در این راستا خالی است. ما جزیرههایی هستیم که به نظام تکامل علم و معرفت آشنایی نداریم و برای آن بهایی نمیپردازیم. در نظام تولید علم هر جزء باید معرف ماهیت خود باشد. کلیت آن نظام هم باید در انطباق با آن ماهیت طراحی شده باشد. از یک دانشجو انتظار میرود که این جزء و کل را درک کند وگرنه آیا با یک خدمه یا یک تاجر فرقی خواهد داشت؟ آیا دانشگاههای ما بنگاههایی برای کاریابی و پیشرفت و ارتقای مادی است؟
از طرفی در نظام کهن معرفتی ما استاد همواره مقامی کلیدی داشت و محضر او اصل و هر موجودی فرع بر آن بود. خطاب «استاد» نهتنها برای نمایاندن یک مرتبه علمی بلکه جایگاهی معرفتی بود که عدهای جوینده و پوینده داشت. این پویندگان و جویندگان بودند که این نام و جایگاه را با درک و پیگیریشان مینمایاندند. اگرچه بسیاری از دربارها هم محل آمدوشد فضلا بود اما این فضلا و استادان از محک قضاوت و طلب جامعه علمی میگذشتند و اگر طبلی توخالی بودند بهسرعت رسوا میشدند.
اما امروزِ ما نمایش نظامی پویا و پرشور برای کسب دانش یا معرفت نیست چرا که ما دانشجویان به هزار و یک علت در برابر این بیمبالاتیها و ناحقیها سکوت میکنیم و این سکوتمان چنان طولانی و معنادار شده است که نظام دانشگاهی و خودمان به باوری دربارهاش رسیدهایم. اینکه ما حق نداریم در اینخصوص نظر بدهیم و از مسئولان و مدیران جواب بخواهیم. بنابراین ما سرمایههای فکری برای آینده نیستیم. ما محصولاتی هستیم که بعدها برای شناخت این نظام و این فرهنگ مورد مطالعه قرار میگیریم. محصولاتی منفعل که نشاندهنده سطح طلب و شناخت و رویکرد ماست. متأسفانه برای نسلهای بعد از خود عناوین و مراتب دانشگاهی گمراهکنندهای به ارمغان میگذاریم.
برای دانستن آنچه درباره ما خواهند گفت و خواهند شنید بهترست به تحقیقها و رویکردهای خودمان درباره گذشتهگان بیندیشیم. در تاریخ دوره قاجاریه و پهلوی نظاره کنیم و ببینیم آیا ما نسبت به شرایط و امکانات و بستری که داشتند از آنها روسفیدتریم؟ آیا آیندگان سکوت و قبول و انفعال ما را ملاحظهای فکورانه و برنامهریزیشده میدانند یا گمان میبرند که سطح فکر و فرهنگ ما برای درک ماهیت نظامهای علمی و دانشگاهی مناسب نبوده است؟ همانند تحقیقات خود ما درباره گذشته، مطالعه آیندگان در نظامهای علمی و معرفتی برای درک بهتر از استعدادها و مایههای لازم و حیاتی تعالی و پیشرفت رخ خواهد داد و متأسفانه ناهمگونی و ناکارآمدی بسیاری از اصحاب دانشگاه محل تناقض و تفکر ایشان خواهد شد.
وقتی که آیندگان سرگذشت ما را میخوانند و میگویند اینها دیگر چه مردمانی بودند!
یادداشتی به بهانه نظام ارتقای معیوب در دانشگاههای ایران
چهارشنبه ۳ آذر ۱۳۹۵
منبع:
اختصاصی مورخان
نظر شما
سایر مطالب
در تکاپوی ترسیم هویت ایرانی؛
دواخانه شورین! اصلاح قانون اساسی و انحلال سلطنت قاجار
تخته قاپوی عشایر
«مراد اریه» پدر کاشی و سرامیک ایران
فایدۀ تاریخ (تاریخ در ترازو)
دکتر کاظم خسروشاهی کارآفرینی از نسل ایران سازان
تاریخ آلترناتیو؛ ضرورت ها و ملاحظات
شورش های دهقانی؛ زمینه ساز نهضت فراگیر جنگل شدند!
«حسن نفیسی»؛ دولتمردی سخاوتمند در ایراد اتهام به رقیبان!
روایت تاریخ به انتخاب مورخ به سبک کلایدسکوپ