کاظمی در مورد تفاوت خاطره و تاریخ شفاهی، گفت: خاطره نگاری به معنای واقعی کلمه تارخ شفاهی نیست بلکه تصویرسازی از آرشیو ذهنی فرد است. اکنون عمده منشورات بهنام تاریخ شفاهی، درواقع خاطرهنویسی و خاطرهنگاری است، نه تاریخ شفاهی. تاریخ شفاهی یک فرآیند بسیار پیچیده و سهبعدی است، در یک بعد مصاحبهگر، در بعد دیگر مصاحبهشونده است، که هریک دارای مختصاتی هستند. بعد سوم و مهمتر، آن بحثهای چالشی بین این دو، از حیث نوع و ماهیت، نحوه تبیین و تحلیل و تفسیر است، که به محک و سنجه پژوهش درمیآیند تا اعتبار گیرند. این بعد است که کار تاریخ شفاهی را بسیار سخت، نفسگیر و زمانبر میکند. امروزه بیشتر کتابهایی که با نام تاریخ شفاهی منتشر میشوند فاقد بعد آخر هستند.
این نویسنده افزود: حتی کتابهای خاطرهای که دارای درجه خوب هستند و توانستهاند امضا و تحشیهنوشت بزرگان را کسب کنند را نمیتوان در زمره آثار تاریخ شفاهی جای داد. تاریخ شفاهی جایگاه و خاستگاهش خیلی قویتر از چیزی است که ما در کشور حرفش را میزنیم. همه دنیا در حال حرکت به سمت تاریخ شفاهی هستند، در حالیکه ما متأسفانه به سمت خاطرهنگاری در حرکتیم.
نویسنده خاطرات عزتشاهی افزود: دلیل این حرکت، نبود آموزش و نبودآشنایی با شیوههای حرفهای تاریخ شفاهی برای نویسندگان و پژوهندگان است. تاریخ شفاهی بنیان پژوهش دارد و این پژوهش جزءلاینفک تمام مراحل تاریخ شفاهی است؛ قبل از مصاحبه برای شناخت سوژه کنکاشی صورت میگیرد، با تحقیق بسته پرسشی فراهم میشود، در حین مصاحبه برای رفع موانع و مشکلات در گفتوگو واکاویهای ذهنی و روانکاوی نیاز است. همه اینها تحقیقاند؛ بعد از مصاحبه در مراحل پیادهسازی، نمایهسازی، آرشیو و ... بازهم پای تحقیق درمیان است. اما مهمتر از همه در مرحله تدوین، پژوهش در ابعاد و اعماق متون مصاحبه است، که آن را معتبر میسازد. حتی پس از انتشار هم درِ تحقیق برای کارهای تاریخ شفاهی باز است، چرا که در سیلان اطلاعات و آزادسازیهای تدریجی اسناد و منابع جرح و تعدیلهایی ضرورت مییابد. عمل به این نسخهها، نیازمند مهارت، دانش و تأنی است. حال چه روی میدهد، پروژهها دیربازده میشوند. با این روند هر کتاب تاریخ شفاهی حداقل دو تا سه سال طول میکشد تا به نتیجه برسد. در حالیکه ما کتابهایی داریم که با صرف چهارـماه زمان چاپ میشوند. گرچه برخی از آنها ممکن است از حیث ادبی، پرکشش، جذاب و دلربا باشند، اما از نظر تاریخی کماعتنایاند، و در شمار تاریخ شفاهی قرار نمیگیرند.
بهراستی بحث اینکه کدام اثر تاریخ شفاهی است و کدام خاطرهنویسی یا نگاری؛ بحثی است پیچیده و ظریف، که باید در کارگاهها و نشستهای تاریخ شفاهی بدان پرداخت.
وی در ادامه تصریح کرد: همانطور که امروز فروش خام نفت، گاز و مواد معدنی را نقد میکنند، انتشار خاطرات به صورت خاطره صرف را هم باید به نقد کرد، چرا که این هم نوعی خامفروشی است. حال چهقدر این فروش خام لازم است و تا کجا؟ بهنظرم به حال سیاسی و فرهنگی جامعه برمیگردد. اکنون شاهدیم که خاطرات را بدون ارزش افزوده قابل ملاحظه میفروشند. در حالی که باید اینها را با پژوهش اعتبارسنجی کرد و صحت و سقم آنها را بررسی نمود.
آفتهای زیادی مترتب خود خاطره است. بن مایه تاریخ شفاهی از خاطره گرفته میشود اما خاطرهای که حاصل یک مصاحبه فعال است و با تحقیق و پژوهش اعتبارسنجی میشود که چقدر از آن درست و چقدر غلط است.
کاظمی در مورد اهمیت تاریخ شفاهی گفت: هم در ایران و هم در دنیا تاریخ شفاهی را جنگ پیش برد. در ایران تاریخ شفاهی تازه بعد از موضوع جنگ وارد موضوع انقلاب اسلامی شد. در اصل میتوان گفت که این دو حوزه به تاریخ شفای پروبال دادند اما تاریخ شفاهی در جنگ و انقلاب خلاصه نمیشود. تاریخ شفاهی میتواند تمام سطوح انسانی و اجتماعی را دربر بگیرد. مثلا قبابافی به صورت سنتی در حال از بین رفتن است و تاریخ شفاهی میتواند آن را به حافظه تاریخ بسپارد.
در واقع گرانیگاه تاریخ شفاهی احیای حافظه جمعی است. تاریخ شفاهی حتی تاریخ نزدیک هم نیست و تاریخ حاضر هست. هم نزدیک هم محاضر.
نویسنده کتاب سالهای بیقرار با اشاره به گستردگی حوزه تاریخ شفاهی گفت: هر کدام از سازمانها و نهادها میتوانند در راستای انجام وظایف خود تاریخ شفاهی آن سازمان یا نهاد را ثبت و ضبط کنند. موضوع مهمی که در حالت کلی وجود دارد این است که باید برای ثبت تاریخ شفاهی اولویت بندی کرد و روی موضوعاتی تمرکز کرد که در حال از بین رفتن هستند. یعنی اشاره دارم به فوری و اضطراری بودن تاریخ شفاهی.
کاظمی در ادامه با اشاره به کتاب خاطرات عزتشاهی گفت: این کتاب یک نمونه کامل تاریخ شفاهی است چرا که من به تنهایی همه مصاحبهها را انجام ندادهام ابتدا روی مصاحبههای آرشیوی مطالعات زیادی داشتم و نواقص و کاستیهای آنها را درآوردم و دوباره خود فضای دیگری از مصاحبه را با آقای عزتشاهی ساختم. در ادامه به پاسخهای ایشان اکتفا نکردم و دنبال کسانی رفتم که در یک موضوع و حادثهای با ایشان همراه بودند. بهعبارتی علاوه بر زاویه دید این آدم، دیدگاه بقیه را نیز جمع کردم و برای این کتاب با دهها نفر گفتوگو کردم. از طرف دیگر سراغ اسناد و مدارک پیدا و پنهان رفتم و آنها را برای دقیقتر شدن اطلاعات مطالعه کردم تا جایی که از اعلانیهها و سنگ قبر هم استفاده کردم. از این روست که کسانی که میخواهند در مورد موضوع انقلاب اسلامی پژوهشی انجام دهند اولین منبعشان همین کتاب است. چرا که به سبب استنادات و پژوهش، میتوانند بدان اعتنا و ابتنا کنند.
وی ادامه داد: تحقیق در تاریخ شفاهی نسخه واحدی ندارد، روشهایی که برای کتاب خاطرات عزتشاهی استفاده شده است با کتاب احمد احمد یکی نیست. از پارامترهای مختلفی استفاده میشود. هرکدام از این کتابها مختصات و شواهد خود را دارند و از کتابی به کتاب دیگر شرایط فرق دارد. فلسفه شکلگیری سالهای بیقرار کاملا با بقیه متفاوت است. برای این کتاب از قبل برنامهریزی داشتم و دنبال آن بودم تا تعدادی آدم را در این اثر توضیح داده و به تاریخ معرفی کنم. بسیاری از آدمهایی که معرفی کردهام الگوهای گمشده تاریخ و جامعه ما هستند. من وقتی به این شناخت از افراد میرسم وظیفه دارم که آنها را معرفی کنم چون هیچگاه در تاریخ تکرار نمیشوند.
محسن کاظمی پژوهشگر تاریخ شفاهی در گفتوگو با سوره مهر
گرانیگاه تاریخ شفاهی احیای حافظه جمعی است
شنبه ۷ مرداد ۱۳۹۶
منبع:
سوره مهر
نظر شما
سایر مطالب
در تکاپوی ترسیم هویت ایرانی؛
دواخانه شورین! اصلاح قانون اساسی و انحلال سلطنت قاجار
تخته قاپوی عشایر
«مراد اریه» پدر کاشی و سرامیک ایران
فایدۀ تاریخ (تاریخ در ترازو)
دکتر کاظم خسروشاهی کارآفرینی از نسل ایران سازان
تاریخ آلترناتیو؛ ضرورت ها و ملاحظات
شورش های دهقانی؛ زمینه ساز نهضت فراگیر جنگل شدند!
«حسن نفیسی»؛ دولتمردی سخاوتمند در ایراد اتهام به رقیبان!
روایت تاریخ به انتخاب مورخ به سبک کلایدسکوپ