کتاب «درآمدی بر حوزه ها و دپارتمان های ایران شناسی در اروپا، آمریکا و ژاپن» نوشته دکتر عباس پناهی، عضو هیأت علمی گروه گیلان شناسی دانشگاه گیلان و با همکاری دکتر مریم شادمحمدی و فرشته رحمانی نژاد به کوشش انتشارات دانشگاه گیلان منتشر شد.
کتاب حاضر یکی از جدیدترین و جامع ترین آثار پژوهشی در حوزه مطالعات ایران شناسی است که با هدف بررسی مراکز، دپارتمان ها و مسائل مربوط به ایران شناسی در کشورهای اروپایی، آمریکای شمالی و ژاپن مورد پژوهش قرار داده است. کتاب حاضر آخرین یافته ها و وضعیت دپارتمان های ایران شناسی را در این کشورها را بررسی کرده است. مبنای بررسی کتاب پیش رو؛ نخست کشورهای پیشتاز در حوزه شرق شناسی و ایران شناسی نظیر انگلستان، فرانسه و آلمان قرار داده شده است و سپس سایر کشورهای اروپایی که سهمی شایسته در مطالعات ایران شناسی دارند، مورد بررسی قرار گرفته است؛ زیرا از دوره رنسانس این کشورها با فرستادن سیاحان و مأموران خود، زمینه آشنایی دنیای غرب را با شرق نزدیک و ایران فراهم آوردند و سرانجام در سده نوزدهم میلادی با کشفیاتی که در حوزه تکنولوژی، کشف رمزهای خطوط و زبانهای باستانی انجام گرفت، زمینه رشد و گسترش شرق شناسی را فراهم آوردند. حاصل تلاشهای ایران شناسان در حوزه ها و مسائل گوناگون ایرانشناسی، نقش مؤثری در بازشناسی هویت ایرانی داشت و سبب رونق پژوهش در حوزه های فرهنگ و تمدن ایران از سوی پژوهشگران گردید.
نوشتار پیش رو «درآمدی بر حوزه ها و دپارتمانهای ایرانشناسی در اروپا، آمریکا و ژاپن» نامیده شده است؛ زیرا به جهت وسعت پژوهش هایی که ایرانشناسان در زمینه ایران شناسی انجام دادهاند، برای توضیح و تحلیل پژوهش های آنان نیاز به مجموعه چند جلدی و دایرۀالمعارفی در این زمینه است. از این رو نویسندگان با پژوهش و تحلیلی گذرا به بررسی اجمالی آخرین تحولاتی که در این زمینه انجام گرفته است، پرداخته اند. به عقیده مولفان کتاب حاضر برای دانشجویان و پژوهشگران حوزه ایرانشناسی که علاقه مند به ادامه تحصیل در مراکز ایران شناسی کشورهای یاده شده اند می تواند تصویری شفاف و دقیق از دانشگاه های مورد بررسی و دپارتمان های ایرانشناسی این کشورها در اختیارشان قرار داده و با این آشنایی با استادان و دپارتمان های یادشده ارتباط برقرار نموده و برای پذیرش در دپارتمان های فوق اقدام کنند.
کتاب مشتمل بر شش فصل و در مجموع ۵۱۱ صفحه مورد پژوهش قرار گرفته است.
عناوین هریک از فصلهای کتاب به شرح زیر است:
فصل اول: شرق شناسی و ایران شناسی، فصل دوم: پیشتازان شرق شناسی و ایران شناسی در اروپای کهن، فصل سوم: جایگاه ایران شناسی در سایر کشورهای اروپای غربی، فصل چهارم: حوزههای ایران شناسی در اروپای شرقی و ترکیه، فصل پنجم: نقش روسیه و کشورهای حوزه قفقاز در ایران شناسی، و فصل ششم: حوزه ها و مراکز ایران شناسی در آمریکای شمالی و ژاپن.
کتاب حاضر به جهت آنکه مطالب ارزشمندی در حوزه های مهم ایران شناسی و شناخت ایران شناسان این کشورها به دست می دهد می تواند منبعی مهم برای علاقه مندان و پژوهشگران ایران شناسی در جهان و ایران دوستان باشد.
انتشار کتاب «درآمدی بر حوزه ها و دپارتمانهای ایرانشناسی در اروپا، آمریکا و ژاپن»
آخرین اثر پژوهشی دکتر عباس پناهی (و همکاران)در حوزه مطالعات ایران شناسی منتشر شد.
شنبه ۷ بهمن ۱۳۹۶
سایر مطالب
در تکاپوی ترسیم هویت ایرانی؛
دواخانه شورین! اصلاح قانون اساسی و انحلال سلطنت قاجار
تخته قاپوی عشایر
«مراد اریه» پدر کاشی و سرامیک ایران
فایدۀ تاریخ (تاریخ در ترازو)
دکتر کاظم خسروشاهی کارآفرینی از نسل ایران سازان
تاریخ آلترناتیو؛ ضرورت ها و ملاحظات
شورش های دهقانی؛ زمینه ساز نهضت فراگیر جنگل شدند!
«حسن نفیسی»؛ دولتمردی سخاوتمند در ایراد اتهام به رقیبان!
روایت تاریخ به انتخاب مورخ به سبک کلایدسکوپ
بیشتر مطالب کتاب در معرفی مراکز ایرانشناسی گردآوری آماری از اطلاعات موجوداست، و به علاوه، بیشتر دادههای آماری آن کهنه و گردآوری از منابع قدیمی یا سایتهای اینترنتی غیرمعتبر و خبری فارسی است. به عنوان مثال، در ص ۳۹۰ و ۳۹۱ که از روی سایت اینترنتی بی بی سی کپی شده آمده است «در حال حاضر ... [و] مرکز پورداود ... در آغاز سال آینده میلادی شرایط پذیرش را از طریق سایت رسمی خود اعلام میکند» که مشخص نیست این در حال حاضر و یا سال آینده میلادی چه سالی است! و اساسا آوردن مطالب خبری روزنامهای چه منطق محققانهای دارد؟ همچنین در همین ص ۳۹۱ عنوان انگلیسی انجمن بین المللی مطالعات ایران از روی یک منبع قدیمی که نامش در فهرست منابع کتاب نیز نیامده (!) به صورت کهنه ISIS آمده، در حالی که نام این انجمن چند سال است برای پرهیز از اشتباه با نام داعش (ISIS) به AIS تغییر یافته است و ظاهرا نویسندگان کتاب از این موضوع بیخبر بودند! از این نوع کپی پیستهای بیارزش کهنه و غیرمحققانه در متن کتاب فراوان است.
آدینه ۲۵ آبان ۱۳۹۷ ساعت ۰۰:۵۹
بخش عمدهای از مطالب کتاب بسیار سطحی و از طریق کپی و پیست از مطالب منتشر شده بدون سند در اینترنت گرفته شده است. این قسمت از مباحث کتاب بسیار مغلوط، سطحی، و فاقد ارزش علمی و محققانه بوده و کاملا مشخص است که بدون دقت از روی سایتهای دست هفتم فارسی اینرنتی کپی شدهاند. ضمن این که ارجاعات این مطالب نیز به صورتی غلط آمده است و مشخص است که گردآورنده حتی در درج صحیح آدرس سایت اینترنتی نیز دقت کافی به خرج نداده است. نمونههایی از این کپیهای بیارزش از روی منابع اینترنتی غیرعلمی عبارتند از: ص ۳۰ همشهری آنلاین بدون آدرس! ؛ ص ۳۲ تسنیم نیوز بدون آدرس دقیق ؛ همان ص آدرس نامشخص و الکن اینترنتی به صورت http://clisel/ ؛ ص ۳۳ آدرس اینترنتی سایت بیارزش بالاترین به صورت الکن https://www.balatarin ؛
؛ ص ۳۸۶ و ۳۸۹ سایت خبری روباه نیوز! که البته از نامش مشخص است سایتی بسیار معتبر و علمی و محققانه است!! و همچنین کانال تلگرامی مورخان و ... به علاوه آدرس تمام سایتهای اینترنتی در فهرست منایع کتاب نیز به صورت ناقص آمده است.
بیشتر مطالب کتاب گردآوری سطحی و گاه ضعیف و بسیار تکراری از اطلاعات موجود است که غالبا به شکل کپی پیست کنار هم قرار داده شده، و لذا فاقد اندیشهورزی محققانه منسجم است. بماند که گاه بخش مطولی از کتاب مثل ص ۷۰ تا ۷۵ اساسا فاقد ارجاع است و مشخص نیست مطالب طرح شده از کجا برداشته شدهاند! همچنین در این صفحات که مثال زده شده، و مربوط به مراکز ایرانشناسی فرانسه است، بعضی حوزههای ایرانشناسی دیگر اصلا دیده نشدند که نشان میدهد ملاک و معیار مشخصی در انتخاب مراکز مد نظر نبوده است.
به علاوه در این مبحث هم برخی از ایرانیان مثل حسین بیکباغبان به عنوان ایرانشناسان فرانسوی آمدهاند! و بعضی از ایرانشناسان فرانسوی هم اصلا مورد اشاره قرار نگرفتهاند که نشان میدهد اساسا نویسندگان کتاب در انتخاب ایرانشناسان فرانسوی ملاک و معیار مشخص و قابل ذکری نداشتهاند. (این موارد صرفا از باب مثال بود. غالب مباحث کتاب به همین صورت است یعنی گردآوری مطالب موجود به صوت الکن و کتابسازی. به نظر میرسد یک دانشجو برای دو استاد خود زحمت کپی کردن از روی مطالب دست هفتم فارسی اینترنت را کشیده است. دریغ از یک ارجاع شایسته به انبوده منابع انگلیسی، فرانسوی، آلمانی، ایتالیایی و ... . سئوال اصلی این جاست اگر کسی توان استفاده از منابع فرانسوی یا آلمانی یا ... را ندارد، چطور میتواند تاریخ ایرانشناسی در آلمان یا فرانسه یا دانمارک و ... را بنویسد و یا در این خصوص نوعآوری علمی پدید آورد؟)
از بینظمیهای محتوایی دیگر کتاب نادیده گرفتن تقسیمبندیهای جغرافیایی و مکاتب مربوط به آن در کشورهای اروپایی در حوزه ایرانشناسی است. مثلا نویسندگان از نروژ میپرند به اتریش و بعد از اتریش میپرند به سوئد، و بعد از سوئد به اسپانیا و سپس به لهستان! مشخص است که نویسندگان کتاب اصلا از تقسیمبندی مکاتب این حوزه چیزی نمیدانند. ضمن آن که در بحث درباره کشورهای اروپای شرقی، برخلاف رویه کتاب در مورد کشورهای اروپای غربی، از آوردن اسامی و شرح حال ایرانشناسان این کشورها خودداری کرده و مطالبشان را درهم آوردهاند! ظاهراً از نظر نویسندگان کتاب، ملاک آوردن اسامی و شرح حال، اهمیت کشورها بوده و نه اهمیت ایرانشناسان!
فصلبندی مطالب کتاب هم از نمونههای بیدقتی علمی است، مثلا ترکیه را در کنار کشورهای اروپای شرقی آوردهاند. نیز از آن جا که نویسندگان کتاب مطلقا دانش تخصصی در حوزه ایرانشناسی و تاریخ آن نداشتند، در مقدمه بحث درباره هر کشور تکیه خود را بر بیان پیشینه روابط سیاسی و فرهنگی آن کشورهای با ایران گذاشتهاند و به سایر ابعاد پیدایش مطالعات ایرانشناسی در کشورها بیتوجه بودهاند.
کتاب پس از یک گردآوری مفصل مطالب گاه غیرمستند اینترنتی، بدون هیچ گونه نتیجهگیری و یا ارائه مباحث تحلیلی جریانشناسی، و بررسی تحلیلی مکاتب ایرانشناسی یا حتی اشاره به این مکاتب، به پایان میرسد.
آدینه ۲۵ آبان ۱۳۹۷ ساعت ۰۱:۰۱
عنوان: منتقد گرامی یک طرفه به محکمه نروید و در قضاوت منصفانه باشید.
۱. درباره کتاب نوشته شده حرف بسیار است و درباره ننوشته ها حرفی نیست.هرچند بنده به اشکالاتی که در کتاب دیده می شود،اعتراف دارم، اما سیاه نمایی یک طرفه کار درست و علمی از سوی کسی که مدعی استاد دانشگاه و الگویی برای دانشجویان است روا نیست.بیش از نود درصد مطالب ارائه شده منتقدی که کتابی را از سوی موسسه ای داوری نموده و متن داوری را در این وب سایت ارائه نموده که البته خلاف عرف و اخلاق است را نیز نمی پذیرم.
۲. هرچند درباره تک تک موارد ارائه شده سخنی نمی گویم زیرا مطالبی به گزاف گفته شده است،اما بی پاسخ گذاشتن نیز جفا بر نویسندگان است.
۳. متاسفانه در مراکز دانشگاهی به ویِژه دانشگاه های بزرگ که از دانشجویان ارشد و به ویژه دکترا برخوردارند، استادان بسیاری از کارهای خود را بر عهده دانشجویان گذاشته و بعدها حاصل زحمت آنان را به نام خود چاپ میکنند،مشخص است ناقد کتاب حاضر هم تجربه چنین کاری داشته که گفته اند نویسندگان دکترای کتاب حاصل کار دانشجو را به نام چاپ کرده اند.به قول مولوی کار پاکان را قیاس از خود مگیر. شماره و نام همکار سوم موجود است،اگر چنین گزافه گویی تایید شده است، بنده حرفی برای گفتن ندارم. تمام کار پِژوهش حاصل کار نویسندگان است، نفر سوم کار ویرایش و برخی جستجوهایی که بر عهده شان گذاشته ام انجام داده اند.همین و بس. لذا برای ایجاد انگیزه و سپاسگزاری نام شان آورده شده است.
۴. درباره فصل بندی کتاب. فصل بندی کتاب بر اساس تجربه ده ساله مولف در زمینه تدریس دروس ایران شناسی به ویژه حوزه ها،مسائل و مباحث ویژه تدوین شده و از همکاران متخصص در این زمینه نیز استفاده شده است. در ساختار پژوهش تلاش شد تا نخست ایران شناسی مورد تعریف قرار گرفته و روابط ایران و کشورهای اروپایی مورد اشاره بررسی شود و با بررسی دپارتمان ها بر اساس اهمیت تعدادی از ایران شناسان برای دانشجویان معرفی شود.زیرا بررسی تمامی ایران شناسان نیاز به دایره المعارفی در این حوزه است.با توجه به این که آثار نوشته شده در این زمینه بسیار کلی است، به عنوان نمونه پژوهش سا ل های پیش خانم دکتر زرشناس اثری کلی در این زمینه است که چندان پاسخ گوی دروس یاد شده نیست. نویسنده تلاش نموده حوزه ها را بر اساس اهمیت تفکیک نموده و تا جایی که امکان داشته نوعی پیوند بین موضوعات برقرار کند.بخش زیادی از معرفی حوزه ها و دپارتمان ها حاصل تجربه شخص نویسنده از دپارتمان های ایران شناسی و یا استفاده از تجربیان دوستانی است که در این مراکز حضور دارند.
در بخشی از انتقاد شان مطرح کرده اند که چرا ترکیه در کنار اروپای شرقی آمده است. اتفاقا این مساله یکی از پیچیدگی ها ساختاری بنده در طرح فصل ها بوده است. ترکیه به عنوان یه فصل نمی توانست تعریف شود. بنابر این با توجه به نزدیکی به حوزه بالکان و اروپای شرقی و پیوند با آنها در این فصل قرار داده شده است.
۵. منابع کتاب. منابع پژوهش حاضر بر اساس مشاهدات و تجربه شخصی نویسنده،نوشته های سیاحان، کتاب های نوشته شده در زمینه ایران شناسی،گزارش ها،سایت ها و خبر ها در این زمینه است. انتقاد وارد شده این نکته است که چرا مثلا از بی بی سی و یا برخی سایت های ضعیف نقل موضوع شده است. این طرح مساله مغالطه است. زیرا وقتی درباره مرکز شاهنامه پژوهی کالج پمبروک فقط یک گزارش نقل شده که مثلا خانم دریاباری یک و میلیون دلار کمتر و یا بیشتر کمک کرده و سایت های دیگر از آن اقتباس نموده اند،از کدام مرجع این خبر نقل شود. به نظر می رسد منتقد محترم در عصر دهخدا و عباس اقبال بسر می برد و از عصر دیجیتال و اهمیت آن در گزارش نویسی و حتی تاریخ نگاری بی اطلاع است. همچنین خبری که درباره مرکز پورداود شناسی نقل شده است. هرچند در متن ۵۰۰ صفحه ای کتاب ممکن است به ماخذی نامعتبر به جهت کمبود منابع و مآخذ ارجاع داده شود،اما این موضوع نباید بهانه ای برای هجمه و توهین به نویسنده و یا نویسندگان شود.
۶. نکته دیگر این مساله بوده که چرا برخی از ایرانیان ایران شناس شاغل در اروپا به عنوان ایران شناسی مثلا فرانسوی،انگلیسی و یا غیره آورده شده است. دوست عزیز بنده مکتب خانه نرفتم که موضوع به این بدیهی را ندانم. این اشخاص سی سال در این دپاتمان های یاد شده به زبان علمی آن کشورها پژوهش کرده اند هرچند اصالت شان ایرانی است،اما عملا از ملیت فرانسوی و یا انگلیسی و امریکایی برخوردارند چون در آن حوزه و دپارتمان و با زبان و ذهن آن پهنه کار کرده اند. شما زیاد به خودتان درباره ایرانی بودن این استادان فشار وارد نکنید. اگر این نکته از اشکالات اساسی کتاب یاد شده بود،کتاب در انتشارات دانشگاهی به چاپ رسیده بود و حتما بنده بر اساس نظر داوران محترم به رفع آن اقدام می کردم. همانطور که بسیاری از موارد مطرح شده از سوی آنها را در متن اعمال کردم.
۷. نکته آخر اینکه کتاب فاقد تحلیل است. هرچند در بخش های مقدماتی و طرح مساله رویکرد کتاب تحلیلی و انتقادی است. اما اگر این منقد خوش نیت به عنوان کتاب دقت می کرد،کتاب درآمدی بر حوزه و مسائل است و همانطور که در مقدمه نگاشته ام هدفم آشنایی دانشجویان با حوزه های ایران شناسی به صورت کلی بوده است. هرچند که مطالب در این زمینه بسیار است.
در آخر اینکه کاش منتقد محترم با ادبیاتی محترمانه به بیان نقد کتاب می پرداخت تا با ادبیاتی توهین آمیز. به نظرم چندان درست نیست که نظرات کارشناسی یک اثر را که مورد داوری قرار داده اند،عینا در این جا و آنجا به چاپ رسانند.
آدینه ۱۴ تیر ۱۳۹۸ ساعت ۱۲:۱۴
کتاب ارزشمندی ست .نقد هم بیشتر مربوط به حاشیه و بروز رسانی بود و از ارزش تلاش نویسنده کاسته نشد.
با تشکر
آزاده خزایی .دانشجوی ارشد ایرانشناسی دانشگاه تهران
شنبه ۱۵ خرداد ۱۴۰۰ ساعت ۱۴:۲۲
کتاب ارزشمندی ست .نقد هم بیشتر مربوط به حاشیه و بروز رسانی بود و از ارزش تلاش نویسنده کاسته نشد.
با تشکر
آزاده خزایی .دانشجوی ارشد ایرانشناسی دانشگاه تهران
شنبه ۱۵ خرداد ۱۴۰۰ ساعت ۱۴:۲۲