نشست بزرگداشت زندهیاد دکتر شهریار عدل، باستانشناس، محقق، پژوهشگر حوزه فرهنگ ایرانی و عضو پیوسته کمیته ایکوموس ایران در نخستین سالگرد درگذشتش با سخنرانی دکتر سیاوش صابری، مدیر کل دفتر حفظ و احیای سازمان میراث فرهنگی کشور، مهرداد زاهدیان، مستندساز، ناصر نوروز زادهچگینی، باستانشناس، عمادالدین شیخالحکمایی، نسخهشناس، ایرانشناس و پژوهشگر حوزه کتیبهها، دکتر میرزامحمد حسنی، باستانشناس سهشنبه یکم تیرماه در مرکز هنرپژوهی نقش جهان برگزار شد. نوروززاده چگینی، دبیری این نشست را به عهده داشت.
مطالعات ۲۰ ساله عدل و شناسایی شهر زوزن
صابری در مطلبی با عنوان «شهریار مُلک خراسان» گفت: زوزن منطقهای بسیار گرم و خشک و فاقد امکانات در شهرستان خواف استان خراسان رضوی است. این منطقه در دشتی کمآب در میان دو رشته کوه قرار دارد. نخستین بار تیمورتاش که در این منطقه املاکی داشته با هرتسفلد درباره این مسجد سخن گفته بود.
وی افزود: در عکسهای ماهوارهای ویرانههای بزرگی از یک مسجد قابل رویت است که ما آن را به عنوان مسجد مَلک زوزن میشناسیم. نخستینبار در کاوش درباره این مسجد با شهریار عدل آشنا شدم و از وی درسهای بسیار آموختم. زمانی که در زوزن کار میکردیم در شرق خراسان به دلیل جنگهایی که در کشور همسایه افغانستان روی داده بود، امنیت چندانی نبود. بنابراین هنگامی که مشغول به کار در این محوطه تاریخی شدم، خبری از آب، برق و تلفن نبود.
مدیر کل دفتر حفظ و احیای سازمان میراث فرهنگی کشور با اشاره به نخستین دیدارش با شهریار عدل ادامه داد: بنایی که در زوزن قرار داشت به قدری عظیم و زیبا بود که تحمل تمام این کمبودها و دشواریها را برای کسی که از حداقل زیباییشناسی برخوردار بود، آسان و به شدت شیفته خود میکرد. این اتفاق برای من هم روی داد و در نخستین برخورد دکتر عدل به من گفت: بچه جان برای چه به اینجا آمدی؟ من در پاسخ گفتم: آمدم به کشور خدمت کنم و این شروع آشنایی ما بود. وی درباره شخصیت مَلک زوزن مقالهای در مجله بخارا نوشت و شخصیت ویژه و پیچیده ملک را مورد بررسی قرار داد. این مَلک شمال عمان را فتح میکند مسجد زوزن، محصول ثروت و قدرت عظیمی است و معماری آن به دوره قبل از حمله مغول به خراسان برمیگردد.
صابری اظهار کرد: نخستین فردی که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی تلاش کرد این مسجد را حفظ کند، شهریار عدل بود و نکتهای که به آن پرداخت، پیدا کردن شهری بود که تنها مسجد آن پیدا بود، زیرا وی اعتقاد داشت زمانی که یک مسجد ساخته شده، حتما در کنار آن تاسیسات دیگری نیز وجود دارد که در نهایت به یک شهر ختم میشود. بنابراین با توجه به این نظریه به دنبال یک شهر گشت و سرانجام مطالعات ۲۰ سالهاش منجر به شناسایی بقایای یک شهر شد.
وی درباره ویژگیهای اخلاقی شهریار عدل بیان کرد: جای بسی تاسف است که بسیاری از مطالعات و پژوهشهای شهریار فرصت انتشار و استفاده پیدا نکرد؛ مردی که وسعت دید و بلندنظریش در دنبال کردن پروندههای ثبت جهانی از جمله پرونده ثبت مسجد زوزن برایم نکتهها داشت. اگرچه این تلاش ناتمام ماند و مسجد زوزن هنوز ثبت جهانی نشده است با این حال، از نظر وی، گام نخست برای ثبت یک اثر این است که فرد به تمامیتِ بنایی که برای ثبت آن اقدام کرده، احاطه داشته و ارزشهای آن را به خوبی شناخته باشد.
این پژوهشگر حوزه مرمت و احیا بناها و بافتهای تاریخی افزود: دکتر عدل درباره پروندههای ثبت جهانی به این موضوع به خوبی واقف بود و اعتقاد داشت که صرف اینکه اثری را ثبت کنیم، مشکلی را رفع نخواهد کرد. وی برای شناسایی زوزن حدفاصل آن را با خواف، گناباد و قاین و تربت حیدریه مستند کرد تا بتواند به شناخت خوبی از منطقه برسد. زمانی که از وی پرسیدم چرا وقتی معایبی در ثبت جهانی پروندهها میبیند، آنها را متذکر نمیشود؟ گفت: ترجیح منافع ملی بر تشخیص شخصی اولویت دارد؛ زمانی که احساس کنم در ثبت اثری منفعت جامعه ایران نهفته است، از بیان ترجیح شخصی خودداری میکنم.
آمیختن اصول فرنگی با روح و مایه ایرانی
نوروزادهچگینی در ادامه این نشست با اشاره به مطالبی که در شماره ۱۰۷ مجله بخارا که به شهریار عدل اختصاص دارد، گفت: دکتر علی موسوی فرزند باستانشناس پیشکسوت محمود موسوی در مطلبی درباره عدل آورده است: وی هیچگاه تابعیت دوگانه نگرفت و گذرنامهاش ایرانی بود و هر جا که میخواست برود تقاضای روادید میکرد.
وی ادامه داد: موسوی برای تشکر از حمایت عدل برای تحصیل در آمریکا به نزدش رفت. وی به موسوی گفت: به جای تشکر از من، به کشورت خدمت کن و آنچه را که در فرنگ یاد میگیری، اصول، روش و کالبد است باید آنها را از روح و مایه ایرانی پر کنی.
نیایشگاه مهری که مسجد سنگی بود!
در بخش دوم این نشست مقالهای درباره «بازشناسی مسجد سنگی داراب بر اساس کتیبههای آن» به صورت مشترک از سوی شیخالحکمایی و دکتر حسنی خوانده شد.
حسنی گفت: از بنای مسجد سنگی داراب به عنوان بزرگترین دستکند صخرهای ایران یاد میکنند. بنایی که در محاسبات اولیه متراژ آن را ۴۲۰ متر برآورد کردند که یکپارچه در کوه تراشیده شده است اما در بررسیهای جدید مساحت دقیق آن را ۲۳۵ متر برآورد کردند. این بنا تقریبا در ۲۵۰ کیلومتری مسیر شیراز به سمت داراب قرار گرفته است.
وی افزود: در بررسیهای تاریخی، باستانشناسی و معماری که درباره این بنا صورت گرفته، نظرات متفاوتی ارائه شده است. به نظرم از لحاظ اظهارنظر درباره یک بنا رکوردار است و کمترین بنایی در کشور داریم که با این تعداد نظرات متفاوت مواجه شده باشد. آتشکده زرتشتیان، کلیسای مسیحی، معبد بودایی، خانقاه دروایش، قلعه دختر، رباط، مسجد اسلامی و یا نیایشگاه مهری از جمله نظراتی است که درباره این بنا ابراز شده است.
این باستانشناس ادامه داد: نخستین بررسیهایی که درباره بنای سنگی داراب صورت گرفته به دوره عصر ناصری در دوره قاجار برمیگردد؛ دو پژوهشگر پیشکسوت و مهم درباره بناها و آثار تاریخی فارس، حسن فسایی، مولف «فارسنامه ناصری» و فرصتالدوله شیرازی در «آثار عجم» درباره آن نظراتی را ارائه دادند که متاسفانه تحقیقات بعدی در بیش از ۵۰ مقاله همه به کار این دو پژوهشگر استناد کردند و قرائت و خوانش آنها را از کتیبههای بنا صحیح دانستند.
استنباط تخیلی فسایی از کتیبه بنای سنگی داراب
شیخالحکمایی در بخش دیگری از ارائه این مقاله گفت: فسایی در «فارسنامه ناصری» براساس سالی که تاریخ آن در کتیبه حک شده، بنا را به دوره اتابکان فارس نسبت داده است. ضمن اینکه مولف متنی را براساس خوانش کتیبه در کتاب خود گنجانده که باید بگویم یک متن کاملا تخیلی است و هیچ کلمه مشترکی در متن واقعی کتیبه و آنچه که در کتاب آمده، وجود ندارد.
وی افزود: فرصتالدوله نیز اشاره به کلمه ابوبکر در کتیبه و تاریخ آن میکند اما متن کامل کتیبه را ارائه نمیدهد و وی نیز بنا را متعلق به اتابکان فارس میداند. در حالی که اینطور نیست و پس از قرائت کتیبه مشخص شد که این بنا مسجدی متعلق به محمدبن مبارز بن حسن، از حاکمان شناخته شده ملوک شبانکاره است.
مهرداد زادهدیان، مستندساز نیز به بیان مطالبی درباره چگونگی ساخته شدن سه مستند با همکاری زندهیاد عدل پرداخت.
همچنین در پایان نشست فیلمی درباره زندگی و آثار زندهیاد دکتر عدل پخش شد.
شهریار عدل، باستانشناسی که به داشتن تابعیت ایرانی افتخار میکرد
گزارش نشست بزرگداشت زندهیاد شهریار عدل، باستانشناس شهیر ایرانی
چهارشنبه ۲ تیر ۱۳۹۵
منبع:
خبرگزاری ایبنا
نظر شما
سایر مطالب
در تکاپوی ترسیم هویت ایرانی؛
دواخانه شورین! اصلاح قانون اساسی و انحلال سلطنت قاجار
تخته قاپوی عشایر
«مراد اریه» پدر کاشی و سرامیک ایران
فایدۀ تاریخ (تاریخ در ترازو)
دکتر کاظم خسروشاهی کارآفرینی از نسل ایران سازان
تاریخ آلترناتیو؛ ضرورت ها و ملاحظات
شورش های دهقانی؛ زمینه ساز نهضت فراگیر جنگل شدند!
«حسن نفیسی»؛ دولتمردی سخاوتمند در ایراد اتهام به رقیبان!
روایت تاریخ به انتخاب مورخ به سبک کلایدسکوپ