روایت پنج هزارساله « نبرد»

اهمیت اطلس‌های جغرافیایی در درک تاریخ نظامی

علیرضا عسگری، کارشناس تاریخ جهان
در کار تاریخ نگاری، همراه داشتن اطلس های جغرافیایی و رویدادنگارانه از الزامات است. به خصوص در آن دسته از موضوعات که به بحث های میدانی مربوط است، نمی توان بی درک بصری از ماجرا، به نقش بندی تاریخ پرداخت. یکی از جالب ترین رسته های تاریخ نگاری، تاریخ نظامی یا تاریخ جنگ هاست...

پنجشنبه ۴ شهریور ۱۳۹۵
در کار تاریخ نگاری، همراه داشتن اطلس های جغرافیایی و رویدادنگارانه از الزامات است. به خصوص در آن دسته از موضوعات که به بحث های میدانی مربوط است، نمی توان بی درک بصری از ماجرا، به نقش بندی تاریخ پرداخت. یکی از جالب ترین رسته های تاریخ نگاری، تاریخ نظامی یا تاریخ جنگ هاست، البته که پیشینه ای بس طولانی در سنت تاریخ نگاری دنیا دارد؛ از روایت های کسنفن در باب پس از نبرد کوناکسا و بل قدیمی تر، هرودت در باب جنگ های مادی، تا روایت متاخر پروکوپیوس از نبردهای ساسانیان و رومیان، برسیم به حجم بالای تاریخ نگاری های نظامی در ایران اسلامی که معمولا در ذیل فتوحات سلطانی چون نادرشاه می آمدند مانند جهانگشای نادری از میرزا مهدی خان استرآبادی، وقایع جنگ نادرشاه (گمنام) و فتح نامه نادرشاه پس از فتح هند (گمنام). اما تاریخ نگاری نظامی به عنوان یک شاخه از تاریخ نگاری علمی آکادمیک، در ایران کمتر مورد توجه بوده و متاسفانه هنوز در دپارتمان های مهم تاریخ دانشگاه های کشور، به عنوان یک رشته مطرح نشده است.
اما برسیم به روایت پنج هزارساله « نبرد» که عنوان یک کتاب راهنمای اطلس گونه می باشد اثر آر.جی گرنت (R.G Grant)، پژوهشگر باتجربه تاریخ نظامی و دانش آموخته دانشگاه اکسفورد. این کتاب را انتشارات DK در قطع اطلس وار با کیفیت بسیار بالای کاغذهای روغنی به چاپ رسانده. کتاب شامل پنج فصل عمده به این ترتیب است: « جنگ در دنیای باستان»، « جنگ در قرون وسطی»، « جنگ در قرون جدید»، « امپراتوری ها و انقلابات»، « عصر جنگ های جهانی». اطلاعات کتاب پایه ای و چشم نواز است. در هر صفحه ترکیبی از نقشه، نقاشی، عکس و جدول گاهشماری همراه متن اصلی آمده که خواندن آن را جالبتر و مفیدتر ساخته. به طور مثال در فصل « پس از اسکندر»، در یک کادر راجع بطلمیوس اول سخن رفته، در دو کادر دیگر نبردهای ایپوس و رافیا با ذکر جدولی موقعیت، زمان، تلفات و تعداد نیروها آمده اند، یک نقشه از آرایش نیروهای آنتیوخوس و بطلمیوس با طراحی حرفه ای و در نهایت قسمتی از سخنان پولیبیوس درباره نبرد. سراسر کتاب به همین ترتیب با نقشه های نظامی و جغرافیایی، نقاشی ها، جداول گاهشماری و جداول توضیحی و توضیحات عالی راجع ادوات نظامی هر دوره پر شده است. برای مثال درباره کشتی های سه پارویی یونانی به اسم تِرایریم (TRIREME) چنین می خوانیم: « در اعصار یونانی و هلنیستی، کشتی های جنگی پارویی را با تعداد ردیف های پاروهایشان رسته بندی می کردند- ترایریم [TRIREME] یعنی سه ردیف، بایریم [BIREMES] یعنی دو ردیف و کوئین کوئریمز [QUINQUEREMES] یعنی پنج ردیف. سه ردیفه، موفق ترین آن ها، کشتی ای بسیار سبک بود که معمولا چهارده سرباز– ده مرد مسلح پیاده نظام و چهار کماندار- و نیز دویست خدمه در آن جای می گرفتند. با این حال، یک ناوگان از سه ردیفه، هزینه هنگفتی می برد. ناوگانی صدتایی سه ردیفه، نیازمند بیست هزار ملوان بود که حتی با پرداخت کمترین دستمزد به فقیرترین افراد، باز هم به معنای صورت حساب سنگین پرداخت اجرت ها بود. شیوه مطلوب حمله با سه ردیفه این بود تا به کشتی دشمن بکوبد و پهلوهای بدنه اش را بکشافد تا یا غرق شود یا به لبه کشتی بچسبد [ تا بتوان با پیاده نظام افراد دشمن را از پای درآورد] ». نمونه دیگر، منجنیق قرون وسطایی است که در توضیح آن آمده: « منجنیق (trebuchet) دستگاه پرتاب سنگ بزرگی بود که هم با کشیدن طناب ها و هم از قرن سیزدهم با سیستم پارسنگ کار می کرد ( پارسنگ: وزنه بالا کشیده و سپس رها می شد تا به گلوله قدرت دهد). برخی منجنیق ها می توانستند سنگی به وزن ۱۰۰ کیلوگرم را به فاصله ای بیش از ۴۰۰ متر پرتاب کنند. برخلاف سنگ انداز های معمولی (catapult) که نجاران در مکان محاصره می ساختند منجنیق ها باید از پیش توسط سپاه حمل آورده می شدند. » و برای آخرین مثال به تانک مارک ۴ می پردازیم: « در ۱۵ سپتامبر ۱۹۱۶، در نبرد سوم (SOMME)، نخستین بار بریتانیا از تانک استفاده کرد. مدل های اولیه کُند و غیرقابل اتکا بود اما ظرفیت منکوب کننده ماشین های جنگی را نشان داد. در سال ۱۹۱۵، بریتانیا شروع به طراحی یک ماشین سری کرد، آنها از تراکتور زنجیری آمریکایی هالت به عنوان پایه تانک کلاسیک مارک ۴ استفاده کردند که در ۱۹۱۷ معرفی شد که آبکاری فلزی و زرهی ضخیم تری از مارک ۱ که سال پیش به بازار آمده بود، داشت. مارک ۴ نیز مانند تمام مدل های اولیه، تانکی سنگین وزن بود که تحرک و مانور قربانی زره آن می شد، از آن برای هدایت پیاده نظام در میان ناکجا آبادها استفاده می کردند و مسیر های سنگر و سیم خاردار را صاف می کرد. نقاط ضعف و قوت : گرچه مسلسل ها را به مبارزه می طلبیدند، تانک های سنگین هنوز نسبت به آتش توپخانه آسیب پذیر بودند.
زمانی که در زمین های گل آلودی که با سوراخ های انفجار خمپاره چاله چاله شده بودند مانور می دادند، به طور مداوم یا در گل می نشستند یا از کار می افتادند. در نبرد کمبره (cambrai) در سال ۱۹۱۷، حدود ۳۲۴ تانک بریتانیایی، به کار بسته شدند تا حمله ای وسیع را در زمین سخت ترتیب دهند و نشان دادند که ماشین های جنگی موفق عمل می کنند اگر به خوبی مورد استفاده قرار گیرند. تانک های سبکتر و سریع تر مثل ویپِت بریتانیایی (whippet) و رِنال FT-۱۷ فرانسوی (Renault) که برجک گردان را برای اولین بار معرفی کرد، ارزش خود را در نبردهای بیشتر با میدانِ باز که در صحنه های آخرین جنگ اول رخ داد، ثابت کردند»
روایت پنج هزارساله نبرد، برای متخصصان تاریخ نظامی نگاشته نشده، بلکه اطلاعاتی عمومی و همه جانبه از سیر جنگ های بشر به دست می دهد. مسلما خواندن آن برای یادآوری اسامی، زمان ها و مکان ها و البته نقشه ها و تصاویر جالبش برای درک کلی از میدان نبرد بسیار مفید واقع است. امید که این کتاب ارزشمند به قلم یکی از مترجمان شایسته تاریخ به فارسی برگردانده شود تا عموم مردم نیز بتوانند زیستن به عنوان یک سرباز پنج هزار ساله را تجربه کنند.
منابع
یعقوب آژند، تاریخ نگاری در ایران، تهران، نشر گستره، ۱۳۸۸
کسنوفون، آناباسیس، ترجمه احمد بیرشک، تهران، کتاب سرا، ۱۳۷۵
پروکوپیوس، جنگ های پارسیان، ترجمه محمد سعیدی، تهران، علمی و فرهنگی، ۱۳۹۱
Herodotus, Histories, trans. Godley, Harvard, Loeb Classical Library, ۱۹۷۵ complete version
R.G Grant, Battle, DK Publishing, ۲۰۰۵
منبع: اختصاصی مورخان
نظر شما