بازنگری کتاب «تشیع امامی در بستر تحول»

تاریخ مکتب ها و باورها در ایران و اسلام؛ حسن انصاری

بهاره داداشی، پژوهشگر تاریخ
تشیع امامی حاصل چندین دوره تحول مهم است که درساختار فقه و کلام آن صورت پذیرفته. زمینه ها و دلایل اجتماعی و سیاسی و مذهبی مختلفی در این تحولات سهم داشته اند. یکی از مهمترین این تحولات به اختلاف میان دو طریقه اصولی- کلامی و حدیثی و اخباری در شیوه برداشت از منابع فقهی و اعتقادی مربوط می شود. در دو دوره زمانی مختلف زمینه این چالش ها به صورت فراگیر وجود داشته است...
پنجشنبه ۴ شهریور ۱۳۹۵
تشیع امامی حاصل چندین دوره تحول مهم است که درساختار فقه و کلام آن صورت پذیرفته. زمینه ها و دلایل اجتماعی و سیاسی و مذهبی مختلفی در این تحولات سهم داشته اند. یکی از مهمترین این تحولات به اختلاف میان دو طریقه اصولی- کلامی و حدیثی و اخباری در شیوه برداشت از منابع فقهی و اعتقادی مربوط می شود. در دو دوره زمانی مختلف زمینه این چالش ها به صورت فراگیر وجود داشته است. ۱- دوره حکومت آل بویه در عراق و ایران که دو جریان فقهی – اعتقادی یکی با گرایش فقهی- کلامی و دیگری حدیثی – اخباری در برابر هم قرار گرفته اند.. این کشمکش ها با تلاش های شیخ مفید و مکتب کلامی و فقهی او موجب غلبه شیوه فقهی اجتهادی و اصولی بر جریان حدیثی- اخباری تا چندین سده شد. اما با روی کار آمدن صفویه و تحولات سیاسی و اجتماعی در این دوره گرایش اخباری بار دیگر به وسیله ملا محمد امین استرآبادی فعالیت گسترده ای در مقابل فقه مکتب اجتهادی آغاز کرد. کتاب "تشیع امامی در بستر تحول" که به صورت مجموعه مقالات ارائه شده، بخش اعظمی از حجم کتاب را به طرح همین مباحث اختصاص داده است. نویسنده در پیشینه تحقیق خود به توضیح پژوهش های انجام شده توسط اتان کلبرگ، دکتر حسین مدرسی طباطبایی و محمدعلی امیر معزی پرداخته و نتایج تحقیقات آن ها را در روشن کردن جنبه های فکری تشیع، علارغم اختلاف نظر هایی که در بین آن ها به لحاظ روش شناسی و جریان شناسی فکری تشیع مطرح شده است؛ و نیز از جهت کتابشناسی و تحقیقات مقدماتی قابل تقدیر و پراهمیت میداند و در بحث های مختلف کتاب به تحقیقات این پژوهشگران ارجاع می دهد. حسن انصاری در لابه لای توضیحاتی که به لحاظ تاریخی از وضعیت محدثان و روش شناسی آن ها ارائه می دهد، به آسیب شناسی از وضعیت احادیث و جایگاه وثاقت و دقت محدثان می پردازد.
کتاب در چندین مقاله مباحث و تحولات مربوط به فقه امامی و تقابل آن با جریان اخباری را مطرح می کند و شرح تحولات فقهی و اجتهادی در بین متکلمان و اهل حدیث امامی با جزئیات و حواشی آن، برای کسی که هیچ اطلاعی در این حوزه ندارد و این کتاب را به عنوان اولین منبع مورد مطالعه خود برگزیده، به دلیل بیان روان و طرح مسئله به صورت قابل فهم بسیار کارساز و قابل استفاده است. نمونه آن را در مقاله مربوط به ملا محمد شریف استرآبادی از علمای نامدار امامی و بنیان گذار مکتب اخباریه در فقه امامیه می توان دریافت که نویسنده با بررسی آرا و عقاید وی و با بررسی شرایط و زمانه و آثار وی و براهین و ادله ای که وی در رد متکلمان و نیز طرفداران شیوه اجتهاد در فقه آورده است؛ استدلال های استرآبادی راتشریح می کند. این شیوه در قلم نویسنده و در کل کتاب جریان دارد و به شدت موجب راحتی فهم و درک مسائل مطرحه است و از این جهت کتاب امتیاز ویژه ای دارد.
از جمله مقالات مهم کتاب با موضوع عبدا... شبر است. از آنجا که در دوره زندگی وی تشیع امامی تحولات مهمی را پشت سر گذاشته و وی نیز از محدثان و فقیهان امامی محسوب می شده است؛ بررسی زندگی وی روشنگر بخش های مهمی از تحولات تاریخ تشیع می باشد. از جمله بحث های مهم در این مقاله جریان درگیری اصولیان در مکتب وحید بهبهانی با مکتب میرزا محمد اخباری بوده است که پس از کش و قوس های فراوان و ردگیری دخالت ها و منفعت طلبی های سیاسی توسط دولت عثمانی و فتحعلی شاه قاجار در نهایت منجر به حکم ارتداد و قتل میرزا محمد می شود.در حقیقت نقطه قوت دیگر کتاب روشی است که نویسنده در طرح بحث پیش میگیرد و در مواردی که نیاز به اثبات قضیه ای وجود دارد با تشریح و بررسی جزئیات زیادی از آن سعی می کند به گونه ای به رد یا اثبات قضیه بپردازد که مخاطب نیزدر صحت آن شکی پیدا نکند.در این روش نویسنده با بررسی شرایط اجتماعی و سیاسی سوژه مورد نظر و نیز بررسی هر نوع منبعی که بتوان اشاره ای از قضیه در آن یافت و سپس تحلیل نتایج به دست آمده درصدد راستی آزمایی بر می آید. این شیوه در مقاله "شرح مقدمه شیخ طوسی از یک دانشمند ناشناخته امامی مذهب" به شکل دلنشینی دیده می شود به طوری که مخاطب حس می کند به شیوه ای مشخص، پازلی را حل میکند که با رفع پیچیدگی های آن در نهایت به یک شکل کامل دست می یابد.
نویسنده در برخی از مقالات از جمله در مقاله ای مربوط به" حسن بن سلیمان حلی "که پیش از انتشار در این کتاب، چاپ شده بودند نیز سعی کرده با به روز رسانی اطلاعات و منابع جدیدی که بدست آورده، آن را تکمیل کند تا از این طریق بر صحت و قوت تحلیل خود بیافزاید .
از دیگر نکات برجسته کتاب، کتابشناسی و پیشینه تحقیقی است که انصاری در آغاز بیشتر مقالات ارائه نموده و تنها به ذکر موردی آن ها نپرداخته است بلکه با ارائه فحوای کلام و شمای کلی از تحقیقات و پژوهش های انجام شده، نقد و تحلیلی از آن را نیز چاشنی کار خود کرده است و این شیوه نیز بر حسن بصری و محتوایی کتاب افزوده است و در فصل آخر که به طور مجزا و اختصاصی به معرفی منابع و نسخ تحقیقی پرداخته و نویسنده همان شیوه ای را که در تحریر کل کتاب رعایت کرده بود در این فصل به طور محسوس و عملی تر پی می گیرد. انصاری در معرفی و نقد هر کتاب تصویری از شرایط تاریخی و فکری و سیاسی حاکم در زمان نویسنده آن ارائه میکند و همچنین تقابلات فکری و مذهبی احتمالی و نیز تأیید صحت مؤلف از طریق نوع نوشته و شیوه تحریر نویسنده؛ به طوری که در برخی موارد با بررسی همین مسئله انتصاب کتاب به نویسنده مشهور آن را رد کرده و با بررسی و توضیحاتی در مورد محقق و اندیشمندی دیگر، فرد جدیدی را به عنوان مؤلف برای کتاب معرفی کرده است. یکی از موارد قابل توجه در این خصوص معرفی کتابی است در حوزه قرآن و کلام با عنوان "کشف یک کتاب کلامی: الموضع شریف مرتضی". ارائه تحلیلی روانشناختی از مؤلف و شخصیت های مرتبط با آن نیز به درک بهتر عملکرد اشخاص کمک شایانی کرده است.
نکته آخر
با وجود نقاط قوت این اثر در نوشتار و تحلیل مباحث مطروحه، یک نکته به عنوان حسن و قبح موضوعی در آن وجود دارد. کتاب اگرچه در هر نوشته به شیوه ای تحسین شده طرح بحث می کند ولی از آنجا که در محدوده یک مقاله است امکان بسط گفتمان خود را ندارد و در حد ارائه شمای کلی، کلام را خاتمه می دهد.
منبع: اختصاصی مورخان
نظر شما