شورش های دهقانی؛ زمینه ساز نهضت فراگیر جنگل شدند!

نقش روشنفکران شهری در شورش های دهقانان گیلانی در عصر مشروطیت

تحریریه مورخان
نهضت جنگل در خلاء و به یکباره آغاز نشد؛ بلکه گیلان به پشتوانه سالها شورش ها و مبارزات دهقانی؛ ظرفیت آغاز مبارزه عظیم و گسترده ای با اصحاب استبداد تغییر شکل داده داخلی و استعمار خارجی را داشت....

دوشنبه ۵ تیر ۱۴۰۲

به همت اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان املش و با حضور تعدادی از اهالی فرهنگ و علاقمندان؛ همایش گرامیداشت «شیخ بهاءالدین املشی» در سالن معصومیه این شهر برگزار شد.

مجید علیپور (پژوهشگر تاریخ معاصر) سخنران این همایش؛ با ذکر این نکته که جنبش مشروطه خواهی، حاصل اتحاد سه قشر شهری شامل بازاریان، روشنفکران و روحانیت نوگرا بود، گفت: «با آنکه بیش از نیمی از جمعیت کشور را رعایای روستایی تشکیل می دادند و با توجه به زندگانی بسیار سخت و مصیبت داری که داشتند؛ انتظار می رفت بتوانند به عنوان ضلع چهارم جنبشی که شعار اولیه و محوری آن «عدالت خواهی» بود، به انقلاب بپیوندند؛ اما جز در دو ناحیه آذربایجان و گیلان، چنین همسویی و همراهی مشاهده نشد.»

وی با تشریح وضعیت جوامع روستایی و خطرهایی که در طول سده ها آنها را تهدید می کرد، وجود نظام مالکیت بر زمین موسوم به ارباب_رعیتی و خطر هجوم ایلات و عشایر را از عوامل اصلی در به وجود آمدن روحیه محافظه کاری و ترس از هرگونه تغییر در میان روستاییان عنوان کرد و اظهار داشت: «در مقابل این تصویر از وضعیت کلی رعایای کشور، گیلان به علت شرایط آب و هوایی ویژه، استقلال نسبی در امور داخلی خود و همچنین دور ماندن از دست اندازی های گاه و بیگاه ایلات و عشایر، از بسیاری از مخاطراتی که سایر رعایای روستایی کشور را در معرض تهدید قرار می داد در امان مانده بود و از این نظر قابلیت وارد شدن دهقانان در جنبش انقلابی را داشت.»

این پژوهشگر در بخش دیگری از سخنان خود به اهمیت حضور روشنفکران انقلابی در میان توده های روستایی اشاره کرد و گفت: «متاسفانه روشنفکران انقلابی به خیال مصالحه با محافظه کاران و به طور مشخص طبقه بزر گ زمینداران، کمترین تلاشی برای پیگیری خواست ها و مطالبات جمعیت بزرگ دهقانی کشور نداشته و نسبت به وضعیت فلاکت بار آنها بی توجه ماندند؛ اما برخلاف این سیاست کلی رهبران مشروطه خواه در مرکز؛ برخی از انقلابیون آذربایجانی و گیلانی روش متفاوتی را در پیش گرفتند و با حضور در میان توده های روستایی؛ تلاش کردند تا این جمعیت عظیم و ستمدیده را با آرمان ها و اهداف نهضت عدالت خواهی و ضداستبدادی آشنا کرده و آنها را نسبت به آینده ی تحرکات اعتراضی امیدوار نمایند. در حقیقت هنر بزرگ رهبران انقلابی در گیلان، پیوند زدن خواستهای سیاسی مشروطه طلبى با مسایل و مشکلات روزمره و عینی مردم منطقه بود.»

وی در ادامه به سرنوشت تلخ قیام دهقانان در آذربایجان و در مقابل تداوم و گسترش روزافزون شورش های دهقانی در گیلان اشاره کرد و عنوان کرد: «جنبش دهقانى آذربایجان، نه تنها حمایت چندانی از سوی انجمن تبریز و مجلس ملى مشروطه ندید بلکه با انفعال رهبران محلی و ملی در مقابل کشتارها و غارت های خوانین منطقه، فرصت به دست محافظه کاران و مرتجعان افتاد تا با سرکوب خونین و خشن آنها، آب رفته را به جوى بازگردانند؛ در حالیکه به رغم ابراز مخالفت های مجلس شورای ملی با شورش ها و نافرمانی های رو به گسترش رعایای گیلانی، روشنفکران محلی به حمایت و همراهی خود با دهقانان شورشی ادامه دادند و روز به روز بر دامنه هیجانات عمومی و سرکشی آنها می افزودند.»

علیپور با ذکر نمونه هایی از سرکشی ها و ستیزه جویی هایی دهقانان گیلانی در مقابل زمینداران و عوامل آنها گفت: « انباشت این تجارب از حضور موثر دهقانان در جریان انقلاب که نهایتا به فتح تهران منجر شد؛ پشتوانه بزرگی برای آغاز جنبش جنگل در این منطقه و حمایت گسترده روستاییان و رعایا از آن بود.»

«بهاءالدین میزان» (نوه شیخ بهاءالدین میزان املشی) دیگر سخنران این همایش بود که با ذکر خاطراتی از زندگی شخصی و سیاسی پدربزرگ خود، به حضور موثر او در تشکیلات اداری و قضایی نهضت جنگل و سپس انتخاب به عنوان نماینده مردم گیلان در دو دوره مجلس موسسان پرداخت.

«شیخ بهاءالدین میزان املشی» از روحانیون نوگرای گیلانی بود که پس از تحصیلات مقدماتی به نجف رفت و با حضور در درس بزرگانی چون «آخوند خراسانی» اجازه اجتهاد یافت. وی به تاسی از دایی خود «افصح المتکلمین» که از روزنامه نگاران و روشنفکران انقلابی مشروطه خواه و از حامیان موثر جنبش دهقانی گیلانیان بود؛ به حمایت از نهضت مشروطیت پرداخت و بعدها با پیوستن به میرزاکوچک جنگلی؛ مسئول تشکیلات قضایی جمهوری گیلان شد. وی در هر دو دوره انتخابات مجلس موسسان در سال های ۱۳۰۴ و ۱۳۲۸ به عنوان نماینده از سوی مردم گیلان انتخاب شد. با این همه او را بیش از آنکه به حضور در عرصه سیاست بشناسند؛ به فعالیت های فرهنگی، آموزشی و عام المنفعه اش در منطقه می شناسند. از «املشی» کتابی به نام «گوشه هایی از تاریخ گیلان» و تعدادی مقاله و یادداشت در روزنامه ها برجای مانده است.
نظر شما