مبانی روانشناسی تاریخی{۱}

لوید دماز / ترجمه: امید کفیل کاشانی

((نظریه است که تعیین می‌کند قادر به مشاهده چه چیزی هستیم)) آلبرت اینشتین....
یکشنبه ۱۴ مهر ۱۳۹۸
((نظریه است که تعیین می‌کند قادر به مشاهده چه چیزی هستیم)) آلبرت اینشتین.
روانشناسی تاریخی علم انگیزه تاریخی است؛ نه بیشتر و نه کم‌تر. امیدوارم این کتاب مبانی نظری علم جدید روانشناسی تاریخی را پایه‌ریزی کند.
اینکه روانشناسی تاریخی تنها علم اجتماعی تازه تاسیس در قرن بیستم است غالبا مغفول میماند؛ جامعه شناسی، روانشناسی و انسان‌شناسی همه‌شان در قرن نوزدهم از فلسفه جدا شده‌اند.
اولین کار در شروع هرعلم جدیدی فرمول‌بندی نظریاتی قابل آزمایش، واضح و جسورانه است. این نظریات جدید باید سازگاری درونی داشته و بتوانند پیش‌بینی‌هایی کنند که داده‌های تجربی جدید آنها را به محک آزمون گذارده و بخشی از آن رد شود. آزمایش و رد نسبی نظریه هدف همه علوم و تنها مبنای فرمول‌بندی نظریات و پیشبینی‌های جدید و در حالتی خوشبینانه، بهتر است.
درنتیجه تنها هدفم در این کتاب فرمول‌بندی، آزمون، ابطال و فرمول‌بندی مجدد نظریه روانشناسی تاریخی است.
در هرقسمت که آزمایش علمی جدیدی است کوشیده‌ام با بازیگران درام تاریخی همانندسازی کرده و در ناهشیار خود برای دستیابی به انگیزه تاریخی کاوش بکنم.
فقط با تکمیل این اکتشاف درونی میتوانم به داده‌های تاریخی جدید رجوع کنم تا الگوهای انگیزش و پویایی‌های گروه را که فکر می‌کنم یافته‌ام آزمایش کنم، همانطور که دیلتای مدت‌ها پیش تشخیص داد این تنها راه بررسی روانشناسی تاریخی است. بالاخره یک روان فقط با کاوش خود میتواند انگیزه‌های فرد دیگری را کشف کند. انگیزه گونه‌های دیگر تاجایی که نوعشان کاملا با ما انسانها متفاوت است به معنای واقعی کلمه غیرقابل شناخت است. با کشف " هیتلر درونمان " است که می‌توانیم یک هیتلر را درک کنیم. اگر کسی منکر " هیتلر درونش " باشد اصلا نمی‌تواند کار روانشناسی تاریخی بکند. من مانند هیتلر یک کودک کتک‌خورده، ترسو و جوانی خشمگین بوده‌ام. من او را در درونم می‌شناسم و با مقداری شجاعت می‌توانم در وجودم آن وحشتی را که او حس میکرد و به فروپاشی اروپا کمک کرد را من هم احساس کنم.
غالبا لزوم غور در ژرفای روان خود در حین بررسیهای روانشناسی تاریخی منتقدان را به اشتباه گرفتن درون نگری با توهم می‌اندازد. لوید اِثرِج {۳} روانشناس سیاسی اقرار میکند که نمی‌تواند بفهمد (( آیا اثر دماز محصول نابغه‌ای الهام‌بخش و جسور‌ است یا که اشتیاقی ابلهانه برای خیالات مهیج خودش است)). لارنس استون {۴} مورخ در این مشکل درمانده است که (( چگونه چنین مدل جسورانه، چالش‌انگیز، جزمی، پراشتیاق، معیوب و در عین حال مستندی را مدنظر قرار دهد؟ )) و دیوید استانرد {۵} متاسف است از اینکه درون‌نگری فقط پسرفت است و اثر مرا (( خارج از حد مسامحه‌آمیزترین تعریف از پژوهشگری)) میداند چون میگوید من تحقیقاتم را با چندصد ساعت خزیدن زیر رختخواب همراه با بچه‌ای دو ساله در جستجوی پاسخ معماهای تاریخ انجام می‌دهم. (( درون‌نگری به وضوح کاری خطرناک است و افرادی که میکوشند آنرا در روانشناسی تاریخی انجام دهند ممکن است متهم به این شوند که منبع تخیلات مورد بررسی‌شان فقط خودشانند.))
این بخشی از مقدمه بود که ادامه دارد....
بنمایه: http://psychohistory.com/books/foundations-of-psychohistory/preface/

کروشه‌ها از مترجم و برای پانویس است.
۱-Foundations Of Psychohistory
۲- Lloyd Demause
۳- Lloyd Etheredge
۴- Lawrence Stone
۵- مورخ David Stannard
نظر شما