چهارباغ در تاریخ ایران

ارتباط اساطیری عدد

دکتر محمد حسین فروغی
اکثر شهرهای ایرانی در قالب باغ شهر بوده‌اند و گزارش‌های تاریخی از وجود باغ‌های متعدد در حاشیه شهرها حکایت دارد. طرح چهارباغ ایرانی با گسترش اسلام مانند سایر عناصر معماری و شهرسازی در دوران اسلامی تداوم‌یافته و گسترش یافت. وجود چهارباغ‌های متعدد در شهرهای مختلف حاکی از تأثیر الگوهای تمدن ایرانی در اقصی نقاط تمدن اسلامی است....

یکشنبه ۱۴ آذر ۱۳۹۵
درحالی‌که نام چهارباغ یادآور اصفهان و خیابان معروفِ به یادگار مانده از دوران صفوی است، آشنایان با فرهنگ و جغرافیای ایران خوب می‌دانند نام چهارباغ مخصوص و منحصر به اصفهان نیست. نام چهارباغ در قالب نام جای، در غالب شهرها و برخی از روستاهای ایران آمده است. گزارش‌های تاریخی و تحقیقات میدانی نشان می‌دهد محله‌ی چهارباغ به‌عنوان یک محله‌ی تفریحی اعیانی و حکومتی در بسیاری از شهرهای ایران وجود داشته و دارد. نام چهارباغ مرکب از «چهار» و «باغ» است، این موضوع لازم می‌کند تا نخست به راز عدد چهار و اهمیت باغ در فلسفه‌ی شرقی توجه شود. تکرار عدد «چهار» در نام‌گذاری‌های مختلف در هنر، دین، ادبیات و بعضی حوزه‌های دیگر نشان می‌دهد این عدد رمزآمیز در ورای خود فلسفه‌ی بزرگی از اعتقادات شرقی را به همراه دارد و از سوی دیگر واژه‌ی باغ نیز تداعی‌کننده‌ی بهشت است.
عدد چهار، در زندگی ایرانی جایگاه مهمی داشته است. بناهای چهار تاقی که هرکدام از تاق‌های آن به‌سوی یکی از چهار جهت اصلی بود و دروازه‌های چهارگانه‌ی شهرهای ایرانی به‌سوی چهار جهت جغرافیایی ، ایرانیان را برای به یاد داشتن زمان و دقت درگذر فصول یاری می‌نمود. (ابن رسته، ۱۳۶۵: ۱۸۹ و ابونعیم، ۱۳۷۷: ۱۲۸)این چهار جهت در چهار بازوی صلیب ایرانی – که در گور پادشاهان هخامنشی موجود است، چهار منظر و جهت جغرافیایی، چهارعنصر مقدس در دین زردشتی (زنر، ۱۳۷۵: ۱۰۴)، چهار رودخانه‌ی بهشتی (عهد عتیق، فصل ۲: ۱۴-۱۰)، ارتباط میان چهارعنصر اصلی با طبایع چهارگانه در پزشکی (جرجانی،۱۳۵۶: ۴۵)، چهار فرشته‌ی مقرب، چهار مبشر انجیل، چهارستون آسمان و بدن، چهار اقلیم وجود و ربع مسکون آن، چهارباغ و امثال آن نشان از جایگاه مقدس عدد «چهار» در دنیای باستان دارد. ازاین‌رو به نظر می‌رسد عدد چهار به نخستین نظم شناخته‌شده در جهان مربوط می‌شود و این‌گونه به تحول از طبیعت به تمدن از طریق نظم دادن به کثرت آشفته تجلیات و تبدیل آن‌ها به اشکال ثابت اشاره می‌کند که چهار حیوان ناآرام ارابه‌ی جهان را می‌کشند و تو آن‌ها را افسار می‌کنی و با افسار کردنت یکی می‌شوند. (شیمل، ۱۳۸۹: ۹۹)
واژه‌ی باغ نیز در تاریخ جایگاه مهمی دارد. این واژه که در پارسی میانه و نو به‌کاررفته است، در باورهای مذهبی اشاره به آغاز خلقت آدم و حوا در بهشت دارد و یافته‌های باستان شناسی نشان می‌دهد باغ‌های معابد در میان‌دورود و مصر رونق مخصوصی داشته‌اند. (نوروز زاده چگینی، ۱۳۶۷: ۲۰۶) وعده‌ی خداوند به مؤمنان در قران –که در آن ۲۸ بار به بهشتی که در آن نهرها جاری است اشاره‌شده است - هم اشاره‌ای به ارتباط باغ و بهشت دارد. (قران کریم، آل‌عمران: ۲۵)
چهارباغ، ترکیب هنرمندانه‌ای از این چهار مقدس و باغ مقدس است که غالباً آن را در قالب چهارباغ می‌شناسند ولی منحصر به چهارباغ و تفرجگاه نیست بلکه این عنوان برای نام‌گذاری‌های دیگری نیز استفاده‌شده که از آن جمله است: چهارباغ به‌عنوان نام کتابی در سرمشق نامه‌نگاری (صفا، ۱۳۷۸: ۱۵۹۶) و یا چهارباغ یا چهار پاره همچنین گوشه‌ای در آواز ابوعطا در دستگاه شور است که غالباً با این شعر هاتف آموزش می‌دهند. (صبا، بی‌تا: ۱۳)
چه شود که به چهره‌ی زرد من، نظری برای خدا کنی
که اگر کنی، همه درد من، به یکی نظاره دواکنی
چهارباغ در قالب نام باغ ایرانی ریشه در آیین‌های ایرانی داشته و محصول تعامل سازنده بین انسان ایرانی در مواجهه با طبیعت است. چهارباغ به باغی گفته می‌شود که به‌وسیله دو محور عمود بر هم به چهار قسمت با استناد به تفاسیر و تعابیر متعدد مذکوره از عدد چهار تقسیم می‌شود و جوی آبی از میان محورها بگذرد و در اطراف آن درختان بلند باشد. (حیدرنتاج، ۱۳۸۸: ۱۷) هر گوشه‌ای از این چهارراه متصل به بوستانی از درختان میوه و گل است که به فضای موجود زیبایی و طراوت می‌دهد. این الگوی باغ ایرانی است که نخستین بار در پاسارگاد به‌فرمان کورش ساخته شد و ازاین‌جهت الگوی چهارباغ ابداع ماندگار هخامنشیان به شمار می‌رود که در دوره‌های اشکانی و ساسانی استفاده می‌شده و در دوار اسلامی نیز در ترکیب ابعاد تمثیلی بهشت و چهار نهر معروف آن همواره موردتوجه قرارگرفته است. (نوروز زاده چگینی، ۱۳۶۷: ۲۰۷)

اکثر شهرهای ایرانی در قالب باغ شهر بوده‌اند و گزارش‌های تاریخی از وجود باغ‌های متعدد در حاشیه شهرها حکایت دارد. طرح چهارباغ ایرانی با گسترش اسلام مانند سایر عناصر معماری و شهرسازی در دوران اسلامی تداوم‌یافته و گسترش یافت. وجود چهارباغ‌های متعدد در شهرهای مختلف حاکی از تأثیر الگوهای تمدن ایرانی در اقصی نقاط تمدن اسلامی است. در تاریخ الفی از وجود شهری در حدود کاشغر بانام چهارباغ یادشده است. (تتوی، ۱۳۸۲: ۴۹۰۷) کاتبی از وجود چهارباغ‌های متعدد در شهر کابل گزارش داده است. (کاتبی، ۲۵۳۵: ۱۲۴ و جهانگیری، ۱۳۵۹: ۶۲) در بخارا نیز خبرداریم که در کنار چهار جوی آن در محلی به نام جوی مولیان چهارباغ‌هایی بوده است از صبح تا شام در سر حوض مرکز آن آفتاب نمی‌افتاده است. (راوندی، ۱۳۸۲: ۲۶۷) همچنین از چهارباغ اگره در کنار رود جمنای هند در تاج‌محل و چهارباغ هرات و همدان نیز گزارش‌های موسعی در دست است. چهارباغ مشهد که شهرت آن به وجود مقر حکومتی در آن بوده است نیز بارها موردتوجه مورخان قرارگرفته است. (زمچی اسفزاری، ۱۳۳۸: ۱۸۸) چهارباغ هنوز هم نام محله‌هایی در شهرهای خوانسار، کاشان، اردستان و برخی شهرهای دیگر است. ازاین‌رو نمی‌توان این نام را به شهر اصفهان محدود کرد.
منابع:
- قرآن کریم.
- کتاب مقدس.
۱. ابن رسته، (۱۳۶۵)، اعلاق النفیسه، ترجمه حسین قره چانلو، تهران، امیرکبیر.
۲. ابونعیم، حافظ، (۱۳۷۷)، ذکر اخبار اصفهان، ترجمه نورالله کسایی، تهران، سروش.
۳. تتوی قاضی، احمد، قزوینی آصف، (۱۳۸۲)، تاریخ الفی، جلد هفتم، تصحیح غلام رضا طباطبایی مجد، تهران، علمی و فرهنگی.
۴. جرجانی، اسماعیل، (۱۳۵۶)، ذخیره خوارزمشاهی، تهران، انجمن آثار ملی.
۵.جهانگیری، نورالدین محمد توزک، (۱۳۵۹)، جهانگیرنامه، تصحیح محمد هاشم، تهران، بنیاد فرهنگ ایران.
۶. راوندی، مرتضی، (۱۳۸۲)، تاریخ اجتماعی ایران، جلد پنجم و جلد سوم، تهران، نگاه.
۷. رفیعی مهرآبادی، ابوالقاسم، (۱۳۵۲)، آثار ملی اصفهان، تهران، انجمن آثار ملی.
۸. زمچی اسفزاری، معین الدین، (۱۳۳۸)، روضات الجنات فی اوصاف مدینه هرات، جلد دوم، تصحیح سید محمد کاظم امام، تهران، دانشگاه تهران.
۹. زنر، آر. سی.، (۱۳۷۵)، طلوع و غروب زردشتی‌گری، ترجمه تیمور قادری، تهران، فکر روز.
۱۰. شیمل، آنه ماری، (۱۳۸۹)، راز اعداد، ترجمه فاطمه توفیقی، تهران، دانشگاه ادیان و مذاهب.
۱۱. صبا، ابوالحسن، (بی تا)، کتاب دوم ردیف نوازی ویلون، تهران، انتشارات منتخب صبا.
۱۲. صفا، ذبیح الله، (۱۳۷۸)، تاریخ ادبیات در ایران، جلد پنجم بخش سوم، تهران، فردوس.
۱۳. کاتبی، سید علی، (۲۵۳۵)، مرآت الممالک، ترجمه محمود تفضلی و علی گنجه لی، تهران، بنیاد فرهنگ ایران.
۱۴. نصرآبادی، محمد طاهر، (۱۳۷۸)، تذکره نصر آبادی، تصحیح محسن ناجی نصرآبادی، تهران، اساطیر.
۱۵. نوروز زاده چگینی ناصر، (۱۳۷۶)، مقاله باغ، دایره المعارف بزرگ اسلامی، تهران، بنیاد دایره المعارف اسلامی.
منبع: اختصاصی مورخان
دیدگاه

saleheh hajir
عالی
چهارشنبه ۱۱ فروردین ۱۴۰۰ ساعت ۱۰:۲۵
نظر شما