پیش‌درآمدی بر نسک «شهرستان‎های ایرانشهر»

نگاهی به متن «شهرستان‎های ایران» نوشته‌ تورج دریایی

حامد محمدپور، دانشجوی کارشناسی ارشد مطالعات تاریخ معماری
«شهرستان‌های ایرانشهر» نوشتاری به زبان، متن و ادبیات پهلوی می‌باشد که در واپسین سده‌های فرمانروایی ساسانی نگاشته شده‌است. نامی از نویسنده ایرانی آن بر جای نمانده‌است. این نسک، شهرستان‌های گستره ایرانشهر را بازگو می‌نماید و درباره زمان، جایگاه، سازنده یا ویران‌گر این شهرستان‌ها آگاهی می‌دهد. به گمانِ گروهی از پژوهشگران شهرستان‎های ایرانشهر می‌تواند همان نسک آیینی-پهلوانی «یادگار شهرها» باشد که گوسان‌ها آن را به زبان پارتی به اجرا در می‌آوردند...
آدینه ۱۷ آذر ۱۳۹۶
«شهرستان‌های ایرانشهر» نوشتاری به زبان، متن و ادبیات پهلوی می‌باشد که در واپسین سده‌های فرمانروایی ساسانی نگاشته شده‌است. نامی از نویسنده ایرانی آن بر جای نمانده‌است. این نسک، شهرستان‌های گستره ایرانشهر را بازگو می‌نماید و درباره زمان، جایگاه، سازنده یا ویران‌گر این شهرستان‌ها آگاهی می‌دهد. به گمانِ گروهی از پژوهشگران شهرستان‎های ایرانشهر می‌تواند همان نسک آیینی-پهلوانی «یادگار شهرها» باشد که گوسان‌ها آن را به زبان پارتی به اجرا در می‌آوردند.
اگرچه واپسین ویرایش این نسک به سده هشتم میلادی در دوره عباسی بازمی‌گردد، اما گواهی‌های درون متن نشان می‌دهند که این نوشتار احتمالا در سه برگ در زمان قباد یکم (۴۸۸ - ۵۳۱ میلادی) و یا خسرو یکم (۵۰۱ - ۵۷۹ میلادی) نوشته شده بود، ولیکن از بین رفته‌است. تنها ترجمان به جای مانده از آن به دست «موسی خورنی» یا «موسس‌خورناتسی» (۴۰۵ - ۴۸۸ میلادی) تاریخ‌نگار ارمنی زمان ساسانی در «جغرافیای خورنی» (۴۸۱ - ۴۸۲ میلادی) آورده شده است که مبنای پژوهش‌های پس از خود در دوره‎های اسلامی به شمار می‌رود.
گویا درون‌مایه‌ی متن شهرستان‌های ایرانشهر از مفهوم ساسانی «ایرانشهر» سرچشمه می‌گیرد و دیگر آگاهی‌های آن در آغاز دوره اسلامی افزوده شده است. از این‌رو، پیوندی بین نوشته‌های جغرافیایی اسلامی سده‌های نخستین با نوشته‌های پارسی میانه وجو دارد. تاریخ‌نویسان و جغرافی‌نویسان اسلامی‌بایست از این نوشته‌ها آگاهی‌هایی به دست آورده باشند.
اندیشه نوشتن این کتاب، هنگامی چهره بست که «تورج دریایی» (۱۳۴۲- تاکنون - تهران، کالیفرنیا)، دانشجوی دوره‌ی دکترا در دانشگاه کالیفرنیا و درگیر پژوهشی درباره‌ی گذار از روزگار ساسانیان به دوره‌ی اسلامی در استان فارس بود. از این رو با شناختی که نسبت به زبان پارسی میانه داشت، نگارش ترجمان «شهرستان‌های ایرانشهر» را در هفتمین جلد از «مجموعه‌ی سنت‌های عقلانی»Intellectual Series Traditions) ) به چاپ رساند. شهرام جلیلیان (۱۳۵۷-تاکنون) نیز برگردانی این کتاب را از انگلیسی به فارسی در سال ۱۳۸۸ خورشیدی انجام داد که در انتشارات توس به چاپ رسید.
پیش از آن‌که نگارنده در این کتاب به متن شهرستان‌های ایرانشهر بپردازد، ابتدا با طرح پرسش‌هایی، ماهیت ایرانشهر را از انگاره‌های گوناگونی که گمان می‌رود مفهوم ایرانشهر از آن سرچشمه گرفته باشد، مورد بررسی قرار می‌دهد. در زیر برای نمونه چند پرسش آورده شده است.
- چرا نویسندگان زرتشتی سده هشتم میلادی، چنین تعریف جغرافیایی از ایرانشهر داشته‌اند؟
ه آیا برشمردن شهرهای ایرانشهر یک دیدگاه دینی-اسطوره‌ای را باز می‌نمایاند، یا یک ایدئولوژی تاریخی یا شاهانه را نشان می‌دهد؟
- آیا شهرستان‌های ایرانشهر از مفهوم سرزمینی دوره هخامنشی تاثیر گرفته است یا نه؟
اگر این نشانه‌ها، برای اشاره به چشم انداز جغرافیایی شهرستان‌های ایرانشهر باشد، چند گمان پدید می‌آید:
۱. مفهوم ایرانشهر یک انگاره امپریالیستی از گستره سرزمین ایرانشهر بود. گویا این انگاره حتی پس از فروپاشی حکومت ساسانی، چون گذشته به جای‌مانده و نه تنها در متن‌های پارسی میانه نوشته شده بود.
۲. این مفهوم جغرافیایی در دوره ساسانی دستخوش دگرگونی شد و با پهنه‌ی «ایران‌ویج» یا ایران با همه‌ی «خونیرث» برابر دانسته می‌شد. این چشم‌انداز، بازنمایی ایران در سال‌های پایانی دوره ساسانی را نشان می‌دهد که هم با کامیابی «ایران‌ویج» را به درون گستره پادشاهی ساسانی جای داده و هم اکنون گستره‌ای را در بر می‌گرفت که تنها می‌توانست به عنوان پیامد ایدئولوژی شاهانه‌ی ساسانی آشکار گردد. گستره این سرزمین به روشنی در مقدمه‌ی شاهنامه ابومنصوری (۹۵۷ میلادی)، از «جیحون تا نیل» دانسته شده است.
سپس شهرها و مناطق تحت نفوذ در سرزمین ایران بررسی می‌شود که در سنگ‌نبشته‌های بیستون و نقش رستم یا در کعبه زرتشت به آن اشاره شده است و آن را با شهرهای گستره ایرانشهر که در شهرستان‌های ایران از آن‌ها یاد شده، مقایسه می‌کند. پس از آن، کوست‌ها و بخش‌های اداری زمان ساسانی را بر مبنای منابع و آثار ساسانی، سده‌های نخستین اسلامی و نگرش پژوهشگران امروزی بازشناسی می‌کند و انگاره‌هایی را بر رد یا پذیرش چهاربخشی بودن شاهنشاهی ساسانی بیان ‌می‌کند. در بخش دیگر، پژوهش‌های انجام شده و پیشینه‌ی این پژوهش را معرفی می‌کند و با یک دیدگاه کوتاه درباره شیوه یا دستاورد بررسی‌شده در آن پژوهش‌ها می‌پردازد.
متن شهرستان‌های ایرانشهر که دارای ۶۰ بند می‌باشد به شیوه‌ی آوانویسی مکنزی گردآوردی شده است؛ افرون بر این، به جهت خوانش مناسبتر و تمیز دادن واژگان، متن را به زبان لاتین نگاشته‌اند.
در ترجمان متن شهرستان‌های ایرانشهر،۶۰ بند جای دارد که از زبان پارسی میانه به زبان پارسی امروزی برگردانی شده است. این متن، شهرستان‎های گستره‌ی ایرانشهر را برمی‌شمارد و درباره زمان، جایگاه، سازنده یا ویران‌گرِ آن، آگاهی می‌دهد.
در بخش یادداشت‌ها، بازشکافی واژگان باشنده در متن شهرستان‌های ایرانشهر را خواهیم یافت. پیرامون هر یک از این واژگان، از دید آواشناسی داده‎هاییست که با روی‌آوردن به بن‌مایه‌های گوناگون، ریشه‌ها و گزاره‌های در پیوند با متن، واکاوی شده‌اند. این‌گونه کاوش واژگان، دریافت خواننده از درون‌مایه‌ی متنِ شهرستان‌های ایرانشهر را آسان‌تر می‌نماید و کنجکاویِ بیشتری را در او می‌آفریند.
پس از متن و یادداشت، آوانویسی واژگان آورده شده است که با انگیزه‌ی خوانش مناسبتر واژگان درون متن به شیوه‌ی آوانویسی مکنزی و به زبان لاتین نگاشته شده‌اند. واژه‌نامه‌ای نیز برپایه‌ی اسم، قید، فعل، صفت، حرف اضافه، ضمیر، جای‌نام، عدد و... به جهت بازشناسی معنای واژگان نوشته شده است. در پایان نیز منابع استفاده شده را در بخش کتابنامه بیان کرده‌اند.
منبع: اختصاصی مورخان
نظر شما