مصدق، بازرگان و پیشنهاد وزارت فرهنگ

بررسی یک نسبت تاریخی

نسبت مصدق به بازرگان در امر حجاب دختران کذب است / نگارنده بر این باور است که پرسش "آیا بازرگان باوری به حجاب اجباری داشت؟" می تواند زمینه ساز نگارش یک یادداشت و مقاله باشد/ ...

دوشنبه ۲۷ دی ۱۳۹۵
بررسی اسنادی یک جعل تاریخی
محسن زمانی

درآمد
از شخصیت،اندیشه و سیره ی زنده یاد مهندس مهدی بازرگان بسیار گفته و نوشته شده و خواهد شد.شخصیت های تاثیر گزار و بزرگ،همیشه بحث برانگیز بوده اند. بازرگان هم از این قاعده مستثنی نیست و نخواهد بود.مهندس بازرگان افزون بر آثار فراوان علمی،مذهبی، فرهنگی و سیاسی که خود به زیور طبع آراست؛ درباره ی شخصیت،اندیشه و سیره پندآموزش کتاب هایی به مانند زندگی نامه ی سیاسی مهندس مهدی بازرگان نوشته دکتر سعید برزین،در تکاپوی آزادی نوشته ی حسن یوسفی اشکوری(۲ جلد)،چندین مقاله علمی و یادداشت نیز در جهت شناخت هرچه بیشتر ایشان نگاشته شده است.
نگارنده بر این باور است که وقتی در برابر هر رویداد یا پدیده و حتی شخصیت تاریخی پرسش یا پرسش هایی مطرح می گردد،برای پاسخ آن بایستی قلم در دست گرفت و دست به مطالعه،پژوهش و نگارش یادداشت،مقاله یا پژوهش علمی زد.به همین دلیل نگارنده بر این باور است که پرسش "آیا بازرگان باوری به حجاب اجباری داشت؟"
می تواند زمینه ساز نگارش یک یادداشت و مقاله باشد و چه بسیار پژوهش گران توانمند و فرهیخته با تکیه بر این پرسش می توانند به پژوهش و نگارش مقاله های علمی و حتی کتاب برای پاسخ به این پرسش با نگاه چارچوبمند آکادمیک کمر همت ببندند.
افزون بر آن نسبت باورمندی به حجاب اجباری در اندیشه مذهبی و سیاسی مهندس بازرگان به ویژه در رد پیشنهاد انتصاب مهندس مهدی بازرگان به فرنشینی وزارت فرهنگ دولت ملی شادروان دکتر محمد مصدق از سوی مصدق،همیشه برای نقد و فراتر از آن توهین و ناسزا و نفی بازرگان از سویی و کوبیدن برچسب واپس گرایی و هم اندیشی با روی کرد حجاب اجباری در طول سال های پس انقلاب سلطنت ستیز بهمن ۵۷ خورشیدی از سوی دیگر به استناد همین اتهام به کار رفته و می رود.
در طرح این پرسش می توان دو پاسخ با تکیه بر پژوهش های مذهبی و قرآنی،داده های مستند و متقن بایستی از پژوهش ها و آثار مذهبی و رویکردهای قرآنی مهندس بازرگان مطمح نظر قرار گیرد.اما از آنجا که توان و بضاعت نگارنده در نگاه نخست چندین اجازه ای را نمی دهد؛در این مورد توضیحی نمی دهم و این مهم را به پژوهش گران توانمند و مسلط به آثار مذهبی و قرآن پژوهی بازرگان می سپاریم.
نگارنده با توجه به توان و مطالعه هرچند اندک در حوزه تاریخ معاصر ایران،به ویژه نهضت ملی ایران،درصدد پاسخ به این پرسش برآمده است.در اینجا باید دید کسانی که ادعای باورمندی بازرگان به حجاب اجباری دارند منبع یا منابع مورد استنادشان چیست؟ اگر این مدعیان به آثار مذهبی و قرآن پژوهی مهندس بازرگان استناد می کنند،بی گمان نگارنده درصدد پاسخ به آن نیست؛اما اگر مدعیان به منابع تاریخی استناد می کنند؛از چه منابع و مستنداتی بهره می برند؟ به جرات و باضرس قاطع می توان گفت که بسیاری از این مدعیان که گویی به سان پیغمبران وحی بر آنان نازل شده! حکم محکومیت به واپس گرایی زنده یاد بازرگان را صادر کرده اند و می کنند، برای صدور حکم محکومیت بازرگان از کوچکترین داده تاریخی برخوردار نبوده و از فقر شدید تاریخی رنج می برند. در مجموع چکیده ی ادعای این مدعیان آن است که در دوران دولت ملی زنده یاد دکتر محمد مصدق،نخست وزیر ملی وقت،به دلیل آن که گمان می کرد؛ مهندس بازرگان اگر وزیر فرهنگ بشود،حجاب را برای دختران مدارس اجباری خواهد کرد!؛از انتصاب بازرگان به سمت وزارت فرهنگ خودداری ورزیدند! برای واکاوی و سنجش ادعای این مدعیان در درجه نخست بایستی به منبع اتهام باورمندی بازرگان به حجاب اجباری پرداخت و به درستی و نادرستی داده ها و گزاره های منبع یا منابع اتهام پرداخت،همان طور که پیش تر گفته شد؛اکثریت قریب به اتفاق مدعیان به هیچ منبعی به ویژه منابع تاریخی استناد نمی کنند و گویی به دلیل فقر شدید تاریخی از استناد به منبع ناتوان هستند! نگارنده با استناد به خاطرات و زندگینامه های زنده یادان دکتر کریم سنجابی و دکتر مهدی آذر،وزرای فرهنگ کابینه های نخست و دوم دولت ملی مصدق و افزون بر آن جزوه آشفتگی در فکر تاریخی زنده یاد فریدون آدمیت و زندگینامه و خاطرات شادروان دکتر سید علی شایگان شیرازی درصدد واکاوی و سنجش داده های تاریخی است.
دکتر آدمیت در جزوه آشفتگی در فکر تاریخی که در خرداد ۱۳۶۰ منتشر شده،از دکتر سید علی شایگان چنین نق قول می کند: وقتی که دکتر علی شایگان او[مهندس بازرگان] را برای بحث وزارت فرهنگ به دکتر مصدق پیشنهاد کرد؛این جواب را شنید که:بازرگان به درد این کار نمی خورد،و اولین کاری که بکند این است که چادر بر سر دختر بچه های مدرسه بکند.(این مطلب را به لفظ و روایت معتبر نقل کردم).[آدمیت،آشفتگی در فکر تاریخی،رویه های ۲۱ و ۲۲]
دکتر آدمیت پس از نقل قولی که مدعی اعتبار لفظ و روایت آن را دارند!،استنباط دکتر مصدق نسبت به بازرگان را چنین نتیجه گیری می کند:چنین بود استنباط دکتر مصدق که
نسبت به او اعتقاد سیاسی نداشت.[همان،رویه های ۲۱ و ۲۲] با توجه به فقر داده های تاریخی بیشینه ی برچسب زنندگان به مهندس بازرگان،به نظر می رسد منبع مهم و شاید نخستین این اتهام،جزوه ی دکتر آدمیت باشد. برای سنجش درستی یا نادرستی نقل قول فریدون آدمیت،نگارنده به زندگینامه و خاطرات دو جلدی دکتر شایگان که منبع ادعای شادروان آدمیت است،مراجعه نموده اما کوچکترین سخنی از پیشنهاد دکتر شایگان مبنی بر انتصاب مهندس بازرگان به وزارت فرهنگ دیده نمی شود!چه رسد به آن که دکتر مصدق به استنباط بی اعتقادی سیاسی نسبت به مهندس بازرگان دست پیدا کنند! زنده یاد دکتر کریم بخت یار سنجابی وزیر فرهنگ کابینه نخست دولت ملی شادروان مصدق نیز آشکارا پیشنهاد انتصاب مهندس بازرگان به وزارت فرهنگ را نفی کرده و اتهام بی اعتقادی سیاسی دکتر مصدق نسبت به بازرگان را رد می کند.اهمیت سخن دکتر سنجابی در اینجاست که مهندس بازرگان در دوران وزارت فرهنگ سنجابی،به مدت سه هفته معاونت تعلیمات فنی ایشان را دارا بودند و سپس به ریاست هیئت مدیره خلع ید با دستور مستقیم دکتر مصدق منصوب شدند.[ بازرگان،مدافعات،رویه ۲۳۱]
دکتر سنجابی در کتاب امیدها و ناامیدی ها(گفتگو با تاریخ شفاهی هاروارد) در پاسخ به پرسش ضیاء صدقی که با استناد به نقل قول از طهمورث آدمیت چنین می گوید:صدقی:آقای
دکتر یک موضوعی را آقای طهمورث آدمیت به من گفتند در رابطه با آقای مهندس بازرگان که بعد هم در یعنی حدود یک سال و نیم پیش یک جزوه ای بوسیله فریدون آدمیت تکرار کردند که آن موضوع از این قرار است که گویا زمانی به آقای دکتر مصدق پیشنهاد شده بود که آقای مهندس بازرگان را به عنوان وزیر فرهنگ برود در آنجا فقه و شرعیات را عمومی می کند و چادر بر سر دختران می گذارد.این موضوع حقیقت دارد،شما اطلاعی
درباره ی این موضوع دارید؟سنجابی:بنده باور نمی کنم چنین چیزی را انتخاب کرد و موضوع پیشنهادی هم اصلا درباره مهندس بازرگان وجود نداشت و هیچکس هم درباره ی وزارت فرهنگ با او توصیه ای یا گفتگویی نکرده بود و خود من شخصا به علت ارتباطی که با او داشتم او را به معاونت خود انتخاب کردم و مصدق هم از انتخاب او به هیچ وجه نارضایی نشان نداد.و دلیلش هم این که بعدا کار دیگری مربوط به شرکت نفت به او واگذار کرد.صدقی:بله البته منظور این نبوده که قبل ازاینکه شما را برای وزارت فرهنگ در کابینه
دعوت بکنند.مهندس بازرگان را قصد داشتند.در یک دوره بعدی گویا در کابینه ی بعدی ایشان گفتند که یک همچنین مسئله ای مطرح شده بود و دکتر مصدق شدیدا با این مخالفت کرده بود.شما اطلاعی ندارید؟سنجابی:من اطلاعی ندارم.[سنجابی،امیدهاوناامیدی ها،رویه های ۱۰۴ و ۱۰۵]
ضیاء صدقی که با نظارت حبیب لاجوردی مجموعه مصاحبه های تاریخ شفاهی هاروارد را گردآوری کرده است،در همین مجموعه با دومین و واپسین وزیر فرهنگ دولت ملی
دکتر مصدق،زنده یاد دکتر مهدی آذر به گفتگو می نشیند.با کمال شگفتی نگارنده و شاید خوانندگان این یادداشت،ضیاء صدقی به عنوان پرسش گر پرسش هایی همانند آنچه که از دکتر سنجابی پرسید،نپرسیده و به شکل بسیار طبیعی دکتر آذر در این ارتباط توضیحی نداده
و ضرورتی هم برای طرح آن نمی بینند.جالب این است که ایشان در گفتگو با سنجابی تذکر
می دهند گویا در کابینه بعدی چنین پیشنهادی به بازرگان شده،اما وقتی با دکتر آذر که وزیر
فرهنگ کابینه دوم مصدق است صحبت می کند،چنین پرسشی مطرح نمی شود.در گفتگو با دکتر آذر در ارتباط با موضوع و پرسش طرح نمی شود.در گفتگو با دکتر آذر در ارتباط با
موضوع و پرسش مطرح شده،کوچک ترین سخنی گفته نمی شود و ادعایی هم مطرح نشده است.بنابراین با توجه به ادعای دکتر آدمیت در جزوه آشفتگی در فکر تاریخی و نیافتن داده
و سند در خاطرات دکتر شایگان و همچنین خاطرات دکتر آذر و رد ادعای آدمیت در خاطرات دکتر سنجابی می توان این گونه جمع بندی کرد: پیشنهاد انتصاب مهندس بازرگان به وزارت فرهنگ در دوران دولت ملی دکتر مصدق اصلا مطرح نبوده که بتوان به مخالفت دکتر مصدق با این پیشنهاد به دلیل باورمندی بازرگان به حجاب اجباری پی برد.افزون بر آن همان طور که بارها گفته شد،بیشینه ی کسانی که به مهندس بازرگان چنین اتهامی وارد نموده اند،بدون استناد به منابع تاریخی چنین کرده اند!پس در درجه نخست از چنین کسانی باید پرسید که چرا بدون سند و مدرک چنین اتهامی می زنید؟ در درجه دوم چنین کسانی باید پاسخ دهند که اگر دکتر مصدق نسبت به مهندس بازرگان چنین نگاهی داشت! چرا پس از معاونت تعلیمات فنی وزارت فرهنگ در دوران وزارت شادروان دکتر کریم سنجابی،زنده یاد بازرگان را در اوج حساسیت جنبش ملی شدن صنعت نفت،به سمت ریاست هیئت مدیره خلع ید و سپس شرکت ملی نفت ایران منصوب می کنند؟آیا دکتر مصدق بیم آن نداشتند که مهندس بازرگان بانوان شاغل شرکت نفت را به زور حجاب اجباری بپوشاند؟!
رهیافت
نگارنده در پایان این یادداشت یادآور می شود که به هیچ عنوان حکم صد درصدی و مطلق صادر نکرده است.بنابراین از همه پژوهش گران و علاقه مندان خواهشمند است که اگر داده ای مستند و متقن در اثبات قول آدمیت در اختیار دارند،ارائه نمایند.اما در اینجا بر این باورم که اتهام زنی آن هم بدون اتکا به داده های مستند و متقن را عملی زشت و کاری نادرست می دانم و کسانی که حتی بدون منبع و سند به چنین کاری مبادرت می ورزند اگر ناآگاه نباشند،مغرض هستند و نیت هایی شوم و اهدافی ناپاک در سر می پرورانند.در شرایط
بس خطرناک و دلهره آفرین خاورمیانه که بنیادگرایی خشن و مذهبی کابوسی وحشتناک برای مردم خارومیانه و حتی جهانیان فراهم کرده و گذار به دموکراسی راهی پرسنگلاخ،
سخت و سنگین است و بیش از پیش نگاه میانه رو و دموکراتیک دین داران دموکراسی خواه و توسعه گرا به سان شادروان مهندس مهدی بازرگان برای گذار به دموکراسی موثر می باشد؛چنین اتهام هایی به بازرگان نه تنها کمکی به حل وضعیت موجود نمی کند،بلکه فقط عقده گشایی کودکانه بوده و به کار دسیسه و ایجاد فاصله بیش از پیش میان گروها و طیف های مختلف سیاسی و روشفکری،و تفرقه میان نیروها و سازمان های ملی و دموکرات می آید.بنابراین با انتقادهای مستند و مستدل به هر اندیشه و اندیشمندی بر پایه داده های مستند و متقن کاراتر و پسندیده تر می توان به بهبود کیفیت هر اندیشه و گذار مسالمت آمیز به دموکراسی همت گمارد.چنین باد.
منابع
۱-آدمیت،فریدون،آشفتگی در فکر تاریخی،بی نا،خرداد ۱۳۶۰
۲-سنجابی،کریم،امیدها و ناامیدی ها،انتشارات ملیون ایران،چاپ اول،لندن،۱۳۶۸
۳-شایگان،سید علی،زندگینامه و خاطرات دکتر شایگان(دوره دو جلدی)،چاپ اول،انتشارات آگاه،۱۳۸۵
۴-آذر،مهدی،خاطرات تاریخ شفاهی هاروارد،برگرفته از تارنمای تاریخ شفاهی هاروارد
http://pds.lib.harvard.edu/pds/buttons=y?۲۸۲۶۹۸۰/view
دیدگاه

ک کریمی
گفته های اقای ادمیت سال ۱۳۶۰ بود که بازرگان زنده بوده اگردروغ بود بازرگان اعتراض میکرد .ضمنا اگر اقای بازرگان گفته بود وبعدا نظرش تغیرکرده بود صادقانه میگفت وکتمان نمیکرد
سه‌شنبه ۱۶ بهمن ۱۳۹۷ ساعت ۱۸:۲۳
حمید بهشتی
دو صد گفته چون نیم کر دار نیست!
بازرگان را نیز باید به کردارش سنجید و اگر به او نسبتی داده می شود، باید دید در زندگی عملی چه کرده و آیا با ادعایی که در باره او می شود کردارش برابر است یا خیر.
مدعیانی که تبلیغ حجاب اجباری یا مجبور کردن خانم ها به سرپوش و چادر را به مرحوم مهندس بازرگان نسبت می دهند تا کنون هیچ مدرک و سندی برای این امر ارائه نکرده اند. لذا این ادعا چیزی جز کوشش برای کوبیدن این شخصیت بارز ملی نیست.

سه‌شنبه ۲۲ اسفند ۱۴۰۲ ساعت ۱۷:۳۲
نظر شما