اسناد حاضر در این نوشتار چهار سند از اسناد منتشر نشده جریان استبداد صغیر و به توپ بستن مجلس بر گرفته از کتاب «روزشمار محاصره تبریز و اعاده مشروطه بر اساس اسناد منتشر نشده» است که به مناسبت یکصد و دهمین سالگرد انقلاب مشروطیت توسط انتشارات سفیر اردهال در اختیار علاقمندان به تاریخ مشروطیت ایران قرار می گردد. پس از به تخت نشستن محمد علی شاه، کشاکش میان دولت و دربار قاجاری و مشروطه خواهان به سرعت به اوج رسید. چند روز پس از توشیح قانون، مظفر الدین شاه در شب چهارشنبه(۱۸ دیماه /۲۴ ذیقعده) به علت بیماری درگذشت. محمد علی میرزا ولیعهد خود را از تبریز به تهران رساند و ده روز بعد در ۱۴ ذیحجه ۱۳۲۴ (۲۸ دیماه۱۲۸۵) بدون حضور نمایندگان مجلس و تنها با حضور سعدالدوله و صنیع الدوله آن هم نه به عنوان نمایندگان مجلس بلکه به عنوان نمایندگان طبقه اعیان تاجگذاری کرد. این بی اعتنایی به مجلس و شناختی که مردم تبریز از محمدعلی شاه داشتند و نیز دید وی نسبت به ملت و حکومت: «که ملت را بنده و برده خود می پنداشت و آنها را لایق برای مداخله در امور کشور و مشورت در امور سیاست نمی دانست» این شبهه را ایجاد نمود که وی بر آن است تا علیه مشروطه دست به اقدام بزند. این امر اعتراض چندی از نمایندگان را از جمله میرزا طاهر، حاجی سید نصرالله، طباطبایی... را به همراه داشت؛ این اقدامات ولیعهد تازه به تخت نشسته، حاکی از خوی استبداد طلب وی بود چراکه « حاضر به از دست دادن حقوق و اختیاراتش به نام قانون نبود». این بی اعتنایی به وزراء نیز سرایت کرد و آن ها نیز خود را در قبال مجلس مسئول نمی دانستند و برطبق شاه رفتار می کردند. مجلس نیز به دنبال « پاسخگو نمودن وزراء در برابر قانون و مجلس» بود. از این رو در نامهای به صدراعظم، دولت را ملزم نمود تا وزراء را به مجلس معرفی نماید. این مسئله بیش از پیش اختیارات محمدعلی شاه را محدود می کرد. از این رو وی را متغیر کرد و « اگر در قبل آن در باطن چیزی در دل داشت، چندان معلوم نبود، اما از این روز به بعد، شبه های در ضدیت او با مجلس نماند». به زودی مشخص شد که محمدعلی شاه خواستار برچیده شدن مشروطه می باشد. صدراعظم، صراحتاً در مذاکره با نمایندگان آذربایجان اعلام کرد که « شاه [مشروطه] قبول نمی کند» نمایندگان نیز در این دیدار در پی آن بودند تا دریابند « دولت به ملت چه داده است؟ آیا این فرمان ملوکانه و تاسیس مجلس در عنوان مشروطیت است یا غیر آن عنوان است؟» مشیرالدوله نیز در پاسخ اعلام کرد« خیر، ما مشروطه نیستیم و دولت به ما مشروطه نداده، مجلسی که دارید، وضع قوانین است». شاه که به دنبال زمینههای انهدام مجلس بود اعلام داشت « سزای این بیسر و پاها را خواهم چشاند» مخبرالسلطنه نیز با حضور در مجلس با حمایت از شاه اعلام کرد « لفظ مشروطه غلط است و لفظ مشروطه را مشروعه می کنیم» اما آنچه که این نخستین رویاروی مجلس و شاه را در ابتدای سلطنت محمدعلی شاه به سود مجلس خاتمه داد؛ ایستادگی علما، مخالفت نمایندگان مجلس با مشروطه مشروعه و مقاومت مردم و انجمنها بود. تقابل شاه و مجلس به عنوان نهاد اول مشروطیت به اینجا ختم نشد و در واقع شاه « برحسب اقتضای پولتیک وقت» برای مدتی عقب نشسته بود. وی تصمیم گرفته بود که امین السلطان اتابک، یار دیرینه خود در دشمنی با مشروطه خواهی، را به ایران فرا خواند تا با همکاری وی مشروطه خواهان و طرفداران آن را بر جای خود نشانده و به نوعی جلوی آنهایی را که علاوه بر محدود کردن قدرتش جان وی را هم تهدید می کنند، بگیرد. حضور مخبرالسلطنه در مجلس و انتقاد از مواضع انتقادی نمایندگان در برابر دولت و نیز متذکر شدن عدم همراهی شاه با مشروطیت سبب شد تا هیئتی شش نفره از نمایندگان از طرف مجلس به ملاقات با شاه روانه شوند. شاه در ۱۲ رجب ۱۳۲۵ قمری دستخطی مبنی بر مساعدت و موافقت شاه با پیشرفت اساس مشروطیت و استحکام بنیان عدالت به مجلس ارسال نمود اگرچه این دستخط نیز دغدغه مجلس را بر سر مشروطه اعلام نمودن ایران از سوی محمدعلی شاه کاهش نداد اما امین السلطان با دستخطی مبنی بر تایید مشروطه به مجلس وارد شد که در ادامه و به هنگام خروج توسط عباس آقا صراف تبریزی به قتل رسید و موازنه تقابل شاه و مجلس را به سود مجلس به صورت موقت خاتمه داد و شاه مجبور شد « تمهیداتی که به واسطه آنها می خواست اعتبار مجلس را زائل و عدم لیاقت آنها را در اذهان مردم بگنجاند، ترک نماید».
متمم قانون اساسی یکی دیگر از موارد اختلاف بین شاه و مجلس بود. به نظر می رسید « این قانون اختیارات و اقتدار پادشاهی را کاملاً تنزل» میداد. محمدعلی شاه به احتشام السلطنه رئیس مجلس وقت، در ارتباط با متمم قانون اساسی انتقاد کرد و اعلام کرد که « بایستی رعایای خود را مثل شبانی که گوسفندان را هدایت و نگهداری میکند، سرپرستی کند». از سویی دیگر شیخ فضل الله نوری در ۸ جمادی الاول ۱۳۲۵ با شعار مشروعه خواهی در حرم حضرت عبدالعظیم متحصن شد و محمدعلی شاه نیز خواستار ارسال متمم قانون اساسی برای علمای نجف شد؛ چراکه در نجف سید کاظم یزدی از شیخ فضل الله حمایت میکرد و شاه امیدوار بود که متمم قانون اساسی مورد تایید علمای نجف قرار نگیرد. قتل اتابک از این نظر که به بسیاری از این اختلافات خاتمه داد، حائز اهمیت بود. شاه زیر فشار مجلس، انجمنهای سیاسی و انجمنهای ایالتی و ولایتی و مردم و نیز رعب و وحشتی که درنتیجه قتل اتابک در میان مخالفان مشروطه ایجاد شده بود؛ به امضای متمم قانون اساسی تن داد و متحصنین نیز شبانه به تهران بازگشتند.
مساله انجمنهای سیاسی و رسمی بهانه دیگری به محمدعلی شاه داد تا به فکر کودتا علیه مجلس باشد. از همان اوایل تشکیل انجمنها این امر مورد مخالفت شاه بود. در این میان انجمن تبریز بیشتر از سایر انجمنها مورد حمله قرار گرفت. انجمن ایالتی تبریز، خواستار تشکیل انجمنهای ایالتی و ولایتی در سراسر کشور شدند. این امر می توانست به گسترش مشروطه در ایالات کمک کند و در واقع ایالات به عنوان ستونهای خیمه مشروطه یعنی مجلس عمل نمایند. انجمنهای سیاسی نیز در بهارستان متحصن شده و خواستار ایجاد قشون ملّی، دریافت پول مقرره از شاهزادگان – که مجلس وضع نموده بود- و واگذاری حفظ و حراست شهر به آنان بودند. طرح قشون ملّی سبب شد تا شاه سواران آذربایجانی را به پایتخت فرا خواند و نیز چند هنگ شاهسون و بختیاری را به تهران آورد تا کار انقلاب را یکسره کند. مشروعهخواهان نیز به رهبری شیخ فضل الله نوری در میدان توپخانه اجتماع کردند و به جمع عظیمی علیه مشروطه و پارلمان مبدل شدند. بریگاد قزاق نیز به بهانه جلوگیری از آشوب و درواقع در جهت سرکوبی مشروطه خواهان در میدان توپخانه به نگهداری اجتماع کنندگان گماشته شدند. در این هنگام بود که انجمن ایالتی تبریز با ارسال تلگراف به سایر انجمن های رسمی، خلع محمدعلی شاه را خواستار شد. مجلس نیز سه روش آرایش دفاعی در نگهبانی مجلس و مقابله با حمله محتمل قزاقان، فرستادن نامه اعتراض به شاه و صدور بیانیه به سفارتهای خارجی را در پیش گرفت. از سویی عضدالملک، رئیس ایل قاجار به حضور شاه رفت و به وی متذکر شد اگر شاه دست از اقدامات خود برندارد ایل قاجار او را خلع و ولیعهد را جانشین او خواهد نمود. از این رو، حمایت طیفهای مختلف مشروطهخواه سبب شد تا محمدعلی شاه قرآنی مهر شده در همراهی با مشروطه را توسط هیات دولت به مجلس ارسال نماید.
با وجود این، حادثه سوء قصد به محمد علی شاه در ۲۵ محرم ۱۳۲۶ جای آشتی و مدارا نگذاشت. شاه که از حادثه جان سالم به در برده بود، ده روز بعد به مجلس اولتیماتیوم داد که عاملان سوء قصد تا چند روز دیگر دستگیر شوند و درغیر این صورت خود شخصاً اقدام خواهد نمود. اندکی بعد شاه دستور توقیف متهمان به سوء قصد را صادر کرد و عده ای از رجال به خانه عضدالملک روانه شدند. از این پس ظاهراً خود عضد الملک نیز خواه و ناخواه به اردوی مخالفان استبداد نزدیک تر شد. واقعه تحصن رجال و رهبران آزادیخواه در منزل عضدالملک در ربیع الثانی ۱۳۲۶ باعث معزز شدن او در میان مشروطه خواهان گردید و دشمنی شاه را با او برانگیخت. سرانجام شاه به قصد استراحت از شهر خارج و به باغ شاه عزیمت نمود. سیمهای تلگراف را قطع گردید تا از ارسال خبر به دیگر شهرها جلوگیری شود. با وجود این بهبهانی و طباطبایی تلگرافهای به شهرها ارسال نمودند و از آن ها یاری خواستند. سرانجام با دستور شاه لیاخوف، فرمانده بریگاد قزاق، در ۲۳ جمادی الاول ۱۳۲۶ مجلس را به توپ بست و عمر دموکراسی پارلمانی موقتاً به پایان رسید. با به توپ بسته شدن مجلس، مشروطه خواهان در تنگا قرار گرفتند و محمدعلی شاه، به فکر ایالات افتاد؛ در تهران « شهر ساکت، بازارها باز، احدی اسمی از مشروطه یا مستبد نمی برد کانّه ایام ناصرالدین شاه» بود. از این رو، رکن الدوله را به خراسان، آصف الدوله را به شیراز، سردار افخم را به گیلان و عین الدوله را به آذربایجان روانه کرد. سید جمال، ملک المتکلمین و صوراسرافیل اعدام شدند. آیت الله طباطبایی و آیت الله بهبهانی دستگیر و بعد از کتک سخت به احترام مقامشان آزاد گردیدند. سید حسن تقی زاده، معاضدالسلطنه، پیرنیا و دهخدا به سفارت انگلیس پناهنده شدند. حیدر عمو اوغلی به قفقاز گریخت. قبر عباس آقا صراف تبریزی قاتل امین السلطان و شهدای مشروطه را شکافتند و عرصه را بر مشروطه خواهان تنگ کردند. در شهرهای دیگر نیز مستبدان به قتل و غارت پرداختند.
[تلگراف علمای مشروعه خواه بعد از به توپ بستن مجلس و اعلام حمایت از محمدعلی شاه]
[نشان شیر و خورشید]
از طهران به [عموم ولایات]
اداره تلگرافی دولت علیه ایران
به عموم ولایات تلگراف شود. خدمت ذی شرافت جنابان مستطابان شریعت مداران آقایان علما اعلام دامت شوکته اضافاتهم؛ چون بعضی از اشرار و مفسدین که در دارالخلافه مصدر افساد و بی نظمی و مخل اجرای قوانین و اساس مشروعه مشروطیت شده مملکت را به هوای نفس بی نظم و هرج و مرج نموده به هیچ طریق به جاده مسالمت داخل نشده از خیالات فاسده منصرف نمیشدند، لهذا بندگان اعلیحضرت قدر قدرت اقدس همایون شاهنشاهی خلدالله ملکه و سلطانه محض حفظ اساس مشروطیه مشروعیه و وقایه نظم و امنیت مملکت حکم به دستگیری اشرار و مفسدین فرموده تمام آنها را گرفتار و مجازات [نمود] تا که قوانین مشروعه مشروطیت را مستحکم و استوار و اهالی را امیدوار فرمودند. البته این طور توجهات بندگان اعلیحضرت اقدس همایونی را در حفظ این اساس مقدس به عموم مردم ابلاغ فرموده، آنها را به مراحم دولت مستحضر و امیدوار فرمایید که اگر مغرضین طور دیگر انتشار داده باشند تکذیب نموده به آنها حالی نمایید که بندگان اقدس همایونی در دستگیری اشرار و مفسدین غیر از حفظ اساس مشروعه مشروطیت و اجرای قوانین این ترتیب مقدس، مقصودی نداشته و به حمداله تعالی این اساس را مستحکم و مملکت را منظم فرمودند. باید عموم اهالی از این رافت و مرحمت ملوکانه تماماً شاکر بوده دعاگوی وجود مسعود مقدس همایونی باشند. عبدالله الموسوی، سید محمد امام جمعه، عبدالنبی، فضل الله النوری، سیدجمال افجه صدرالعلما.
[مهر] اخبار تلگرافی ارض اقدس
به تاریخ ۲۴ شهر جمادی الاول پیچیائیل سنه ۱۳۲۶
[تلگراف محمدعلی شاه به مشیرالسلطنه صدراعظم و دلایل به توپ بستن مجلس ]
[نشان شیر و خورشید]
از طهران به [عموم ولایات] اداره تلگرافی دولت علیه ایران
به عموم حکام ولایات و ایالات ممالک محروسه چون لازم بود خاطر محترم شما را از مدلول قضا شمول دستخط انجم نقط مبارک مستحضر [نمایم] و حسب الامر عیناً درج و ابلاغ نماید:
جناب مشیرالسلطنه رئیس الوزراء چنانچه بر احدی پوشیده نیست بواسطه اتحاد انجمنهایی که بدون نظام نامه تامه تشکیل و در امور دولتی که از وظایف اهالی خارج است مصراً دخالت می نمودند، به طوری که رشته انتظام امور را به کلی از دست اولیای دولت خارج و به میل خود میخواستند امور مملکتی را حل و عقد نمایند و نزدیک بود هرج و مرج عظیمی در کلیه مملکت روی داده موجب اضمحلال دولت قدیم قویم ایران گردد. از طرف دیگر انطباعات و ناطقین بواسطه اتکا به انجمنها ممد اختلال و اغتشاش کلیه امور شده بود. از آنجا که رشته امور مملکتی باید در تحت توجه مخصوص ما در دست معدودی از عقلا بوده باشد، هر قدر خود نیتم [این بود] که انجمنها را به وظایف خود ملتفت نموده از تخطیات فسادآمیز آنها جلوگیری نمایم، به جهت اتکاء [یی] که در مجلس شورای ملی داشتند، نیت خالص ما پیشرفت ننمود و علاوه بر این برای نیل به مقاصد مضره خود بعضی مفسدین و آشوب طلب که همیشه طالب هرج و مرج بودند مانع از جریان امور در مجاری صحیحه بودند، عاقبت به جهت حفظ و آسایش این مملکت که در ظرف حضرت باری تعالی جل شانه به کف کفایت ما تفویض شده است و برای امنیت و رفاهیت قاطبه اهالی که به منزله فرزندان ما هستند، خود نیتم [این بود] مفسدین را دستگیر نموده و از نتایج وخیمه اعمال حرکات ناشایست آنها جلوگیری نمایم. به مجرد اینکه در این امر اقدام نمودیم از طرف مجلس از آنها حمایت شده و جمع کثیری از اشرار و مفسدین مجلس را پناهگاه قرار داده در مقابل قشون دولتی سنگرها بسته و با استعمال نارنجک و مواد ناریه اقدام نمودند. لهذا مجبور شدیم که از تاریخ امروز به مدت ۳ ماه مجلس شورای ملی را منفصل کرده و پس از این مدت وکلای متدین صحیح دولت و ملت پرست منتخب شده با مجلس سنا که موافق قانون اساسی است تواماْ مفتوح شود. مقرر آنکه عبارت همین دستخط را به حکام ولایات مخابره نمایید که قاطبه اهالی از نیات حسنه ما در آسایش و رفاهیت عامه وجد و جهدی که پیوسته در انتظار امور داریم منتظر و مستظهر و امیدوار باشند.
۲۴ جمادی الاولی سنه ۱۳۲۶
عموم اهالی را از مداول دستخط مبارک مطلع نمایید. مشیرالسلطه
[مهر] اخبار تلگرافخانه ارض اقدس
به تاریخ شب ۲۵ شهر جمادی الاول سنه ۱۳۲۶
بعد از برانداختن مجلس و کشتار آزادیخواهان، محمدعلی شاه برای حفظ ظاهر و تحت فشار دولتهای غربی و نیز نشان دادن اینکه از ابتدا قصد مجلسی مطابق با شرع و نیز معتدل داشته است دستور تاسیس مجلسی از عدهای از شاهزادگان و روحانیون و افراد وابسته به خود را داد. به نوشته کسروی در تاریخ مشروطیت «محمدعلی شاه چون مجلس را برانداخت برای بستن زبان دولتهای اروپایی و عدهای از مردم ایران چنین وانمود کرد که مشروطه را برنینداخته و تنها مجلس را بر هم زده است و بعد از دو سه ماه مجلس باز خواهد شد. لیکن چون سه ماه پایان یافت این بار به دو ماه دیگر نوید داده و در دوم مهرماه (۲۸ شعبان)فرمانی به نام صدراعظم بیرون داد که مجلس در ۱۹ شوال باز خواهد شد و باید زمینه ی آن فراهم گردد. ولی به همه فهماند که قانونها به حال خود باز نخواهد ماند و مشروطه بر وفق شرع انور خواهد بود».
[اعلان افتتاح مجلس مصلحتی از سوی محمدعلی شاه در غیاب نمایندگان ملی]
[نشان شیر و خورشید]
از باغ به باغ
اداره تلگرافی دولت علیه ایران
دستخط جهان مطاع اعلی حضرت قدر قدرت قوی شوکت شهریاری ارواحنافداها؛ به جناب اشرف صدراعظم، چون بعد از انفصال مجلس که به اقتضای حفظ نظم مملکت و دفع مفسدین و انجمنها و اشخاص بی دین که اسباب عدم آسایش رعیت بود، دولت اقدام نموده وعده فرموده بودیم پس از اعاده نظم و رفع انقلاب و هرج و مرج انجمنها و حصول امنیت مملکت و آسودگی ملت، مجلسی که قوانین آن موافق مزاج مملکت و مطابق قانون شریعت حضرت ختمی مرتبت صلوات الله علیه و حافظ قوانین عدالت و نشر عدل و داد باشد، منعقد نمائیم که عموم ملّت و طبقات رعیت را که ودایع حضرت احدیت هستند، راحت و آسوده فرموده، دست اشرار و مفسدین کوتاه، بیضه مقدسه اسلام را که از اولین فرایض و عقاید ما است، حفظ فرمائیم. چنانچه به تمام وزرای مختار و سفرای دولت همجوار، همینطور اعلان و اعلام فرموده بودیم، تا در این وقت که وعده انعقاد مجلس مزبور نزدیک شده به جناب اشرف مقرر می فرمائیم، انعقاد مجلس مزبور را با شرایط و حدود معین که موافق مزاج مملکت و قانون آن مطابق شریعت مطهره و مانع تولید هرج و مرج باشد، در نوزدهم شوال [که] اول انعقاد آن است، مرحمت خواهیم فرمود. به عموم اهالی مملکت و طبقات رعیت اعلام نمائید چون حضرت احدیت وجود مقدس ما را حافظ ملک و ملت و نگاهبان تاج و تخت و حامی دین مبین اسلام قرار داده و مقصودی جزء رفاه و آسایش عباد و اجرای قوانین عدل و داد نداشته و اقتداء به شعار سیدالمرسلین و اقتدا به آثار ربوبی رب العالمین را از فرایض خود می شماریم، این است به صدور این دستخط معدلت نقط، عموم اهالی را مطمئن و امیدوار و مقرر می فرمائیم در نوزدهم شهر شوال، مجلس معین را از اشخاص صحیح و متدین مملکت با تفضلات حضرت احدیت و توجهات امام عصر حضرت حجه عجلالله فرجه منعقد خواهیم فرمود که به وسیله این مجلس مشروع عدالت نموده اهالی در رفاه قوانین دین حضرت سیدالمرسلین محفوظ و مجری آثار بی نظمی و هرج و مرج انعقاد انجمنها به کلی متروک و معدوم، منظورات قدسی آیات همایون ما مجری، طرق و شوارع منظم، عموم اهالی در ظن رافت و مرحمت ما متنعم، عرض و ناموس اهالی محفوظ، اسباب آسایش ملّت از هر جهت فراهم، مقتضیات ترقی وثروت مملکت درازدیاد وان شاءالله تعالی به خواست خدا و توجهات امام عصر ابواب نیکبختی بر چهره اهالی مفتوح در رفاه باشند و از حالا مقرر می فرمائیم که نظامنامه انتخابات و قوانین مملکتی که مطابق با قانون شرع حضرت نبوی صلوات اله علیه باشد، نوشته و مرتب دارید و برای غره شوال حاضر و اعلان نمایید، که هر دو مجلس ان شاءالله شروع شده و هرکس تکلیف خود را دانسته از حدود خود تخطی و تجاوز ننموده و عموم مردم از هر حیث در نهایت آسایش زندگانی بنمایند. ولی چون اشرار تبریز به قدری هرزگی و شرارت و خونریزی کرده و شهر را مغشوش و منقلب نموده اند و دولت نمی تواند از تنبیه اشرار و مفسدین صرفنظر نماید، این است که دستخط می شود، تا شهر تبریز منظم و اشرار قلع و قمع و اهالی مظلوم آنجا از شر اشرار آسوده شوند و امنیت اعاده ننماید، شهر تبریز از آن حکم مستثنی خواهد بود. ۲۷ شعبان ۱۳۲۶ محمدعلی شاه قاجار
[مهر] اخبار تلگرافخانه تبریز
به تاریخ شب ۱۱ شهر رمضان المبارک سنه ۱۳۲۶
[تلگراف جمعی از علمای تبریز به محمد علی شاه و درخواست افتتاح دارالشورا]
[نشان شیر و خورشید]
از طهران به قراچه میدان
اداره تلگرافی دولت علیه ایران
صورت تلگراف تبریز است.
سریر معدلت تخمیر همایونی خلدالله ملکه؛ الان متجاوز از چهار ماه است که شرح گزارشات خطه آذربایجان بهعلاوه این که باعث خرابی ملک رعیت و انهدام اساس عمر آن مملکت و تحلیل تجارت شده، خاطر خطیر همایونی را نیز دچار انواع ملال و تشویش نموده است. یقین است که اگر پای اشرار و مفسدین چند که محض پیش بردن اغراض شخصیه خودشان به انواع تذویرات مسئله را کاملاً برخلاف نفس الامر قلمداد کرده و موضوع حقیقی را به پیشگاه مقدس پدر مهربان پوشیده و پنهان می داشته اند، در میان نبود، هر آینه کار خرابی ملک و ملّت به این درجه از محور اعتدال خارج نمی شد و بالاخره هم بحمدالله بر ضمیر منیر اعلیحضرت همایونی مکشوف افتاد، که مقصود از تمام خودنمایی و عرض چاکری جز بستن کوله بار تمتع چیز دیگری نبود. چنانچه طرف خود را بسته و هر یک راه هضم را پیش گرفته به سمتی درگذشتند و بهترین حجتی که این اولاد مظلوم اعلیحضرت ملوکانه در دست دارند، این است که همین که به توجه امام زمان علیه السلام پای این چند نفر مفسد دولت و ملّت کش از میان خارج گردید، کوس اتحاد حقیقی اولاً در میان تمام اهالی کوفته شد و ثانیاً باب مخادمت در میان رعیت مطیع و پادشاه مهربان قرار گشت. از آن وقت اعلیحضرت، امر اجرای قانون و انتخاب وکلا را تعلیق به نظم آذربایجان میفرمودند. حالا دیگر گویا برای تردید خیال آن پدر تاجدار دیگر هیچ علت نباشد که اهل تبریز به اتحاد کلمه فعلاً در قلب خود جز محبت پادشاه و انتظار افتتاح دارالشورا در اجرای مواد قانون آسایش ندارند. بنابراین در عالم شاهپرستی و دولت خواهی ملّت آذربایجان که در حقیقت شبابه قندیل ممالک محروسه است، مستدعی هستند اعلیحضرت ملوکانه به جای مقاومت ملال انگیز در تنقید ملّت بدبخت به یک همت ملوکانه امر به انتخاب وکلا و انعقاد دارالشورای ملّی بنمایند که این هم فرصت نیکو واسطه اتحاد و آمیزش میان دولت و ملت قرار دهند و هم به این تدبیر سد سرایت این بلوای عمومی را به سایر ولایات فرموده باشند. محمدتقی اهرابی، حاجی محمدعلی علی عسکر تبریزی، حاجی میرهاشم کهخویی، اسماعیل خامنه، حاجی عبدالخالق، حاجی محمد، حاجی محمد اسمعیل، حاجی محمد جعفریزدی، محمود شالچی، محمداردبیلی، یوسف قزوینی، محمداسکویی، حسن میلانی، محمدتقی چایچی، محمدخویی، حاجی کوزه کنانی، حاجی مهدی اردبیلی، حاجی عبدالحمید شالچی، حاجی جواد کرباسی، نصرالله شهباز،حسین صراف، میرزا باقر ترکی، حاجی احمد خامنه، حاجی علی انگجی، حاجی حسین صراف، حاجی مهدی سلمانی، محمدباقر حریری، میرزا سلیمان علی قراچه داغی، حاجی جعفر دایی، احمد آقا کتابچی، علی تبریزی، میرباقر سمسار، مهدی فرشچی ساوجبلاغی، محمد اسکندانی، علی عسکر شجاع الملک، مهدی فرشچی محمود، حاجی علی اکبر صراف، کاظم چایچی، محمدحسن زین العابدین، بیت الله محمد علی صراف.
[مهر] عباس بن حسین
بهتاریخ شب ۲۶ شهر رمضان سنه ۱۳۲۶
[تلگراف علمای مشروعه خواه تهران مبنی بر انصراف محمدعلی شاه از افتتاح مجلس و افتتاح دارالعداله]
[نشان شیر و خورشید]
از طهران به سلماس
اداره تلگرافی دولت علیه ایران
جنابان مستطابان ملاذ زمام عموم علمای اعلام دامت برکاتهم؛ چند روز قبل در تلگراف اعلام انصراف خاطرِ مبارکِ همایونی خلداله ملکه و سلطانه، از مجلس شورای عمومی بشارت نشر عدالت و بسط معدلت از طرف قرینالشرف ملوکانه دادیم. الیوم که چهارم است به حمداله تعالی، دارالعداله که مظهر نیات مقدسه خسروانه در تشید شریعت مطهره نبویه صلی الله علیه و آله و ترویج جمله اکلام اسلام و اغاثه مظلومین و تمهید وسایل آسایش عموم طبقاتِ رعایا و سرایا است، مرکب از شاهزادگان ذوی الاحتشام و جمعی از وزرا عظام و رجال فخام و تجار محترمِ عاقل و دانشمند خیرخواه دولت و ملت افتتاح شد. ان شاءالله من بعد آنچه راجع به فواید عامه و معدلت تامه در این دارالعداله مبارکه مذاکره و اقدام خواهد گردید. الاحقر فضلاله نوری، الاحقر ابوالقاسم حسنیالحسینی، الاحقر عبدالنبی، الاحقر ریحاناله موسوی، داعی ظهیرالاسلام، الاحقر ابوطالب زنجانی و سایر علماء اعلام.
[مهر] عباس بن حسین
بهتاریخ ۶ شهر ذیقعده پیچی ییل سنه ۱۳۲۶
ماخذ
محیط مافی، هاشم، مقدمات مشروطیت، به کوشش مجید تفرشی و جواد جانفدا، تهران، فردوسی و علمی، ۱۳۶۲، ص۱۹۳
ملک زاده، مهدی، تاریخ انقلاب مشروطه، انتشارات علمی، تهران ۱۳۷۱، ج۲، ص۲۱۴
مشروح مذاکرات مجلس،۲۸ دی ۱۲۸۵
مخبرالسلطنه، هدایت، خاطرات و خطرات، تهران، زوار، ۱۳۶۳، ص ۶۱۷
ناصرالملک، ابوالقاسم خان و محمد آقا ایروانی، دو رساله درباره انقلاب مشروطیت، به اهتمام عبدالحسین زرین کوب و روزبه زرین کوب، تهران، سازمان اسناد ملّی ایران، ۱۳۸۰، صص۲۲-۲۳
ناصرالملک، ابوالقاسم خان و محمد آقا ایروانی، دو رساله درباره انقلاب مشروطیت، به اهتمام عبدالحسین زرین کوب و روزبه زرین کوب، تهران، سازمان اسناد ملّی ایران، ۱۳۸۰، صص۲۲-۲۳
فتحی، نصرت الله، زندگی نامه شهید نیکنام ثقه الاسلام تبریزی و بخشی از تاریخ مستند مشروطیت ایران، تهران، بنیاد نیکوکاری نوریانی، ۱۳۵۲، صص۱۲۴-۱۲۵
مجدالاسلام کرمانی، احمد، تاریخ انحطاط مجلس، به کوشش محمود خلیلپور ، اصفهان، دانشگاه اصفهان، ۱۳۵۱، ص۸۱
کتاب آبی: گزارشهای محرمانه وزارت امور خارجه انگلیس درباره انقلاب مشروطه ایران، ج۱، به کوشش احمد بشیری، تهران، نشر نو، ۱۳۶۳، ص۹۱
کتاب نارنجی: گزارشهای سیاسی وزارت خارجه روسیه تزاری درباره انقلاب مشروطیت ایران، به کوشش احمد بشیری، تهران، نشر نو، ۱۳۶۷، ص ۶۸
آدمیت، فریدون، مجلس اول و بحران آزادی، تهران، روشنگران، بیتا، ص۲۲۶
دولت آبادی، یحیی، همان، ج۳، ص۲۴۴ و عزیز السلطان (ملیجک ثانی) ، روزنامه خاطرات ، ج ۲، به کوشش محسن میرزایی ، تهران ، زریاب ، ۱۳۷۶، صص ۱۲۱۳-۱۲۱۴
دلایل محمد علی شاه برای به توپ بستن مجلس
مقاله ویژهنامه مشروطه روزنامه ابتکار به قلم سجاد جمشیدیان
پنجشنبه ۱۴ مرداد ۱۳۹۵
منبع:
روزنامه ابتکار
نظر شما
سایر مطالب
در تکاپوی ترسیم هویت ایرانی؛
دواخانه شورین! اصلاح قانون اساسی و انحلال سلطنت قاجار
تخته قاپوی عشایر
«مراد اریه» پدر کاشی و سرامیک ایران
فایدۀ تاریخ (تاریخ در ترازو)
دکتر کاظم خسروشاهی کارآفرینی از نسل ایران سازان
تاریخ آلترناتیو؛ ضرورت ها و ملاحظات
شورش های دهقانی؛ زمینه ساز نهضت فراگیر جنگل شدند!
«حسن نفیسی»؛ دولتمردی سخاوتمند در ایراد اتهام به رقیبان!
روایت تاریخ به انتخاب مورخ به سبک کلایدسکوپ