قحطی بزرگ یا قتل عام

گفتگو هایی پیرامون موضوع قحطی در ایران جنگ جهانی اول

در ادامه گفتگوهایی پیرامون موضوع قحطی در ایران همزمان با جنگ جهانی اول (قحطی بزرگ) که پس از کتاب مناقشه برانگیزی با همین نام از محمدقلی مجد (پژوهشگر ایرانی ساکن آمریکا) در گروه مجازی مورخان صورت گرفت، خانم دکتر معتقدی در یادداشت کوتاهی این قحطی را «قتل عام» دانستند و دکتر تورج اتابکی استفاده از این اصطلاح را ناصواب دانستند. نویسنده این یادداشت در ادامه این گفتگو با درست دانستن به کاربردن اصطلاح "قتل عام" به موضوع قحطی هم پرداخته که در اینجا تقدیم علاقمندان می شود....

یکشنبه ۱۲ دی ۱۳۹۵
سوده عبده الراجی
**********
در باب قحطی بزرگ ضمن سپاس از دکتر تورج اتابکی در هلند و نظرات خانم دکتر معتقدی، این ختامه جهت بررسی جامعی از قحطی بزرگ ارائه می گردد:
قحطی در لغت کمیاب و نایاب بودن ارزاق و خوراک را گویند، قحطی در اصطلاح وضعیتی بحرانی در یک سرزمین که طی آن ارزاق و مواد غذایی به شدت نایاب شده و این روند همراه با بروز امراض مسری منجر به مرگ و میر گسترده می گردد.
در بروز قحطی بزرگ باید دنبال علل ایجابی و پیرو بود، عللی که چون پازل یکدیگر را کامل کرده و این بحران را ایجاد کرده اند.
در یک نگاه کلی میتوان قائل به تقسیم به دو دستۀ کلی علل داخلی و خارجی گردید، علل داخلی را میتوان: ترس گرسنگی، حکومت قاجارها، عدم بهداشت و شیوع امراض مرگ آور، بارحمل و... دانست.
علل خارجی : سه مهاجم، خرید گسترده آذوقه وغله، مرز بست و... را می توان نام برد.
آنچه دکتر تورج اتابکی تحت عنوان واژه "قتل عام" مورد تاکید قرار دادند، همان چیزی است که "روایتگر" یا "واژگان روایی" مینامم، تذکر ایشان مبنی بر عدم استفاده از واژگان نامتعارف در تبیین روایت تاریخی تذکری به جاست، اما آنچه مشخص است در نظام زبانی و بالتبع واژگانی هرواژه در برابر یک مفهوم یا عینیت خارجی وضع می شود، صرف نظر از انواع واژه ها، واژه ها به صورت قراردادی یا پیش تعریفی به توصیف یک مفهوم خارجی میپردازند، آنچه واژگان روایی در تبیین روایت تاریخی مینامم، ناظر به توصیف روایت تاریخی با واژگان روایی متناسب است. به کارگیری مفهوم قتل عام توسط دکتر معتقدی چنان بیراه نیزبه نظر نمی رسد، قتل عام واژه ترکیبی مرکب از دو واژه قتل:کشتن؛ ترور، جنایت و قربانی را گویند، به کارگیری این واژه روایی جهت توصیف عمق بحران قحطی بزرگ مناسب به نظر می رسد، که باتبیین دلایل و ابعاد مختلف بروز قحطی بدان پرداخته خواهد شد.
قحطی بزرگ را باید از مناظر زیر مورد بررسی قرار داد، دلایل قحطی بزرگ را به دو دستۀ ایجابی و پیرو باید تقسیم کرد؛
نخستین منظر که آن را "جنگ قدرتها" مینامم، ناظر به تحولات جهانی در سالهای جنگ جهانی اول در ایران است، جنگ یک پدیده چند بعدی است، که اثرات و پیامدهای خاص خود را نه تنها بر طرفین بلکه بر کشورهای درگیر با جنگ که "بی گناهان درگیر" می نامم، تحمیل می شود، یکی از دلایل عمده قحطی بزرگ ایران بی شک، بروز جنگ جهانی اول و اثرات خاص آن بر جامعه جهانی به ویژه ایران است، تاثیراتی مشخص که با اشغال ایران توسط متفقین، خرید گسترده غله توسط نیروهای بیگانه، تصرف نظام حمل و نقل که آن را "بارحمل" مینامم، عدم اجازۀ ورود غلات و گندم از مبادی تحت اشغال نیروهای بیگانه و .. است، که در ایجاد و تشدید قحطی در ایران نقشی بسزا دارد.
ایران در دوران قحطی بزرگ با سه بزرگ قدرت: انگلستان، روسیه(شوروی) و عثمانی روبروست، که آنها را "سه مهاجم" مینامم، و کشاکش قدرت در این سالها بین این سه قدرت مسلما در تشدید قحطی بزرگ موثر بوده است.
شاید تاثیرات ایران و جامعه جهانی را بتوان با نظریه دهکده جهانی مک لوهان که بهتر است آن را " سلطه جهانی قدرتمندان نامید بررسی کرد.
منظر دیگر مرزبست است، بستن مرزها و مبادی ورودی آذوقه و غلات به ایران توسط انگلستان و... را باید نام برد.
منظر دوم در بررسی قحطی بزرگ حکومت قاجارها بر ایران است، که بدان کمتر پرداخته شده است، در این سالها بالتبع شرایط داخلی ایران تحت تاثیر جامعۀ جهانی بحرانی است، عدم تشکیلات سازمانی منسجم، ضعف قدرت مرکزی، اشغال کشور توسسط مهاجمان و.. را میتوان از دلایل اصلی آن برشمرد.
منظر دیگر، بحران اقلیمی است، ایران از چندین سال قبل دچار خشکسالی و کمبود بارش باران گردیده است، این شرایط آب وهوایی در طول تاریخ بر ایران حکمفرما بوده است، اما آنچه این خاصیت اقلیمی را به بحران اقلیمی تبدیل میکند، شرایط خاص داخلی و جهانی است، که در طی چند سال منجر به کمبود غله و آذوقه در سطح کشور می گردد.کمبودی که با عدم پیش بینی درست بحران قحطی بزرگ را به وجود می آورد.
منظر دیگر "نابهداشتی" و شرایط محیطی زندگی است، این منظر ناظر به شرایط زندگی آلوده و غیر بهداشتی مردم ایران در این دوره خاص است، این عدم بهداشت در میان مردم، در گسترش و فراگیر شدن دلیل پیرو، یعنی امراض مرگ آور نقش بسزایی دارد، به گونه ای که با شرایط نامناسب بهداشتی مردم، امراض مسری به شدت در میان مردم گسترش یافته، و عدۀ زیادی از مردم بر اثر این امراض کشته می شوند.امراضی چون: وبا، حصبه و تیفوس که در بستر آلوده شکل گرفته و بر اثر نا آگاهی مردم به شدت گسترش یافته اند.
منظر دیگر "ترس گرسنگی" است که معمولا در زملن قحطی باعث افزایش اشتهای بیش از حد مردم و حرص و ولع زیاد برای خوردن است، این ترس گرسنگی نیز یکی از دلایل شدت قحطی در ایران است.
در تبیین و تحلیل علل و مقصران قحطی بزرگ باید قائل بدین رویکرد گردید:
نخست قحطی یک پدیدۀ چند جانبه است که به سرعت بزرگ می شود و ابعاد وسیعتری به خود می گیرد، دوم آنکه ریشۀ قحطی را باید در چندین سال قبل درحدود ۱۳۳۲ تا ۱۳۳۳ ه.ق جستجو کرد، که کمبود غله وآذوقه در کشور بر اثر خشکسالی و مناسبات داخلی وجهانی،، به مرور انبارهای آذوقه خالی گردیده و در زمان بروز قحطی ابعاد وزوایای آن روشن می گردد.
در بروز قحطی بزرگ باید دنبال علل ایجابی و پیرو بود، عللی که چون پازل یکدیگر را کامل کرده و این بحران را ایجاد کرده اند.
در زمینه به کارگیری وژه روایی قتل عام برای توصیف این بحران بزرگ باید بیان داشت، قتل ناظر به کشته شدن توسط دیگری است، آنچه مشخص است، قحطی به عنوان یک بحران کثیر العلل در تاریخ ایران باید مورد بررسی قرار گیرد، اما نقش بیگانگان چون انگلستان با اقداماتی چون خرید گستردۀ آذوقه و مرز بست را نباید نادیده گرفت، قتل عام ناظر به نقش قدرت های بیگانه در تشدید بحران قحطی در ایران است.
سوده عبده الراجی
منبع: اختصاصی مورخان
نظر شما