دو سند از سفر اُسکار مان به غرب ایران در دورۀ قاجار

امین محمدی؛ پژوهشگر پژوهشکدۀ اسناد سازمان اسناد و کتابخانۀ ملی ایران، Amin.Mohammadi۶۴@ut.ac.ir

اُسکار مان شرق‌شناس، زبان‌شناس و ایران‌شناس آلمانی است که طی دو سفر پژوهشی‌اش به مدت پنج سال در دورۀ قاجار به ایران سفر کرد. مان که در تاریخ ایران دورۀ قاجار کمتر مورد توجه قرار گرفته است، در نخستین سفر تحقیقاتی خود که از سال ۱۹۰۱ تا سال ۱۹۰۳ میلادی به طول انجامید حدود دو سال و نیم را در ایران دورۀ مظفرالدین‌شاه گذراند. او در راستای سیاست خارجی دولت آلمان و با مساعدت امپراتور ویلهلم دوم (۱۸۵۹-۱۹۴۱م) برای تحقیقات میدانی به ایران آمد. یکی از سیاست‌های خارجی امپراتوری آلمان در زمان ویلهلم دوم گسترش نفوذ در آسیا به ویژه در ایران و عثمانی بود....
پنجشنبه ۱ شهریور ۱۳۹۷
دریافت فایل
محدودۀ جغرافیایی اولین سفر اُسکار مان در جنوب، از حاشیۀ خلیج‌فارس شروع شد و تا مناطق مرکزی و تمام بخش‌های غربی ایران تا شمال دریاچۀ ارومیه امتداد یافت. طی مدتی که در ایران بود از با زبان و گویش مردم مناطق مختلف آشنا ‌شد و به گردآوری گویش‌های بومی و جمع‌آوری سروده‌ها و داستان‌های محلی ‌پرداخت. بوشهر، کازرون، شیراز، اصفهان، همدان، کرمانشاه و سنندج از مهم‌ترین شهرهایی بودند که اُسکار مان در سفر پژوهشی‌اش در آنها توقف داشت و به مطالعات میدانی پرداخت.
ظاهراً اُسکار مان پس از ابتلا به مرض تیفوس مجبور شد سفرش را ناتمام رها کرده و پیش از موعد به کشورش بازگردد. او در ادامۀ مسافرت علمی و پژوهشی دوم خود، از سال ۱۹۰۶ تا سال ۱۹۰۷ میلادی به ایران سفر کرد. سفر دوم او مصادف با اوج‌گیری جنبش مشروطیت در ایران بود. با توجه به اطلاعاتی که در دست داریم، حوزۀ اصلی فعالیت او جمع‌آوری و مکتوب کردن فولکلور به‌ویژه مَتَل‌ها، دوبیتی‌ها و اشعار و داستان‌های فارسی، کُردی، لُری و لکی در میان ایلات و عشایر بود؛ برای مثال، او در سفری به منطقۀ مکریان، با گردآوری ۱۷ بیت و دو داستان از زبان بیت‌خوانان محلی و نگارش آنها به خط لاتین آن را با نام تحفۀ مظفریه به مظفرالدین‌شاه تقدیم کرد. به خاطر این اثر او را نخستین محقق ادبیات فولکلوریک کُردی معرفی کرده‌اند. روایت شده که تحقیقات او به واسطۀ درگذشتش در سال ۱۹۱۴ میلادی ناتمام مانده است. با این حال در پژوهشی با موضوع «همکاری حسن تقی‌زاده با آلمان در اثنای جنگ‌جهانی‌اول» از فعالیت اُسکار مان در شعبۀ اطلاعات مشرق به‌عنوان سانسورکنندۀ مجلۀ کاوه سخن به میان آمده و نیز مرگ او در دسامبر سال ۱۹۱۷ میلادی ذکر شده‌است. از سویی دیگر، در مقاله‌ای با عنوان «کربلا در منابع تاریخی کردستان» به نقل از اُسکار مان تاریخ ماموریتش ۱۹۱۹ میلادی ذکر شده که البته نادرست است:
«حسب‌الامر مطاع امپراتوری دولت آلمان در سال ۱۹۱۹ م. ماموریت یافتم تا به منظور تحقیق و بررسی بر روی آن دسته از زبان‌ها که هم اکنون نیز مردم ایران به آن تکلم می‌کنند و ارتباط به پیوستگی تنگاتنگی با زبان‌های باستانی مانند فارسی کهن و پهلوی دارند که زبان پیشدادیان و ساسانیان بدان تکلم شده به آن کشور سفر کنم و پس از انجام دادن ماموریت، گزارش خود را به استحضار برسانم. این ماموریت دو سال و نیم طول کشید و من مدت زیادی در میان اقوام و عشایر کرد و لر به سر بردم تا توانستم متن بسیار مزین ادبی تهیه کنم».
از آثار او می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:
- پژوهشی در باب کتاب مجمل‌التواریخ اثر ابوالحسن بن محمدامین گلستانه (۱۸۹۶)
- پژوهشی در منابع تاریخ احمدشاه درانی (۱۸۹۸)
- پژوهشی در باب گویش تاجیکی در فارس (۱۹۰۹)
- پژوهش‌هایی دربارۀ کُردی ایرانی در ۴ جلد (۱۹۰۶ـ۱۹۱۰)
- گویش قبایل لُر در جنوب غربی ایران (۱۹۱۰)

دربارۀ اسناد تاریخی
دو سند تاریخی که در ادامه بازخوانی می‌شود در ارتباط با سفر اُسکار مان آلمانی به هرسین است. هرسین در دورۀ قاجار از قصبات مهم کرمانشاهان است و مقارن سفر اُسکار مان یکی از شاهزادگان قاجار به نام شاهرخ‌میرزا به عنوان حاکم بر این قصبه حکومت می‌کند. اطلاعات بیشتری از این شاهزادۀ قاجار در دست نیست جز اینکه تا حدود سال ۱۳۲۳ قمری بر هرسین حکومت داشته است.
بر اساس سند اول، اُسکار مان در سال ۱۳۲۰ قمری مقارن ۱۹۰۲ میلادی، به منظور تحقیق دربارۀ زبان لکی و نیز بازدید از آثار تاریخی هرسین و ایلات آن به این قصبه سفر کرده است. سند دوم که متضمن نامۀ اُسکار مان به احمدخان علاءالدوله، حکمران کرمانشاه است، نشان می‌دهد که شاهرخ‌میرزا حاکم هرسین در مدت حضور چند روزۀ این مهمان خارجی تلاش زیادی برای فراهم آوردن اسباب راحتی او انجام داده است. محتوای این نامه حاکی از میزان احترام این شرق‌شناس آلمانی به تاریخ و فرهنگ کهن ایران زمین است.

بازخوانی اسناد تاریخی


[سند شمارۀ ۱]
/ دکتر سیاح آلمانی که سابقاً عرض کرده‌ بودم برای سیاحت به این صفحات و آموختن زبان کُردی آمده / و بنده بدون اجازه او را راه نمی‌دهم به میان ایلیات برود و حضرت‌عالی فرموده بودند مانع او نشوم و مساعدت / نمایم. چند روز قبل به طرف هرسین رفت که آثار قدیمی آنجا را مشاهده کند از آنجا کاغذی به بنده / نوشته، فرستادم ملاحظه فرمایید. این دیگر ایرانی خودمان نیست که اغراق و گزاف بنویسد؛ اما / چه فایده یقین دارم تمام این زحمات بنده نتیجۀ بلعکس خواهد بخشید.
فی ۱۹ جمادی‌الاولی ۱۳۲۰ [هجری قمری]؛ هرسین.

[سند شمارۀ ۲]
/هو
/ به شرف عرض حضور مبارک بندگان حضرت‌مستطاب اجل اشرف اعظم آقای علاءالدوله سردار حکمران، / دامت‌شوکته‌العالی می‌رساند:
/ نخست افتخار می‌نمایم و خودم را خوشبخت می‌شمارم که به این وسیله در مقام مجاسرت برآمده / مراتب عقیدت بندگان و تشکرات خالصانۀ خود را تجدید می‌کنم و ضمناً با کمال احترام / یاد‌آوری می‌نمایم که بحمدالله و المنه در همۀ نقاط قلمرو حکومت عادله و مقتدرۀ حضرت / مستطاب اجل امجد عالی با نهایت امنیت خوش گذشته و در همه جا اظهار پذیرایی / و حرمت و انسانیت فرو گذاشت نشده[است]. خصوصاً در قصبۀ هرسین از طرف / نواب مستطاب والا شاهزاده شاهرخ‌میرزا حاکم [هرسین]، فوق‌العاده اقدامات لازمه / در تکمیل لوازم غریب‌نوازی و مهمان‌پروری به عمل آمده و بدیهی است که این همه / آوازها از شه بود و از خدا توفیق تقدیم خدمتی لایق در مقابل این همه مرحمت / می‌خواهم. هرچند جسارت است و موجب تصدیع و تضیع وقت اشرف عالی، / ولیکن چون حق‌گذاری فرض است و نیز باعث تشویق سایرین است / همین قدر به اختصار عرض می‌نمایم که حکومت شاهزادۀ معزی‌الیه را / در این نواحی بسیار به قاعده و از روی قانون عدل / و راستی و مهربانی با عموم دیدم. چنانچه در این چند روز توقف با هر یک از اهالی / که ملاقات شد از طرز رفتار و حسن سلوک و حکومت ایشان اظهار رضایت / می‌نمودند و برای یک نفر حاکم در همچو مواقع این اظهارات کافی است / که خود این هم باز دلیل بر سیرۀ سنیه شخص آمده است و «العبد / علی طینه مولا». امیدوارم خداوند امثال وجود مسعود مقدس را / در ایران قدیم و نجیب زیاد فرماید که / متدرجاً آب رفته از جوی باز آرند و زیادی نیک بختی و / سعادت قدیمۀ ملت نجیب خود گردند «انه قریب مجیب» / استداعا دارم احترامات فایقه را قبول فرمایند. زیاده جسارت است. Sr.Oskar Mann
.طهمورث ساجدی، شرح حال نیکیتین، نامۀ فرهنگستان، سال هشتم، شمارۀ ۲، تابستان ۱۳۸۵، ص ۲۱۰.
. به نقل از معرفی کتاب مجتبی کولیوند با عنوان «گزارش‌های سفر پژوهشی به ایران و مناطق کُردنشین» در سایت شهرگان. https://shahrgon.com
. همان
. سایت www/ shahrgon.com
. مهری پاکزاد، مقایسۀ دو روایت از قصۀ مهر و وفا در ادب عامیانۀ کردی با روایت شعوری کاشی، مجلۀ فرهنگ و ادبیات عامه، شمارۀ ۱۵، مرداد و شهریور ۱۳۹۶، ص ۱۸۷. روایتی دیگر این کتاب را شامل ۱۹ بیت و شش قصه می‌داند (به نقل از مقالۀ «نگاهی به فولکلور کردی» اثر هاشم سلیمی، مجلۀ مطالعات ملی، شماره ۸، ۱۳۸۰، ص ۱۴۳).
. حسین میکائیلی، بازتاب اسطورۀ خشکسالی در منظومۀ کردی شیخ مند و شیخ رش، نشریۀ ادبیات تطبیقی دانشگاه کرمان، شماره ۱۱، ۱۳۹۳، ص ۳۵۸.
. طهمورث ساجدی، همان.
. ایلزه ایچرنسکا، تقی زاده در آلمان قیصری، بنیاد مطالعات ایران، ۲۰۰۸.
https://fis-iran.org/fa/irannameh/volxxi/taqizadeh-germany
. کربلا در منابع تاریخی کردستان، کیهان فرهنگی، شمارۀ ۱۸۵-۱۸۶، ۱۳۸۰ و ۱۳۸۱، ص ۵۲.
. امین محمدی، هرسین در سطور رنگ‌پریده، تهران: مورخان، ۱۳۹۷، ص ۹۸.
. هر اسلش نشانۀ آغاز یک سطر است.
. آرشیو وزارت امور خارجه، ۱۳۲۱ ق، کارتن ۱۴، پروندۀ ۸، برگ ۱۴۱.
. آرشیو وزارت امور خارجه، ۱۳۲۱ ق، کارتن ۱۴، پروندۀ ۸، برگ ۱۴۰.
نظر شما